دانشنامه جامع عکاسی و تصویربرداری پزشکی بهترینهای جهان برای تمام ایرانی ها
| ||
استفاده از امواج فرا صوتي براي تشخيص سرطان سينه تاباندن امواج فرا صوتي با فركانس بالا به قـسـمـتـي از بـدن به منظور ايجاد تصوير از يك قسمت مشخصي از بدن است.
ريسك بالايي نسبت به خطر ابتلا به سرطان دارند و استفاده از ساير روش ها ميتواند براي آنها مضر باشد. براي خانمهايي كه حامله بوده و استفاده از پرتو هاي يونيزان (كه اساس كار دستگاه مامو گرام را تشكيل مي دهد)براي آنها مضر باشد در اين صورت بايد از روش اولتراسونيك براي تشخيص استفاده كنيم. يا در مواقعي كه ساير روش ها جواب قطعي ندهند و براي اطمينان بيشتر مي توان از اين روش استفاده كرد. نمونه برداري از سينه با استفاده از روش اولترا سونيك زماني كه تصاوير به دست آمده از اولترا سونيك حاكي از وجود يك ناهنجاري در بافت مورد نظر باشد اپراتور مي تواند با استفاده از امواج اولترا سونيك به نمونه برداري از بافت مورد نظر بپردازد. بــهخــاطـر اينكـه امـواج اولتـرا سـونيـك از تصـويـر بـرداري زمـان حقيقـي بـه منظـور تـصـويـربـرداري استفاده مي كند مي توانيم از اين روش براي نمونه برداري استفاده كـنـيـم.قـبـل از آنـكـه بـيـوپـسـي را انـجـام دهيم بايد با استفاده از اولترا سونيك اقدام به تصويربرداري كنيم و زماني كه ديديم روش هاي مرسوم و تصوير برداري اولترا سونيك جوابگو نيستند اقدام به نمونه برداري كنيم. شكل ظاهري دستگاه اولترا سونيك دستگاه تصوير برداري اولترا سونيك داراي يك كنسول است كه كامپيوتر و ساير ادوات تصوير برداري بر روي آن قرار دارد. از يك مانيتور به منظور نشان دادن تصاوير بهدست آمده استفاده مي كنيم همچنين دسـتـگـاه داراي تـرانـسـديـوسـر هـاي مـخـتـلـف بـه مـنـظـور تـبـديـل كـمـيت بدست آمده است.ترانسديوسر يك ابزاري است كه به شكل ميكروفون بوده و در آن مبدل هاي مـخـتـلـفـي وجـود داشـتـه و بـا اسـتـفـاده از يـك سـيم به دستگاه اصلي متصل مي شود. ترانسديوسر ها امواج فراصوتي كه قابل شنيدن نيستند از خود ساطع مي كنند. اين امواج ساطع شده به داخل بدن انسان فرستاده مي شود و سپس امواج پس از برخورد به فصل مشترك بافت ها بازتاب مي كنند. اين روش همانند روش تعيين عمق در زير دريايي ها و كشتي ها است. امواج اولترا سونيك بلافاصله بر روي يك نمايشگري كه بسيار شبيه مانيتور كامپيوتر است ظاهر مي شود. تـصـويـر ايـجـاد شـده بـه دامـنـه(يـاقـدرت مـوج) مـوج ,فـركـانـس و زمـان آن بستگي دارد.امواج فرا صوت پس از آنكه به بافت مورد نظر و فصل مشترك بين بافت ها برخورد كرد مقداري از موج را بازتاب كرده و در هنگام بازتاب به ترانسديوسر برخورد مي كند سپس براي پردازش تصوير به كامپيوتر فرستاده مي شود. روش عملكرد دستگاه اولترا سونيك مكانيسم كلي عملكرد امواج فرا صوتي همانند عملكرد دستگاه هاي فاصله ياب كشتي ها و زير دريايي ها يا سامانه هاي موجود براي پيش بيني وضع هوا است. وقتي امواج فرا صوتي به يك جسمي برخورد كردند بازتاب پيدا مي كنند.با اندازه گيري انـرژي حـاصـل از مـوج بـازتـاب يـافـتـه و پـردازش آن مـي توان فاصله,اندازه و ميزان استحكام(مي توان تشخيص داد جسم مورد نظر جامد بوده پر از مايعات است يا هر دو مورد) جسم مورد نظر را اندازه گرفت. در پزشكي از امواج فرا صوتي به منظور تشخيص حالت هاي غير عادي ايجاد شده در بافت ها اندام هاوعروق و همچنين براي تشخيص توده هاي غير عادي مانند تومورها استفاده مي شود. در دستگـاه اولتـرا سونيك يك ترانسديوسر امواج فرا صوتي را ارسال كرده و پس از اينكه امــواج بــه يــك جـسـم بـرخـورد كـرد و بـازتـاب يـــافـــت,امــواج بــازتــاب يــافـتــه بــه وسـيـلــه ايــن تــرانـســديــوســر در يــافــت مــي شــود. وقـتـي كـه تـرانسـديـوسـر در مجاورت با پوست بدن قرار گـرفـت ايـن تـرانسـديـوسـر امـواج فـرا صـوتـي با فــركـانـس بـالا كـه بـوسيلـه حـس شنـوايـي قـابـل تشخيص نيستند را از خود ساطع مي كند.وقتي كه امواج فراصوتي پس از برخورد به اندام هاي داخلي مانند بافت ها ارگان ها يا مايعات موجود در بدن بازتابيده مي شوند اين امواج توسط يك ميكروفون بسيار قوي كه در داخل ترانسديوسر قـرار دارد گـرفـته مي شود وحتي كوچكترين تغييرات موجود در اندامهاي داخلي بدن را ثبت مي كند. امواج به دست آمده راهي كامپيوتر مي شوند كـه پـردازش تـصـويـر بـر روي آن انـجـام شده و مـحـاسـبـات لازم بـراي تـشـكـيـل تـصوير توسط كـامـپيوتر انجام شود و در نهايت تصوير نهايي ايــجــاد شــده بــر روي كــامـپـيــوتــر نـمــايــش داده مـــيشـــود.امــواجــي كــه در هــر لـحـظــه تــوســط ترانسديوسر در يافت و توسط كامپيوتر پردازش مي شود تشكيل يك فريم تصوير مي دهد و اين فريم هاي ايجاد شده در كنار هم قرار گرفته و براي ما يك فيلم زمان حقيقي را ايجاد مي كنند. روش تصوير برداري داپلر با استفاده از امواج فرا صوتي يك روش خاصي است كه به ما اين امكان را مي دهد كه اندازه شريان خون موجود در داخل رگ ها را اندازه گيري مي كند.اندازه تغييرات خون موجود در داخل رگ باعث ايجاد تغييرات در موج بازتاب يافته مي شود كه به آن اثـر داپـلـر گـفـتـه مـي شـود.كامپيوتر پس از آنكه امــواج صــوتــي را پــردازش كـرد در نـهـايـت در خــروجـي تصـاويـر را بـه صـورت نمـودار هـا يـا تـصـاويـر رنگي از عبور خون در داخل رگ ها نشان مي دهد. نحوه تصوير برداري با استفاده از امواج فراصوتي ممكن است از شما خواسته شود كه بر روي تخت آزمايش دراز بكشيد و دست هايتان را تا كنار سرتان بالا بياوريد. سپس يك ژل مخصوص را بر روي ناحيه اي كه مي خواهند عمل سونوگرافي را انجام دهند مي مالند.اين ژل باعث مي شود تا مقاومت موجود در سطح پوست در برابر عبور امواج صوتي كاهش پيدا كند و از جذب امواج توسط پوست و همچنين از ايجاد حفره سازي)cavitation( جلوگيري ميكند. نكته: هنگامي كه از ژل استفاده مي كنيم به دليل اينكه مقاومت موجود در سطح پوست كاهش پيدا مي كند شخص مورد نظر مستعد برق گرفتگي است و بايد بهطور مكرر دستگاه را چك كنيم تا هيچ اتصال به بدنه نداشته باشد. سپس سونو تراپ يا راديولوژيست بر روي ترانسديوسر فشار وارد كرده و آن را بر روي ناحيه اي كه مشكوك به وجود ناهنجاري است مي چرخاند. معمـولا در سـونـو گـرافـي بـهصورت داپلر نيز از ترانسديوسر هاي يكسان استفاده ميكنند.پس از انجام آزمون سونو گرافي نتايج مي تواند تا 30 دقيقه پس از انجام تست آماده شود. احساسي كه در هنگام انجام آزمون اولترا سونيك خواهيم داشت: اكثر تصوير برداري ها بوسيله اولترا سونيك بدون هيچ گونه درد و سريع انجام ميشود. وقتي كه بر روي تخت دراز كشيديد يك ژل كه ولرم است بر روي موضع محل مورد نظر ماليده مي شود و سپس راديولوژيست ترانسديوسر را بر روي محل مورد نظر قرار مي دهد و به آرامي فشار وارد مي كند. اين روش در مقايسه با ساير روش هاي ذكر شده كم ترين ميزان تهاجم و بيشترين درجه امنيت را دارد. اگر تصوير برداري از محلي كه داراي ضخانت كم باشد انجام گردد ممكن است موقع قرار دادن ترانسديوسر احساس درد خفيفي داشته باشيم. اگر از روش داپلر براي تصوير برداري استفاده شود ممكن است كه صداهاي پالس گونه اي كه ناشي از حركت مايعات است بشنويد. چه كساني نتايج تصوير برداري با امواج فرا صوتي را بررسي خواهند كرد؟ تصوير برداري ممكن است بوسيله يك راديولوژيست يا فيزيك پزشك انجام شود و پس از آنكه تصوير ايجاد شد و نتايج حاصله بهثبت رسيد بيمار به پزشك مورد نظر ار جاع داده مي شود تا نتايج به دست آمده را تجزيه و تحليل كند. مزايا و مشكلات اين روش مزايا اكثـر تصـويـر بـرداري ها با استفاده از امواج فرا صوتي به صورت غير تهاجمي بوده(هيچ گونه برش يا ريسكي بيمار را تهديد نمي كند)و اغلب به صورت بدون درد انجام مي شود. دستگاه هاي اولترا سونيك به صورت گسترده موجود بوده و نسبت به قيمت ساير دستگاه ها از قيمت مناسب تري برخوردار است. در تصوير برداري با امواج اولترا سونيك از پرتو هاي يونيزان استفاده نمي شود. تصوير هاي حاصله از روش اولترا سونيك يك تصوير بسيار واضح از بافت نرم ارائه مي دهد كه با استفاده از دستگاه اشعه X امكان ايجاد اين تصاوير نيست. در دستگاه هاي اولترا سونيك ما مي توانيم تصاوير زمان حقيقي با كمترين ميزان تهاجم داشته باشيم. در خيلي از مواقع هنگام استفاده از اين روش ديگر نيازي به استفاده از نمونه برداري نيست. با استفاده از روش اولترا سونيك مي توان بسياري از ناهنجاري هارا مانند برخي از سرطان ها كه با استفاده از روش معمولي قابل تشخيص نيست تشخيص داد. با استفاده از روش اولترا سونيك مي توان بـه راحتـي تشخيـص داد كه ناهنجاري موجود كيست است يا تومور.در اغلب خانمهاي بالاي 30 سـال از روش اولتـرا سـونيك به عنوان يك روش مكمل در تشخيص سرطان با استفاده از مـامـو گـرافـي استفـاده مـي شود.در حالي كه در بـــانـــوان بـــا ســـن كـمـتـــر از 30ســـال اسـتـفــاده از ماموگرافي بهتنهايي مي تواند تشخيص دهد كه آيا نياز به نمونه برداري است يا نه. خطر هاي اين روش تاكنون اثرات مخرب اين روش بهصورت رسمي تاييد يا رد نشده است. در اغـلـب مـوارد پـس از تصـويـر بـرداري اولـتـرا سـونـيـك شايد نياز به نمونه برداري هم باشد. در اين روش ممكن است نتايج بيش از حد مثبت باشد به طوري كه حتي بافت هاي معمولي را هم به عنوان تومور تشخيص دهد. محدوديت هاي روش اولترا سونيك براي تصوير برداري از سينه تـصـويـر بـرداري با استفاده از اولترا سونيك تاكنون بهصورت يك روش مكمل براي درمان پـيـشـنـهـاد شده بهطوري كه استفاده تنها از اين روش براي تشخيص سرطان استاندارد نيست. در اكثر موارد بعضي از سرطانها با استفاده از روش اولـترا سونيك قابل تشخيص نيست در نتيجه بهترين روش براي اينكه تشخيص دهيم بـــافـــت ســـرطـــانـــي اســـت يــا نــه ايــن اســت كــه نمونهبرداري كرده و آن را در آزمايشگاه مورد ارزيابي قرار دهيم كه ايراد اين روش اين است كه تهاجمي است. و يا اينكه اكثر نا هنجاري هايي كه در روش اولترا سونيك به عنوان سرطان تلقي مي شوند اصلا سرطان نيستند. اكـثــر كـلـسـيـفـيـكــاسـيـون هـايـي كـه در روش مــــامــــوگــــرافــــي قــــابـــل تـشـخـيـصـنـــد بـــا روش اولـتـراسـونـيـك قـابـل تـشخيص نيستند.در اكثر موارد وجود اين كلسيفيكاسيون ها خبر از ايجاد سرطان در آينده را مي دهد در ضمندقت اين روش در مقايسه باMRI كمتر است. اكثر شركت هاي بيمه روش تصوير برداري با استفاده از اولترا سونيك را قبول ندارند. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲ ] [ ۴:۱۳ ب.ظ ] [ آرمان ]
برگرفته از مجله مهندسی پزشکی قصد داريم مطالبي را جهت آشنايي بيشتر با آنژيوگرافي و وسايل و تجهيزات مورد استفاده در آن و دستگاههاي آن و خدماتي كه اين روش درماني انجام ميدهد براي تشخيص بيماريها و كمك به درمان بيماران، كاهش زمان Hospitalization، كاهش هزينههاي درمان، افزايش شانس موفقيت درمان و بهبودي بيماران، شيوههاي نوين درمان بيماريهاي Vascular و همچنين درمان انواع تومورهاي Hypo & Hyper Vascular و ناهنجاريهاي شرياني - وريدي و آنوريسمها و . . . به طور منظم و پي درپي چاپ كنيم. آنژيوگرافي ليندنتال با تزريق ماده حاجب امولسيون مخلوط گـچ سـرخـرگهاي يك دست قطع شده انسان را نشان دادند.به علت نبودن مواد حاجب مناسب تا سال 1923 هيچ آزمايشي به روي عروق خوني انسان زنده صورت نگرفت. در سال 1923 اولين ونوگرافي با استفاده از بروميد استرنسيوم و يك سال بعد اولين آنژيوگرافي ران با يديد سديم (NaI) به روي انسان زنده انجام شد. قلبي بزرگترين عامل مرگ و مير در جوامع صنعتي و نـيـمه صنعتي به حساب ميآيد. به دليل اهميت موضوع، ابزارها و روشهاي مختلفي براي بررسي نحوه عملكرد قلب در پزشكي نوين ابداع شده كه از جمله آن ها ميتوان به رگ نگاري (Angiography) به كمك تصويربرداري اشعه X اشاره كرد. هدف در اين روش به دست آوردن انواع مختلف و مكمل اطـــلاعــات ســاخـتــاري (Structural) و عـمـلـكــردي (Functional) از قـلـب اسـت، بـه نحوي كه به كمك آنها پزشك متخصص نه تنها توانايي تشخيص نوع بـيـمـاري قـلـبـي را داشـتـه بـاشـد، بـلـكـه بـتـواند بروز نارسايي قلبي احتمالي در آينده را نيز پيش بيني و از آن جلوگيري كند. در زمينه درمان بيماريهاي عروقي و وابسته تـبــديــل شـده اسـت و ممكـن اسـت در آينـده نقـش تشخيصي خود را به CTA و MRA يا . . . واگذار كند.
فمـورال،شـريـان بـراكيـال، وريد جوگولر) وارد ميشود و به سمت ناحيه هدف هدايت مي شود. سپس ماده حاجب يد دار به داخل رگ تزريق ميشود. ايمني بيمار مرتبط بوده، بنابراين بايد از درجه ايمني و اطمينان بالايي برخوردار باشد. (highly reliable highly safe) مـزاحـمـت را بـراي پـرسـنـل حـاضـر در اتـاق آنـژيـور فـراهـم مـيكـنند. اين نگهدارندهها ميتوانند همراه با سي آرمهاي مختلف و يا تيوب مولد اشعه بهكار گرفته شوند. اشعه ايكس تغيير ميكند. بررسي عروق به تنهايي و بدون همراهي با بافتهاي مجاور فراهم شده است. نيازهاي اساسي در آنژيوگرافي 3- تابش زاويه اي (Angled Projection) ممكن و اقدام بعدي را بلافاصله مشخص مي كند. سيستمهاي آنژيوگرافي در انواع و مدلهاي مختلفي طراحي شدهاند. در آنژيوگرافي X-ray استاندارد، تصاوير رگها اغلب توسط استخوانها مبهم و تاريك ميشوند به خصوص هنگامي كه هدف از تصوير برداري، رگهاي درون جمجمه است. از زمان نصب اولين دستگاه راديولوژي در سال 1310 توسط دانشمند بزرگ ايراني مرحوم پروفسور محمود حسابي در ايران (بيمارستان سيناي تهران)، تحولات تكنيكي و فناوريهاي جـديـد در زمينـه علـوم تصـويـربـرداري پزشكي باعث شده تا پرتوشناسي جايگاه ويژهاي را در تشخيص زودهنگام، به موقع و دقيق بسياري از بيماريها در دنيا و ايران كسب كند. امروزه با استفاده از سيستمهاي مدرن تصويربرداري از جـمـلــه دسـتگـاههـاي تصـويـربـرداري ديجيتـال، مـامـوگـرافـي ديـجـيـتـال، آنـژيوگرافي ديجيتال با سـابـتـراكـشـن، تـومـوگـرافي كامپيوتري اسپيرال (SPIRAL CT)، تصويربرداري MRI، سونوگرافي و داپلر رنگي (color Doppler) ميتوان با دقت و سرعت بيشتر به تشخيص بيماريها دست يافت. همچنين بيشتر روشهاي تهاجمي به لطف فناوريهاي پيشرفته به صورت غير تهاجمي اجرا مي شوند. كه در Mask Image رخ ميدهد، تصحيح كند. مـحــدوده وسـيـعــي از كــاربــردهــاي كلينيكي را شامل ميشود و براي تصويربرداري از شـكــم، سـيـستـم تنفسـي، شـريـان كـاروتيـد و رگهاي درون جمجمهاي و رگهاي محيطي به كار ميرود.
پارامترهاي كارآيي سيستم آنژيوگرافي تفاضلي
اگر موقعيت پيكسل جسم پسزمينه مانند استخوان، هوا و... در طول تصوير برداري حركت كند، نتيجه آن ثبت نادرست و ايجاد تصوير مبهم است كه آرتيفكت ناميده ميشود و وضوح و شفافيت ديدن رگها را مبهم ميسازد. ثبت نادرست ممكن است، به دليل حركت بيمار، تيوب اشعه X، همچنين نوسانات منبع برق و نقص و ايراد حلقه تصويربرداري رخ دهد. آرتيفكتهايي كه از وسايل ايجاد ميشود، رفلكس نوسانات نامناسب از تجهيزات هستند و نبايد وجود داشته باشند. حركت بيمار علت اساسي در تنزل كيفيت تصوير در آنژيوگرافي تفاضلي است. اگرچه تكنيكهاي متعددي در دو دهـه اخيـر بـراي بهبـود تصـاويـر آنـژيـوگـرافـي تفـاضلـي بـه كـار گـرفتـه شده است، اما آرتيفكتهاي حركتي را نميتوان به طور كامل حذف كرد.
در آنژيو گرافي DSA، ثابت و بي حركت بودن عـضــو مــورد بــررسـي اهـمـيـت ويـژهاي دارد تـا تصوير اوليه (mask) كه از تصاوير بعدي حاوي كنتراست كم ميشود تصويري دقيق از عروق را ارايه كند و براي اين منظور سعي ميشود عضو مورد بررسي در آنژيو حين Sequence Recording كاملا بي حركت باشد تا در بازبيني تصاوير Subtraction كه به اختصار به آن Sub Images ميگويند بهصورت Pure فقط نقشه عروق مورد بررسي، ديده شود. اين بيحركت بودن و Immobilization عضو، حين بررسي يك قسمت از بدن مثلا عروق مغزي در فاز سياهرگي يا Venous Phase بيشتر نمود پيدا ميكند زيرا:
2-تراكم ماده حاجب در فاز شرياني بالاست و كيفيت تصويري خوبي از نقشه شريان را در اين فاز داريم ولي در فاز سياهرگي ماده حاجب رقيق شده است و نياز به بي حركتي و كيفيت بالاتر تصاوير براي جبران كاهش دانسيته ماده حاجب داريم. سيستمهاي آنژيوگرافي ديجيتال جهت تهيه تصاوير DSA با تهيه تصوير ديجيتال اوليه پيش از تزريق ماده حاجب به بيمار (Mask) شروع ميشود. 1-روش سريال (Serial Mode) 3-روش اختلاف فاصله زماني مـيشـود. در ايـن روش، تـصـاويـرنـويـز كـمتر و كيفيت بهتري دارند Brightness & contrast (Low Noise , good sharpness &) اما دوز اشعه در اين تكنيك به مراتب از تكنيكهاي ديگر بيشتر است. قدرت تفكيك كنتراست نامطلوب است و در حال حاضر روش فلوروسكوپيك مداوم به ندرت مورد استفاده قرار ميگيرد و بعضي توليد كنندگان توليد آنرا متوقف كردهاند.در تصوير برداري با روش TID نيز از تصاويري با ميلي آمپر پايين و فلوروسكوپيك نيز ميتوان استفاده كرد، با اين تفاوت اساسي كه تصاوير متوالي از تصوير قبلي خود و نه از يك تصوير اوليه پيش از تزريق تفريق ميشوند.كاربرد عمده تصوير برداري با روش TID نمايش ساختمانهايي نظير قلب و ريه است كه از نظر جريان ماده حاجب به سرعت در حال تغيير است و حركت ذاتي دارد كه در تناقض با تصاوير تفريقي است و براي فايق شدن بر اين مشكل به جاي داشتن يك تصوير Mask تعداد زيادي Mask داريم و در واقع هر تصوير Mask تصوير بعد از خود خواهد بود، اما محاسبات بسيار بيشتر ميشود تا Reconstruction نهايي حاصل شود.
دو نوع ديگر تهيه تصاوير DSA نيز وجود دارد كه زير مجموعه Serial Mode محسوب ميشود : در Bolus Chasing Technique كه بيشتر در آنژيوگرافي اندام تحتاني استفاده ميشود ابتدا كل آن اندام در يك راستا قرار ميگيرد، سپس بهصورت در حاليكه C-Arm ثابت است Motorized Table به آرامي از زير آن عبور ميكند و بدين ترتيب بسته به طول اندام چندين تصوير Mask داريم سپس يكبار ديگر در حاليكه ماده حاجب توسط Injector تزريق ميشود كل اندام از زير C-Arm عبور ميكند و بدين ترتيب تصوير هر قسمتي از اندام مورد نظر از Mask Image خود كم ميشود و تصاوير Subtracted بهدست ميآيد. حسن اين تكنيك در اين است كه با يك دوز تزريق ماده حاجب و تعقيب آن در عروق بيمار Subtracted Images در زمان كمتر و مصرف ماده حاجب كمتر و بهدنبال آن كاهش در هزينهها راداريم.
ATN Acute Tubular Necrosis ( هستند و بيماراني كه جهت Limb Angiography مـراجعـه مـيكننـد معمـولا بيماريهاي زمينهاي همراه نيز دارند و مصرف ماده حاجب كمتر همراه با تصاوير با كيفيت كه ضايعه عروقي بيمار را مشخص كند سيار كمك كننده است. در Rotational or Spine Technique برخلاف تكنيك بالا عضو مورد نظر كه معمولا در آنژيوگرافيهاي مغزي استفاده ميشود و تخت ثابت است و اين بار C-Arm از زاويهاي كـه تعييـن مـيشـود تـا زاويه بعدي (بهطور معمول 180 درجه) بهدور عضو مورد نظر ميچرخد. در اين تكنيك نيز ابتدا قبل از تزريق ماده حاجب چندين تصوير Mask بسته به گستره زاويـهاي تهيـه مـيشـود. سپـس يكبـار ديگـر در حـالـيكـه مـاده حـاجـب تـوسـط Injector تـزريق ميشود و عضو و تخت ثابت است، بهدور عضو مورد نظر ميچرخد و بدين ترتيب تصوير هر قسمتي از عضو مورد نظر از Mask Image خود كــم مــيشــود و تـصــاويـر Subtracted بـهدسـت ميآيد. در اين تكنيك نيز با تزريق ماده حاجب كـمـتــر و زمــان حــداقـل تصـاويـر منـاسبـي بـراي قضاوت در مورد ضايعه عروقي بيمار بهدست ميآيد. در رابطه با فيزيك جريان خون و علل اصلي گرفتگي عروق قلبي و چگونگي روشها و مطالعات باليني و رفع آنها را مورد بررسي قرار ميدهيم. هر سلول بدن مانند دستگاه منفردي كار ميكند كه شرايط لازم براي كار آنها عبارت است از : 1-تامين منابع غذايي براي توليد انرژي
هر بخش از قلب در هر انقباض در يك فرد بالغ معمولي نزديك به ml 80 خون را تلمبه ميكند.
خون شما با چه سرعتي در جريان است؟ با ورود خون از قلب به آئورت و سپس به سرخرگهاي كوچك و آرتريولها، سرعت جريان خون كاهش مييابد. سرعت جريان خون نسبت عكس با سطح برش كل رگهاي حامل خون دارد. سرعت برابر است با آهنگ جريان تقسيم بر مساحت سطح برش. سرعت متوسط در آئورت حدود cm/sec30 است ولي سرعت در يك مويرگ فقط 1mm/sec است. تبادل 2 CO و 2 O در مويرگها انجام ميشود و اين سرعت كم زمان لازم براي انتشار گازها را فراهم ميآورد. اختلاف فشار دو سر رگ، طول رگ و شعاع آن.
همانطور كه ملاحظه ميشود شعاع، بيشترين تاثير را بر آهنگ جريان دارد. يكاي اندازه گيري آهنگ جريان در دستگاه SI برحسب متر مكعب برثانيه است. قانون پوازوي در مورد لولههاي سخت با شعاع ثابت صدق ميكند. با توجه به اينكه سرخرگهاي اصلي بدن ديواره كشسان دارند و قطر آنها با هر تپش قلب اندكي افزايش مييابد، حركت خون كاملا طبق قانون پوازوي صورت نمي گيرد. افزون براين، ويسكوزيته خون با تغيير ميزان جريان اندكي تغيير ميكند كه البته اين تاثير قابل چشم پوشي است. جريان لايه اي و متلاطم خون جریان متلاطم و پر سرو صدا بازده جريان سالم با همان اندازه است. بهعلاوه اگر قرار باشد قلب آهنگ جريان را از VA به VB افزايش دهد بهعلت تلاطم حاصل از گرفتگي سرخرگ افزايش فشار بسيار بالاتري ضروري خواهد بود.در مقايسه با نشان ميدهد كه قلب بايد بيشتر كار كند. فرآيندهاي گرفتگي رگهاي قلب قبل در رابطه با سيستمها، تكنيكهای آنژيوگرافي، روشهای آنژيوگرافي تفاضلي و فيزيك گردش خون دربدن انسان مقالاتي را ارائه داديم در اين مقاله به پژوهشي در رابطه با حركت نوساني گايد واير در تكنيكهای مختلف آنژيوگرافي و همچنين بررسی کاربردی کردن هر چه بیشتر مقوله فیزیک و توابع آن در پزشکی کلینیکال و اینترونشنها و به کاربستن همزمان فرمولهای فیزیکی و طب در كنار يكديگر وبسط اين موضوع در آنژيوگرافي خواهیم پرداخت که در ادامه می خوانید. برای هدایت کتترها (Catheter) وابزار ترمیم عروقی شامل انواع Stent , Balloon Embolization Device و... در عروق بیمار نیاز به گاید وایر است که انواع وسایز و طول متفاوتی دارد. گاید وایر میتواند موجی (آشفتگی) را که پزشک بر اثر چرخش در آن ایجاد میکند در طول خود جابجا کند و در نهایت این نیرو را به سیال اطراف خود (خون) یا دیواره عروق منتقل کند. از آنجاییکه دامنه حرکت در موج ایجاد شده بر روی گاید وایر، کم و بهطورمعمول بیشتر طول گاید وایر در داخل یک لوله (کتتر یا گایدینگ کتتر یا میکروکتتر ) قرار دارد و محدودیت در دامنه حرکت ایجاد میشود و همینطور چشمه موج (دست پزشک ) معمولا ایجاد کننده یک آشفتگی هماهنگ است میتوان موج ایجاد شده را یک موج سینوسی بنامیم. و ...) نیز بستگی دارد و نشاندهنده الزام پزشک به اطلاع از دما و فشار خون بیمار در هنگام آنژیوگرافی برای مانور بهتر و آسیب نرساندن وسایل آنژیوگرافی به دیواره عروق است . هدایت فلوروسکوپی اقدام به حرکت دادن گاید وایر و ابزار در داخل عروق بیمار نمود و میزان چرخش و ایجاد موج بر روی گاید وایررا تحت هدایت فلوروسکوپی مشاهده و برای افزایش یا کاهش نیروی بهکار برده تصمیم گیری کرد. نسبت به شناسایی و درصورت امکان رفع آن اقدام شود درغیر اینصورت وارد کردن نیروی اضافی موجب آسیب رساندن به دیواره عروق و پارگی عروق میشود. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲ ] [ ۴:۱۰ ب.ظ ] [ آرمان ]
![]() IVUS يك شيوه تصويربرداري از درون رگ توسط امواج اولتراسوند است . مثل اكو كارديوگرافي یا سونوگرافي، كاربرد آن اين است كه تمامي لايههاي رگ را بطور دقيق نشان ميدهد در حاليكه در آنژيوگرافي تنها مجرای داخلی رگ توسط ماده حاجب نمایان ميشود و به ندرت ممکن است مجرای داخلی رگ در ظاهر طبیعی باشد در حاليكه گرفتاري قابل توجهی در رگ وجود دارد كه آنژيوگرافی قادر به تشخيص آن نيست. لذا تشخيص و انتخاب دقيق سايز بالون و استنتها با IVUS بسيار دقيقتر است وعوارض كوتاه مدت و بلند مدت بخصوص پس از Stenting با IVUS كاهش چشمگير پيدا ميكند. يعني ميزان تنگی مجدد Restenosis وایجاد لخته ، انسداد و ساير عوارض کمتر می شود، ضمناً در برخي موارد مثل كار روي تنه اصلی چپLEFT MAIN ازالزامات قطعي است و با استفاده ازIVUS نتيجه كار بسيار بهتر و عوارض بسيار كمتر است. IVUS یکی از روش های تصویربرداری پزشکی است که با استفاده از کاتتر مخصوص که پروب سونوگرافی ریز به انتهای آن وصل شده است، عکسبرداری از لایه عروق انجام می شود. این روش برپایه ارسال امواج صوتی از طریق کاتتر از داخل لومن رگ به لایه های داخلی رگ و برگشت امواج از همین لایه ها استوار است.تصویر به صورت زمان واقع( Real Time) بوده و رزولوشن مناسبی دارد. این تکنیک همانند آنژیوگرافی نیمه تهاجمی وبه قولی با حداقل تهاجم است.در این تکنیک از اشعه ایکس استفاده نمی شود. در این روش قسمت دیستال کاتتر، داخل عروق و قسمت پروگزیمال کاتتر، به دستگاه کامپیوتر سونوگرافی وصل می شود.درقسمت دیستال کاتتر ناحیه بالن مانندی وجود دارد که از 64 پروب کوچک سونوگرافی تشکیل شده است.هرکدام از این پروب ها فرکانسی معادل 50-20 مگاهرتز دارد. کاتتر مذکور از طریق شریان فمورال وارد آئورت شده و در ابتدای شریان کرونری نگه داشته می شود،سپس پروب های کوچک وارد کرونری شده تا به قسمت انتهایی برسند وبعد با استفاده از دستگاه مخصوص به آرامی عقب کشیده می شود درهمان حال تصویربرداری هم انجام می شود. IVUS با استفاده از تکنولوژی سونوگرافی، رویت لایه های عروق خونی را از داخل لومن رگ فراهم می کند و به این ترتیب بررسی اندوتلیوم(دیواره داخلی) عروق خونی در انسان را امکان پذیر می سازد. بیشترین مورد استفاده IVUS بررسی عروق قلبی(شریان کرونری) است. IVUS برای تعیین اندازه پلاک آتروم در طول شریان های کرونری مورد استفاده قرارمی گیرد. توضیح: پلاک آتروم در نتیجه پیشرفت تجمع پلاک در عرض دیواره شریان طی دهها سال به دست می آید.این پلاک های آسیب پذیر نهایتاً منجر به تنگی و ضایعه شریانی و حمله قلبی می گردند. IVUS در تعیین حجم پلاک در دیواره شریان و شدت تنگی لومن شریانی نیز کاربرد دارد.این در حالی است که بررسی موارد فوق به روش آنژیوگرافی غیر قابل اعتماد هستند. تنگی استیوم شریانی و یا نواحی که در آنژیوگرافی به خوبی رویت نمی شوند و یا رویهم می افتند بوسیله IVUS به خوبی قابل بررسی هستند. همچنین IVUS جهت ارزیابی و نتایج اقدامات درمانی انجام گرفته مانند؛ آنژیوپلاستی شریانی با و یا بدون استنت و همچنین درمان دارویی به کار می رود. مزایای AVUS نسبت به آنژیوگرافی: - آنژیوگرافی برای نمایش گنجایش پلاک، شکل پلاک و اجزای پلاک ناتوان است. - تمامی لایه های رگ به طور دقیق بررسی می شود در حالی در آنژیوگرافی فقط مجرای داخلی رگ بررسی می شود. - IVUS به همراه اسپکتروسکوپی NIR برای مشخص کردن پلاکت ها به کار میرود. - تشخیص و انتخاب دقیق سایز بالن و استنت با IVUS امکان پذیر است. - در آنژیوگرافی ممکن است مجرای داخلی رگ ظاهری طبیعی داشته باشد در حالیکه پلاک آتروم در دیواره رگ باشد که در آنژیوگرافی قابل تشخیص نیست. - بررسی دقیق رگ LEFT MAIN با این روش امکان پذیر است و آنژیوپلاستی این رگ باید با حضور IVUS باشد. - در ضایعات CTO حین آنژیوپلاستی ممکن است دایسکشن یا پارگی اتفاق بیافتد و بررسی دقیق این گونه عوارض فقط با IVUS امکان پذیر است. - ارزشمندترین کاربرد IVUS مشاهده پلاک هایی است که در آنژیوگرافی قابل رویت نیستند. - از IVUS در تحقیقات، جهت فهم ودرک بهتر فرآیند آترواسکلروزیس در موجودات زنده به طور فزاینده ای استفاده می شود. - بر پایه مشاهدات آنژیوگرافی و گمانه زنی های پزشکی عوام پسندانه، فرض شده است که نواحی با درجه تنگی بالا در شریان های کرونری با میزان حملات قلبی ( MI) در آن نواحی مطابقت دارد.این در حالی است که با استفاده از IVUS این تصور در بیشتر موارد کاذب بوده است. - IVUS نه تنها قادر به آشکارسازی دقیق لومن شریان های کرونری می باشد، بلکه قادر به نمایش آترومای( غشای کلسترول متراکم شده با WBC ) مخفی در عرض دیواره شریان نیز می باشد. - IVUS قادر به بسترسازی و نگرش کلی بهتر و درک بیشتر در پیشرفت تحقیقات کلینیکی است. در اوایل سال 1990 نتایج IVUS بر روی تنگی های دوباره شریانی بعد از آنژیوپلاستی( Restnosis ) نشان داد که بیشتر این تنگی ها غیرواقعی هستند.این در حالیست که در بررسی به روش آنژیوگرافی به صورت تنگی واقعی دیده می شوند. از طرفی در بررسی با IVUS شکل گیری مجدد پلاک آتروم در آن ناحیه به صورت تنگی به ظاهر کاهش یافته مشاهده شد که جریان خون وکنتراست از اطراف و میان پلاک وجود داشت که باعث برآمدگی به داخل لومن شریان بعدازآنژیوپلاستی می شود. در آنژیوگرافی عروق به صورت ستون های رنگی به اندازه کافی عریض دیده می شوند، و پلاک های بزرگ که به تازگی باعث عریض شدن دیواره رگ شده و مجرای لومن نسبتاً مسدود به نظر می رسد،این شناخت یا تشخیص ما را به استفاده بیشتر از استنت برای نگه داشتن پلاک بیرون از دیواره داخلی و خارجی از مجرا تشویق می کند. به علاوه آزمون های IVUS که به طور فراوان انجام شده اند،در آشکار سازی و تایید یافته های پژوهشی اتوپسی در اواخر سال 1980 نقش داشته است. IVUS در نمایش پلاک و تایید علت گشادی مجرای الاستیکی رگ در نتیجه پلاک اتروم موفقیت زیادی دارد این در حالی است که در بررسی به شیوه آنژیوگرافی؛ صرفاً آتروم هایی که باعث برآمدگی به داخل مجرا می شوند، دیده می شوند. در این روش معمولاً رنگ مجرا به رنگ زرد، غشای خارجی به رنگ آبی و پلاک آترواسکلروتیک به رنگ سبز دیده می شود. درصد تنگی همانند نواحی لومن به وسیله رنگ مشخص می شود؛ رنگ مجرا زرد و نواحی غشای الاستیک خارجی به رنگ آبی است. با افزایش سایز پلاک، اندازه مجرا کاهش می یابد و در نتیجه درجه تنگی افزایش می یابد. در مطالعه و درک بهتر ضایعات کرونری منتج به MI تاکنون بیشترین تجربه، با استفاده از آزمون های پژوهشی کلینیکی در اواخر 1990 در ایالات متحده آمریکا بوسیله آزمون های ترکیبی آنژیوگرافی- IVUS بدست آمده است. مطالعات نشان داده اند که بیشترین MI در نواحی با آتروم زیاد در بین دیواره شریانی اتفاق می افتد، گرچه ضایعات خیلی کوچک در ابتدای شریانی همین نتیجه را به دست می دهند. وسعت تنگی مجرا از تنگی ملایم تا تنگی های بالای 95 درصد را در بر می گیرد که باعث MI می شوند.تنگی هایی که متوسط هستند در کمتر از 50 درصد موارد باعث MI شده و پلاک های طولانی در اکثر موارد جزئی در نظر گرفته می شوند. حملات قلبی( MI ) در نواحی با تنگی 75 درصد و بالاتر از آن به میزان 14 درصد بوده است.در تنگی های شدید که قبلاً مشخص شده اند، میزان خطر زیاد است. این تحقیق بیشترین تمرکز خود را برای جلوگیری از حمله قلبی ناشی از تنگی های شدید و پلاک های آسیب پذیر تغییر داده است. در حال حاضر موارد استفاده از تکنولوژی IVUS شامل؛ - کنترل ضایعات پیچیده قبل از درمان با آنژیوپلاستی - کنترل تعبیه استنت داخل کرونری بعد از آنژیوپلاستی - باز شدن کامل و یا ناقص استنت پس از تعبیه آن در عروق کرونری
** اگر استنت به طور کامل باز نشده باشد جریانی به نام جریان توربلانت یا چرخشی بدست آمده که بین دیواره رگ و استنت اتفاق می افتد.این جریان برخلاف جریان دیواره رگ است وممکن است تهدیدی برای تشکیل هسته به منظور بوجود آمدن ترومبوز حاد شریانی باشد. عدم مزایای IVUS در برابر آنژیوگرافی: - از معایب IVUS انجام آن در بخش کت لب، وقت گیر بودن و گران قیمت بودن آن است. - چون IVUS یک روش اینترونشنال است باید توسط آنژیوگرافرهایی انجام شود که برای رشته اینترونشنال کاردیولوژی آموزش دیده اند. - خطرات اضافی در استفاده از این روش نیز وجود دارد. - تصاویر IVUS کنتراست خیلی خوبی ندارند و در موارد زیادی دارای آرتیفکت می باشند - این روش قادر به شناسایی پلاک های کمتر از 100 میکرومتر نیست. - در افتراق پلاک های فیبروزی از چربی ناتوان است. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ شنبه چهارم آبان ۱۳۹۲ ] [ ۹:۵۵ ق.ظ ] [ آرمان ]
مقدمه : امروزه کاربردهای دستگاه سی تی اسکن وسعت زیادی پیدا کرده است بطوریکه به لحاظ کلینیکی وجود یک دستگاه سی تی اسکن درهرمرکزی با تخصص های متنوع ، می تواند کارگشا باشد . درگذشته دستگاههای سی تی اسکن تنها جهت تصویر برداری آناتومیک ، بیماران تروما و دربرخی موارد تشخیص سرطانها بکارمی رفت ولی امروزه انتظار از این سیستم بسیارفراتر رفته و گسترش کاربرد این روش تصویربرداری به همه علوم پزشکی کشیده شده است . برخلاف تکنیکهای دیگر تصویر برداری ازجمله رادیوگرافی ، سی تی اسکن قابلیت تصویربرداری و تمایزدادن بین بافتهای نرم را دارد . همچنین سی تی اسکن امکان تصویربرداری ازنواحی وسیعی از بدن را می دهد بطوریکه می توان علاوه بر مشاهده ظاهری تومورها و متاستازها ، اندازه مکان فضائی و وسعت آنها را بخوبی نمایان کرد. بعنوان مثال درسی تی اسکن سرو مغز نه تنها می توان تومورها ، لخته های خون و مشکلات عروقی را مورد بررسی قرارداد بلکه امکان مشاهده بزرگ شده گی بطن ( دراثراختلال درجریان مایع مغزی – نخاعی) وسایر اختلالات مربوط به اعصاب و ماهیچه های چشمی وجوددارد. باتوجه به سرعت بالای چرخش این سیستم ( کمتر از 500 میلی ثانیه برای هردور) ، سیستم سی تی اسکن می تواند برای تمام نواحی آناتومیک شامل ارگانهائی هم که احتمال حرکت دارند تصویربرداری نماید . بعنوان مثال در تصویربرداری از توراکس ، براحتی می توان ساختارندولها ، فیبروز وافیوژن وغیره را مشاهده نمود.سی تی اسکن همچنین می تواند دربیوپسی به کمک پزشکان بیاید و حتی درطراحی درمان در رادیو تراپی نیازهای متخصصین را برآورده نماید . این سیستم همچنین می تواند در پیگیری دوره درمان سرطان کمک شایان توجهی نماید . سی تی اسکن های امروزی می توانند کنتراست بسیارخوبی جهت تمایز بافتهای نرم از همدیگر ارائه دهند بطوریکه قدرت تفکیک مکانی خوبی نیز در تصاویرآنها مشاهده می شود . این قابلیت باعث می شود که این سیستم در ارتوپدی نیز قابلیت خوبی ازخود نشان دهد . تصویر برداری از ساختار استخوانی شامل دیسک ستون فقرات ، تصویربرداری ازمفاصل ترکیبی مانند کتف و لگن به منظور بررسی های عملکردی و شکستگی ها ازجمله کاربردهای این سیستخم در ارتوپدی است. قابلیت پردازش مجدد تصاویردر سی تی اسکن مثل MPR و 3D ، کاربردهای این سیستم در حد کمک جراحان و سعت داده است. بعنوان مثال دربررسی و جراحی تومورهای صورت ، تصاویر سی تی اسکن یک ابزاربسیاربا ارزش محسوب می شود. با بکارگیری سی تی اسکن های اسپیرال ، شرایظ تصویربرداری پیوسته و حجمی بوجودآمده و امکان بررسی عروق خونی به کمک نرم افزارهای سی تی ، آنژیوفراهم شده است . به عنوان مثال آنوریسم آئورت شکمی ، شریان های کلیوی ، عروق کاروتید ومغزی ، امکان بررسی می یابد. باتوجه به سرعت بالای تصویربرداری درسی تی اسکن های اسپیرال ، امکان تصویربرداری از کبد در فازهای مختلف حرکت ماده حاجب فراهم شده است. بعنوان مثال بررسی سه فاز کبد ، امکان تشخیص بهتر تومور را می دهد. آنچه به آن اشاره شد .بخشی از کاربردهای عمومی سی تی اسکن است اما با افزایش تعداد ردیفهای آشکارسازی و توسعه فناوری پردازش تصاویر و افزایش سرعت پردازنده ها، امروزه کاربردها باز هم وسعت بیشتری یافته اند . کاربردهای قلبی در سی تی اسکن درسالهای گذشته توسعه زیادی پیدا کرده است . معرفی سی تی اسکن های چندردیفه منجر به گشایش راه های جدید در کاربردهای قلبی سی تی اسکن شده است . سی تی آنژیوگرافی عروقی کرونری به عنوان یک روش مطمئن و دقیق جهت آنژیوگرافی غیرتهاجمی عوق قلبی امروزه به رسمیت شناخته شده است. یکی از شایع ترین اندیکاسیونهای درد قفسه صدری معمولاً عارضه های قلبی ست اما دربسیاری از موارد تشخیص آن به سادگی ممکن نیست .روش سی تی .آنژیوگرافی عروق کرونری و بطور کلی سی تی آنژیو این امکان را فراهم می کند که بتوان دلیل اصلی این دردرا انتخاب و بقیه دلایل را کنارگذاشت. ملاحظات فنی و پارامترهای مهم درخرید 1) آشکارساز یکی ازمهمترین بخشهای یک دستگاه سی تی اسکن که تاثیر بسیارزیادی درکارآیی و کیفیت تصویر برداری آن دارد ، آشکارسازهای آن است .پارامترهای مختلفی درکیفیت آشکارسازی موثر هستند که به شرح زیر است : الف – جنس آشکارساز درسی تی اسکن های قدیمی ، عمدتاً آشکارسازهای بکاررفته ازنوع آشکارسازهای گازی بودند. آشکارسازهای گازی بطورکلی دارای سرعت و بازدهی پائینی هستند و پس ازورود آشکارسازهای جامد ، بطورکلی از رده خارج شدند. درحال حاضر تقریباً درتمامی سی تی اسکن های امروزی ازآشکارسازهای جامد استفاده می شود . نوع این آشکارسازها عمدتاً کریستالهای سوسوزن یا سنتیلاتوراست . این کریستالها قابلیت تبدیل فوتونهای اشعه ایکس را به فوتونهای نوری دارند. یعنی دراثرتابیدن پرتو ایکس به این کریستالها ، از آنها نورگسیل می شود. برای تبدیل نورخارج شده از کریستالهای سوسوزن به سیگنالهای الکتریکی ، از نیمه هادی استفاده می شود . این نیمه هادیها به صورت دیود یا ترانزیستور نوری طراحی می شوند که با تابش نوربه آنها ویژگی اهمی آنها تغییر کرده و میتوان تغییرات شدت نور را در سیگنالهای الکتریکی تولیدی مشاهده نمود . از بزرگترین مزایای آشکارسازها جامد نسبت به گاز، بازدهی بالا ( یعنی نسبت به اشعه ایکس آشکارشده به کل اشعه وارد شده به آشکارساز) و افزایش سرعت ( یعنی فاصله زمانی بین ورود یک فوتون اشعه ایکس تا زمان آشکار سازی کامل آن و امکان آشکارسازی فوتون بعدی ) است . درنتیجه یکی از عوامل مهم درانتخاب یک سی تی اسکن مناسب بررسی بازدهی و سرعت آشکارسازی آن است . البته لازم بذکراست مشخصات آشکارسازی کمپانی های بزرگ سازنده بسیار نزدیک به یکدیگرشده است . وتنها درصورتی که هدف ، خرید یک دستگاه از کمپانی های درجه دو است لازم است که این پارامترها به دقت مورد بررسی قراربگیرد. ب- تعداد آشکارسازها برای بررسی تعداد المانها در آشکارسازهای سی تی اسکن دو پارامتربایستی بطور جداگانه مورد بررسی قراربگیرد. تعداد ردیف آشکارساز درمحور تخت یا محورZ ( محوری که بیماردرآن جهت قرارمی گیرند) وتعداد آشکارسازها درهرردیف یا محور X برخی تصور می کنند که همیشه تعداد اسلایس که به یک دستگاه اطلاق می شود معادل تعداد ردیف آشکارساز است درحالیکه این تصور اشتباهی است و بایستی مورد بررسی بیشتری قراربگیرد . درشکل 1. جهت Zو X نمایش داده شده است . با بررسی دقیق تر و مقایسه دو مفهوم " اسلایس" و "ردیف" خواهیم دیدکه در دستگاههای مولتی اسلایس ، تعداد ردیف آشکارسازها همیشه برابر تعداد اسلایسی که به دستگاه اطلاق می شود0 نیست. بعنوان مثال ممکن است یک سی تی اسکن چهاراسلایس دارای 8 یا 12 یا حتی در بهترین حالت دارای 16 ردیف آشکار ساز باشدو یا یک سی تی اسکن شانزده اسلایس دارای 20 یا حتی 24 ردیف و یابالاتر آشکارساز باشد. درشکل 2 یک برش از یک آشکارساز 24 ردیفه مربوط به یک سی تی اسکن شانزده اسلایس دیده میشود.ازاینرو همیشه شماره اسلایس برابر تعداد ردیف آشکارساز نیست . وقتی گفته می شود که یک سی تی اسکن 16 اسلایس است منظور این است که این سیستم توانایی برداشت 16 تصویر درهردوران را دارد ؛ اما براحتی نمیتوان ادعا کردکه آشکار ساز این سیستم چندردیفه است. نکته قابل توجه وبسیار مهم این است که هرچه تعداد ردیف آشکار ساز این سیستم بیشتر از16 باشد مزایایی را برای سیستم ایجاد می کند. می توان گفت با ثابت ماندن شماره اسلایس ،هرچه تعداد ردیف آشکارسازبیشترباشدعلاوه بربهبود قدرت تکفکیک مکانی ، قدرت مانور کاربر نیز در انتخاب برشها با ضخامت های متنوع وانجام پس پردازش با شرایط مختلف افزایش خواهد یافت . علاوه براهمیت تعداد ردیفها درمحورZ( محور بیمارو تخت ) فاکتور مهم دیگری که لازم است اشاره کنیم تعداد آلمانهای آشکارسازدرهرردیف است، یعنی تعداد المانها در قوس کامل آشکارساز(شکل 1) هرچه تعداد آشکارساز درواحد زاویه و یا واحد طول آشکارساز تعریف می شود. یعنی تعداد آشکارسازدرواحد زاویه یا واحد طول درهرردیف درداخل پره اشعه . واضح است که هرچه این عدد بزرگتر باشد نشان دهنده مزیت سیستم است . ج- ابعاد آشکارسازها اندازه هرالمان آشکارساز دردو محور Z( جهت بیمار) وX(عمود بر Z ازچپ به راست ) برآن تاثیربسزایی در افزایش کیفیت تصویر بخصوص قدرت تفکیک مکانی دارد درواقع دو مفهوم " اندازه المان های آشکارساز " و " پهنای آشکارساز" بایستی بطورجداگانه مورد بحث قراربگیرد ( شکل2)
منظور از المان هر آشکارساز ، یک کریستال سوسوزنی است که بطور جداگانه عملیات آشکارسازی را انجام داده ویک فوتویود نیمه هادی ویژه خودرا داراست . درشکل 2 المان های آشکارساز به خوبی قابل مشاهده است . با درکنار هم قرارگرفتن این المان ها یک ردیف آشکارساز ساخته می شود. بعنوان مثال می گوئیم 64 ردیف آشکارساز که درهرردیف 912 المان وجود دارد ، منظوراینست که تعداد 912 ×64 المان یعنی 58368 المان درکنار هم قرارگرفته اند و مجموعاً آشکارسازرا تشکیل داده اند هر هر ردیف ) 6/0 میلی مترباشد . به معنی اینست که در این سیستم می توان تصاویری با ضخامتی برابر 6/0 میلی متر را از بیمار تهیه کرد . دریک سیستم سی تی اسک 16 اسلایس که ضخامت هر ردیف آشکارساز6/0 میلی متر است امکان تهیه 16 تصویر با ضخامت 6/0 میلی متر درهردوران میسراست . البته با کاهش ضخامت هر ردیف ، بدلایل آماری انتظارکاهش کنتراست راخواهیم داشت که برای جبران لازم است که مقدار mAs را افزایش داد. درنتیجه کاهش بیش از حد ضخامت برشها نیز همیشه نمی تواند مطلوب باشد مگر با تضمین کنتراست مناسب . از دیدگاه دیگر پهنای کل آشکارساز درمحور z نیز دارای اهمیت زیاد است . هرچه پهنای آشکارساز درمحور z بیشتر باشد، درهردوران امکان تصویربرداری ازناحیه بزرگتری ازبدن امکان پذیراست. بطورمثال اگر پهنای آشکار20 میلی مترازبدن را اسکن کند و این درمقایسه با سیستمهای که دارای پهنای آشکارساز10 میلی متر است ، سرعت تصویربرداری حدودن دو برابر خواهد بود.مفهومی که معمولاً درارتباط با پهنای آشکارسازو سرعت چرخش توسط کمپانی های سازنده مطرح می شود، سرعت پوشش است . یعنی مقدارناحیه ای ازبدن که ظرف یک ثانیه با تکنیک هلیکال و پیچ مشخص اسکن می شود. طبیعی است که این مقدار هرچه بیشتر باشد نشاندهنده مزیت سیستم است. لازم بذکراست، درتمامی آشکارسازها ، ردیفهای آشکارساز ممکن است دارای ضخامت یکسان نباشددرچنین شرایطی معمولاً ردیفهای میانی دارای ضخامت کمترو ردیف های کناری دارای ضخامت بیشتراست . دراینصورت برای محاسبه پهنای آشکارسازلازم است . تعداد ردیفها به اضافه ضخامت هرردیف را بدانیم ( شکل 2) 2) ژنراتورو تیوب اشعه ایکسچ توان ژنراتور وتیوب ومشخصات حرارتی آنها نقش موثری درعملکرد وتوانائی دستگاه سی تی اسکن دارد هرچه توان آنها بالاتر باشد سیستم قابلیت بهتری در اسکن نواحی بزرگ با کنتراست بالا خواهد داشت انجام تصویربرداری هلیکال پیوسته و طولانی علاوه برافزایش سرعت اسکن ، می تواند درآنالیزهای آنژیوگرافی ازناحیه وسیعی از بدن مفید باشد و همچنین بایستی میلی آمپر- ثانیه به حدی باشد که تصاویر دارای کنتراست قابل قبولی باشد. این شرایط مستلزم اینست که نه تنها ژنراتوردارای توان بالائی جهت تامین جریان و ولتازتیوب اشعه ایکس درزمان طولانی باشد بلکه تیوب نیز بتواند به مدت طولانی اکپسوز کند و دچار مشکل حرارتی نشود ازاینرو توان بالای ژنراتور و ظرفیت حرارتی تیوب از پارامترهای مهم یک دستگاه سی تی اسکن درنظر گرفته میشود. الف – توان توان ژنراتور برحسب کیلو وات بیان می شود هرچه این مقدار برای ژنراتور عدد بزرگتری باشد . نشاندهنده اینست که ژنراتور می تواند کیلووات و میلی آمپر بالاتری به تیوب اعمال کند . به عبار ت دیگر هرچه مقدارکیلووات ژنراتور پایین تر باشد، سیستم با محدودیت بیشتری درتولید کیلو ولت ومیلی آمپرمواجه می شود. ب- ظرفیت حرارتی تیوب ظرفیت حرارتی تیوب نقش موثری درتوان سیستم جهت اشعه دهی طولانی مدت درشرایط بالا دارد. به عبارت دیگرظرفیت حرارتی تیوب هرچه بالاتر باشد مدت زمان بیشتری می توان اکسپوزنمود. همچنین علاوه بر ظرفیت حرارتی تیوب توانائی سیستم خنک کننده تیوب نیز از اهمیت بالائی برخورداراست (شکل 3) هرچه گرمای ذخیره شده درتیوب بتواند سریع تر خارج شود ، قابلیت حرارتی تیوب بالاتر می رود. به این ترتیب پارامترها مهم درتیوب یکی ظرفیت حرارتی آن و دیگری سرعت خنک شدن آنست .ظرفیت حرارتی تیوب اشعه ایکس را برحسب واحد حرارتی و سرعت خنک شدن تیوب را برحسب واحدحرارتی درواحد زمانی اعلام می کنند. در سی تی اسکن که معمولاً ازژنراتورهای سه فازدرآن استفاده می شود ، برای محاسبه گرمای اعمال شده به تیوب دراثر اکسپوز ازرابطه پاورقی استفاده می شود.
مزیت ظرفیت حرارتی تیوب وسرعت خنک شدن تیوب درتصویربرداری هلیکار به منظورانجام سی تی ، آنژیو که احتیاج به اسکن طولانی با شرایط بالا دارد مشخص می گردد. بطور خلاصه بالا بود ژنراتوربه سیتسم کمک می کند که بتواند کیلوولت و میلی آمپربالا تامین کند و بالابودن ظرفیت حرارتی تیوب باعث می شود که بتوان مدت طولانی تری اکسپوز پیوسته انجام داد . ضعف هرکدام ازاین فاکتور ها می تواند عملکرد دیگری را محدود کند. ج- انتخاب کیلو ولت و میلی آمپر قدرت مانور کاربردرانتخاب کیلو ولت و میلی آمپر می تواند اور را درتنظیم و طراحی پروتکل های مناسب رای شرایط مختلف یاری نماید . کمپانی های مختلفی ، در دنیای امروزدرکارطراحی ژنراتورهستند، روشها وسطوح تکنولوژی متفاوتی درطراحی ژنراتورها به گونه ای طراحی می شوند که با افزایش سرعت واکنش و قدرت مانورکیلو ولت و میلی آمپروتوان ، از پارامترهای مختلف یک ژنراتورمحسوب می شود. امروزه ژنراتورها به گونه ای طراحی می شوند که با افزایش سرعت واکنش و قدرت مانور کیلو ولت و میلی آمپر ، بتوان دزبیماررا به حداقل رساند. این قابلیت باعث می شود که سیستم نه تنها بتواند مقدار میلی آمپررا ازیک اسلایس به اسلایس بعدی تغییر دهد بلکه امکان تغییرآن در یک اسکن نیز بوجود آمده است وحتی درمواردی بخصوص در تصویربرداری هی قلبی ، امکان مدولاسیون میلی آمپر برحسب سیگنال الکتریکی قلب فراهم شده است . تمامی این امکانات به منظورکاهش دزبیماروکاهش فشار برتیوب وژنراتور بدون کاهش کیفیت تصویر ابداع شده است . بنابراین یکی دیگر از پارامترهای مهم که در خرید یک سی تی اسکن بایستی در نظر گرفته شود وجود قابلیت تغییر اتومکانیک میلی آمپر از یک اسلایس به اسلایس دیگر وهمچنین تغییر اتومکانیک میلی آمپر در حتی انجام یک اسلایس است . همچنین ژنراتور بایستس علاوه برامکان تغییراتومکانیک جریان به کاربر نیز این امکان را بدهد که درپله های متنوعی بتواند کیلو ولت ومیلی آمپر آنطور که لازم است تغییر دهد. نکته لازم بذکر اینست که باتوجه به افزایش سرعت چرخش درسی اسکن های امروزی برای تامین میلی آمپر-ثانیه مورد نیاز وکسب کنتراست لازم درتصاویر چون زمان اسکن کاهش می یابد ، بایستی حداکثر میلی آمپر افزایش یاید از اینرو درسی تی اسکن هایی که سرعت چرخش بالا وضخامت المانهای آشکار ساز کم است حداکثرمیلی آمپرکه بتواندسیستم تامین نماید یکی از پارامترهای مهم محسوب می شود وهرجه این مقدار بالاترباشد مزیت این سیستم محسوب می شود بعنوان مثال در سی تی اسکن هائی که قابلیت سی تی آنژیو از عروق قلبی رادارد ودارای سرعتهای چرخش کمتر از 4/0 ثانیه وضخامت حدود 6/0 میلی متر ، مقدار میلی آمپربه حدی افزایش یابد که میلی آمپر – ثانیه لازم برای رسیدن به کیفیت مناسب را بدست آورد. د- ابعاد و تعداد نقاط کانونی تیوب ابعاد نقطعه کانونی درتیوب ، نقش موثری درقدرت تفکیک مکانی سیستم دارد . ابعاد نقطه کانونی طبق استانداردهای جهانی اعلام شده است و لازم است این پارامترازان استانداردتبعیت نماید. برای تیوبهائی که دارای دوفیلمان کوچک وبزرگ هستند دو نقطه کانونی تعریف می شود. ابعاد نقطه کانونی معمولاً بصورت حاصلضرب طول درعرض نقطه کانونی تعریف می شودبعنوان مثال ابعاد نقاط کانونی یک تیوب به صورت 8/0 ×9/0 و 4/1 ×6/1 اعلام می شود .منظوراینست که ابعاد کانون کوچک برابر 9/0 میلی متر و ابعاد کانون بزرگ برابر 6/1 میلی متردر4/1 میلی متراست . هرچه اندازه نقطه کانونی کوچکترباشد(بدون اینکه میلی آمپرمحدود شود) مزیت سیستم محسوب می شود. درتیوبهای جدیدی که دارای سیستم دو اشعه ای هستند یعنی درحین انجان هراسکن دو اشعه بطورترتیبی و با سرعت بالاسوئیچ می شود. فاصله زمانی بین تابیدن دو اشعه وسرعت جابجا شدن اشعه در کیفیت تصویر موثراست استفاده ازتیوبهای دو اشعه ای مزیت بکارگیری آشکارسازها را تا دوبرابرتعداد ردیفهای آن بوجود می آورد. 3) جمع آوری اطلاعات الف- محدوده تصویربرداری درسیستمهای سی تی اسکن امروزی شکل اشعه بصورت پره ای است (شکل 1) . یعنی اشعه پس ازخروج ازتیوب بصورت واگرابازمی شود زاویه بازشدگی اشعه یکی ازپارامترهای سیستم است که بوسیله آن حداکثرمحدوده تصویربرداری مشخص می شود . معمولاً محدوده تصویربرداری کوچکتری انتخاب می شود المانهای بیشتری از کناره های یک ردیف آشکارسازغیرفعال می شود . دراین پروسه که تعداد آشکارسازها فعال ، اندازه ناحیه اندازه گیری را تعیین می کند ، به محدوده تصویربرداری اسکن معروف است . پس از جمع آوری اطلاعات و پایان اسکن ، امکان تغییرمحدوده تصویربرداری میسراست ، منتها این باردرمحدوده ای ازتصویر اولیه . یعنی می توان با انتخاب محدوده کوچکتر ازتصویر ، آنرا مجدداً بازسازی نمود و به نحوی بزرگنمائی انجام داد به این حالت محدوده تصویربرداری بازسازی گفته می شود مقایسه حداقلها و حداکثرهای محدوده های تصویربرداری درمقایسه سیستمهای مختلف می تواند درانتخاب یک سیستم مناسب به خریداریاری نماید. ب- ماتریس بازسازی منظوراز ماتریس بازسازی ، تعداد پیکسل هائی است که درطول وعرض تصویر می توان شمارش کرد. بعنوان مثال اگرماتریس بازسازی یک دستگاه سی تی اسکن 512×512 بیان شودبدان معنی است که تصاویر حاصل از بازسازی دراین سیستم دارای ابعاد 512 پیکسل در512 پیکسل است هرچه ابعاد ماتریس بزرگترباشد نشاندهنده مزیت آنست ازطرفی ماتریس نمایش تصاویر نیز از پارامترهای قابل توجهی است که اندازه آن حداقل بایستی به اندازه ماتریس بازسازی باشد که درسیستمهای امروزی حدود دو برابر آنست.
4) پارامترهای اسکن الف – توپوگرام حداقل وحداکثراندازه ای که سیستم بتواند تصویرتوپوگرام تهیه نماید حائز اهمیت است هرچه بین حداکثرو حداقل فاصله بیشتری باشد نشاندهنده مزیت سیستم است . 5) ب- اسکن اگزیال عوامل مختلفی درشکل گیری یک تصویراگزیال موثراست بشرح آنها می پردازیم : - زمان چرخش زمان چرخش معمولاً برحسب ثانیه بیان می شودو نشاندهنده مدت زمانی است که طول می کشد تیوب یک دوران 360 درجه انجام دهد درشرایط پرتویی یکسان هرچه زمان چرخش کوتاهترباشد اسکن سریع تر انجام می شودولی کنتراست کاهش می یابد برای جبران کنتراست درسرعتهای بالا لازم است میلی آمپرافزایش یابد. درمواردی که هدف تصویربرداری های سریع است مانند مواد تروما آنژیوگرافی فازی وقلبی ، سرعت بالا ( به شرط تامین میلی آمپر کافی ) یک مزیت محسوب می شود.بطورغیرمستقیم ، سرعت چرخش برعوامل متعددی تاثیرگذاراست بطورنمونه درسیستمهای که درآنها امکان تصویر برداری از عروق کرونری قلبی وجودداری هرچه حاصلضرب سرعت چرخش درپهنای آشکارسازعدد بزرگتری باشد قدرت مانوردر انتخاب بیماران با ضربهای مختلف بوجود خواهدآمدبه عبارت دیگر هر چه سرعت چرخش ویا پهنای آشکار ساز عدد بزرگتر باشد قدرت مانور در انتخاب بیماران با ضربان های مختلف بوجود خواهد آمدبه عبارت دیگرهرچه سرعت چرخش و یا پهنای آشکارسازکمترباشد برای بیماران کمتری با ضربان های مختلف بوجودخواهد آمد به عبارت دیگرهرچه سرعت چرخش ویا پهنای آشکارسازکمترباشد برای بیماران با ضربان قلبی امکان آزمایش سی تی – آنژیوفراهم می شود. - زمان اسکن جزئی زمان اسکن جزئی مدت زمانی که طول می کشد تا سیستم باکمترین زاویه چرخش بتواندیک تصویرآگزیال تهیه نماید. هرچه این زمان کمترباشدمزیت سیستم محسوب می شود یکی ازتکنیکهای بسیارمهمی که امروزه برای افزایش قدرت تفکیک زمانی سیستمهای سی تی اسکن بکارمی روداسکن جزیی است بطورساده جزیی می توان به قدرت تفکیک زمانی را می توان توانایی سیستم درتفکیک دو رویداد که از لحاظ زمانی بسیاربهم نزدیک است تعریف نمود با بکاربردند الگوریتمهای ویژه ای دراسکن زیی می توان به قدرت تفکیک زمان های بسیارخوب درحدکمتراز 40 میلی ثانیه در سیستمهای 64 ردیفه امروزی دست یافت. - تعداد اسلایس دردقیقه ( یا درثانیه ) معادل تعداد تصاویر اگزیال است که سیستم درحین حرکت تخت درهردقیقه می تواند تولیدکند. طبیعی است که بزرگتربودن این عدد نشانه مزیت سیستم است . - زمان بازسازی تصویر مدت زمانی که طول می کشد یک تصویرباسازی شود این پارامترها برحسب فریم برثانیه بیمان می شود و برابر تعداد تصویری است که درهرثانیه بازسازی می گردد. بدیهی است که هرچه زمان بازسازی تصویر بزرگتر باشد نشاندهنده مزیت سیستم است . ج- اسکن هلیکال علاوه بر پارامترهائی که درمورد اسکن اگزیال بررسی شد ، پارامترهای دیگری نیز وجود دارد که درتصویر برداری هلیکال موثراست - پیکر بندی برشهای بازسازی دریک اسکن هلیکال اطلاعات بطورحجمی وپیوسته جمع آوری می شود پس از انجام این اسکن قابلیت تعیین انتخاب برشها و ضخامت تصاویرجهت بازسازی بعدی یکی ازتوانائی های جالب سیستم است . این متغییر بصورت حاصلضرب تعدادبرش در ضخامت برش نیز بیان می شود. بعنوان مثال بصورت 2/1 × 16 و یا 6/0 × 32 و میلی متر و یا 16 برش با ضخامت 2/1 میلی متر دراختیارداشته باشد هرچه تنوع این پیکربندی ها بیشتر باشد نشانه مزیت سیستم است . - حداکثرزمان یک اسکن هلیکال یکی از کاربردهای امروزی سی تی ، انجام تصویربرداری از ناحیه وسیعی از بدن به منظور انجام آنژیوگرافی وعملیات تشخیصی پیچیده است یکی از مثالهای این نوع تشخیص کشف دلیل درد قفسه صدری است و احتیاج به اسکن طولانی پیوسته با برشهای ظریف درناحیه وسیعی از بدن است . درچنین شرایطی سیستم بایستی بتواند به مدت طولانی اسکن هلیکال انجام دهد . بدیهی است که هرچه زمان یک اسکن هلیکال بتواند طولانی تر باشد مزیت سیستم را نشان می دهد برای رسیدن به چنین قابلیتی ، علاوه بر اینکه سیستم دارای ژنراتوروتیوب اشعه ایکس قوی باشد ، بلکه بایستی به لحاظ سخت افزاری نیز آمادگی لازم را داشته باشد . - تنوع پیچ پیچ عبارتست ازمقدار حرکت تخت درهردوران 360 درجه تیوب تقسیم برضخامت اشعه هرچه عدد پیچ بزرگتر باشد ، سرعت حرکت تخت بیشتراست و ناحیه وسیع تری از بدن در یک زمان معین اسکن می شود . اما چون درپیچهای بزرگترازیک ، برخی نواحی بدن بطور کامل تصویربرداری نمی شود ، سیستم مجبوراست با بازسازی مجازی ، تصاویر راتهیه کند . درشرایط یکسان ( یعنی تعداد تصاویر یکسان با ضخامت های یکسان ) سرعت تصویربرداری هلیکال بیشترو دز بیمارکمتر از اگزیال است . اگرچه دراین شرایط شاهد افت کیفیت تصاویرهلیکال درمقایسه با آگزیال هستیم اما دربیشتر مواقع این افت کیفیت خیلی مملوس نیست .بدیهی است هرچه کاربرامکان انتخاب پیچ های متفاوت و متنوعی را داشته باشدنشانه مزیت سیستم است . تنوع پیچ بطور مستقیم و غیر مستقیم به عوامل مختلفی بستگی دارد . که ناچاریم دراینجا ناگفته بگذاریم. 5 ) کیفیت تصویر الف – فرکانس نمونه برداری درحین اینکه تیوب درحال اشعه دهی و چرخش است آشکارسازها به سرعت درحال نمونه برداری و جمع آوری اطلاعات هستند واحدی که برای نشان دادن سرعت نمونه برداری بیان می شود هرتز است این پارامتربه شیوه های مختلف بیان می شود . یکی از مرسوم ترین شیوه ها ، تعداد نمونه به ازاای یک دوران کامل است ولی عبارت دقیق تر آن تعداد نمونه دردوران به ازای هر المان آشکارسازدرهرثانیه است طبیعی است هرچه این عدد بزرگتر باشد نشان دهنده مزیت سیستم است . ب- کنتراست منظورازکنتراست ، قدرت سیستم درتمایز حداقل اختلاف بین دودانسیته بسیار نزدیک بهم است . کنتراست بصورت ترکیبی ازچند پارامتر تعریف می شود بعنوان مثال بصورت5mm@0.3%9mGy بیان می شود تفسیراین عبارت اینست که اگریک دایره به قطر5 میلی متر دریک زمینه وسیع وجود داشته باشد و دارای اختلاف دانسیته 3/0% با آن باشد با پرتودهی معادل 9 میلی گری می توان تصویری بدست آورد که درآن تصویر ، عدد سی تی دایره با عدد سی تی زمینه متفاوت باشد برای مقایسه کنتراست درسیستم است. در برخی موارد بجای واحد پرتودهی میلی گری از میلی آمپر – ثانیه استفاده می شود . بعنوان مثال نمونه بصورت 5mm@0.3%@80mAs بیان می شود. ج- قدرت تفکیک مکانی عبارت دقیق ترتفکیک قدرت سیستم درجداسازی دو نقطه بسیارکوچک بسیار نزدیک بهم است که دانسیته آنها با دانستیه زمینه اختلاف زیادی دارد. به روشهای مختلفی این پارامترتعریف می شود یکی از متداول ترین روشها استفاده ازتعدادزوج خط درسانتی متر در یک ام تی اف مشخص است. بحث در رابط با ام تی اف و مفهوم آن مفصل است. تنها به این نکته اکتفا می کنیم که ام تی اف صفر بیشتر باشد نشان دهنده مزیت سیستم است . به عبارت ساده تر توان سیستم در تصویر برداری صحیح از خطوط بسیار نازک نزدیک بهم بدون اینکه این خطوط درهم شود میزان قدرت تفکیک سیستم رانشان دهند در شکل 4 تصویر تصویر چهار سطح از خطوط نازک نزدیک بهم را که توسط یک سی تی اسکن معمولی گرفته شده مشاهده می کنید . قدرت تفکیک مکانی به عنوان نمونه بصورت 151p/cm@0%mtf بیان می شود بدان معنی است که اگر تعداد خطوط بیش از 15 زوج خط در یک سانتی متر باشد سیستم نمی تواند آنها را از هم تفکیک کند.
د- نویز مشخصه نویز، نیز یکی از پارامترهای تعیین کننده کیفیت تصویر است که بعنوان مثال بصورت 0.32%@18.3mGy بیان می شود یعنی در تصویری که بعنوان مثال از یک فانتوم 20cmآب با پرتودهی 3/18 میلی گری تهیه می شود نویز تصویر (عدد انحراف معیار در میانگین اعداد سی تی ) معادل 32/0 درصد است .
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی برچسبها: تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه پنجم خرداد ۱۳۹۲ ] [ ۲:۳۲ ب.ظ ] [ آرمان ]
دستگاه آنژیوگرافی Innova 2100 ساخت GE Healthcare شرکت فروشنده و نماینده در ایران : شرکت تجهیزات پزشکی پیشرفته TPP 1- سیستم تصویربرداری قلبی عروقی : سیستم قلبی عروقی Innova 2100 با بهره گیری از دتکتور دیجیتال با نام Revolution به قطر Cm 28.7، با ارائه تصاویری با کیفیت فوق تصور و با دوز اشعه بسیار پایین و حرکت سریع دستگاه، ما را در تمامی مراحل تشخیص و اینترونشنال چه در زمینه قلبی و چه در زمینه محیطی یاری می کند. کیفیت تصاویر تا ده برابر سیستم های موجود افزایش و دوز اشعه تا 70 درصد بر طبق بیش از 160 مقاله که در محافل علمی دنیا ارائه شده کاهش یافته است. لازم به ذکر است این سیستم تنها سیستم ترکیبی دتکتوردار قلبی وعروقی میباشد که علاوه بر CE دارای FDA نیز می باشد. 2- دتکتور Revolution : • GE ابداع کننده تکنولوژی ساخت دتکتور درآنژیوگرافی و اولین تولید کننده آن می باشد. • دتکتور GE بر خلاف سایر کمپانی ها که از اتصال چند دتکتور کوچکتر ساخته شده به صورت یکپارچه می باشد و به همین دلیل سیستم در زمان بسیار کمتری قادر به بازسازی تصویر می باشد. • عنصر کلیدی در چرخه تصویربرداری این دستگاه، دتکتور داینامیک Revolution می باشد که طراحی و ساخت آن کاملاٌ در انحصار کمپانی GE می باشد. تصویربرداری کاملاٌ دیجیتال ما را در انجام آنژیوگرافی واینترونشن سریع و موثر با کیفیت تصویر فوق العاده و دوز بسیار پایین کمک می کند. • طراحی اختصاصی سیستم دیجیتال Innova 2100 با استفاده از پیشرفته ترین الگوریتم های تصویربرداری به ما امکان استفاده بهینه از قابلیت های اندازه گیری و تشخیصی را می دهد. • تنها دتکتور یکپارچه موجود در جهان به قطر 28.7 سانتی متر که مناسب برای انجام امور قلبی و عروقی است. • دارای بالاترین DQE در جهان و معادل 79 درصد که بمعنای داشتن بهترین کیفیت تصویر در پایین ترین دوز اشعه ایکس است می باشد. 3- تخت Omega V : • این تخت از فیبرکربن فشرده ساخته شده که باعث ایجاد کمترین دوز پراکندگی می شود. جذب اشعه این تخت بسیار پایین و کمتر از برابری جذب mm 1.0 آلومینیم می باشد. • توانایی تحمل وزن تا 205 kg را داراست. علاوه بر وزن ذکر شده در صورت نیاز به انجام CPR تخت قادر به تحمل نیروی اضافی معادل 50 کیلوگرم علاوه بر 205kg ذکر شده است. • رویه تخت قابلیت چرخیدن 90± را دارد که به خوابیدن و بلند شدن بیمار از روی تخت و نیز دسترسی راحت تر به بیمار در زمان اورژانس را فراهم مینماید. • علاوه بر حرکت موتورایز بالا و پایین رفتن تخت، حرکت افقی آن نیز با استفاده از موتور صورت می-گیرد که امکان Bolus Chasing کاملاٌ اتوماتیک را به ما می دهد. • قابلیت حرکت آزاد تخت در تمامی جهات افقی و چرخشی. • ابعاد تخت 333cm x 46cm • بدون محدویت برای انجام CPR. 4- تیوب اشعهX : • Innova 2100 مجهز به تیوب Performix 160A می باشد که توانائی آن بیش از توانائی مورد نیاز برای انجام امور قلبی و عروقی میباشد. این بدان معناست که عمر کاری تیوب اشعه X افزایش چشمگیری خواهد داشت و هیچگاه در گیر مشکل داغ کردن تیوب نخواهیم بود. • علاوه بر شیوه های مرسوم خنک کردن تیوب، از سیستم مدار بسته و کنترل از دور چیلر خنک کننده آب نیز استفاده می شود . 5- کلیماتور : • محدود کردن اشعه بوسیله ترکیبی از تیغه های مربعی و دایره ای بصورت دستی در دو سطح، همچنین فیلترهای اسپکترال و سه کانتور فیلتر که بوسیله نرم افزار کنترل می شود. • سه کانتور فیلترها موتوریزه که توانائی چرخش 360 درجه را دارا میباشند. 6- ژنراتور اشعه X : • ژنراتور سه فاز، فرکانس بالا و 100KW که قابلیت فلورسکپی پالسی با گرید را نیز دارا می باشد. 7- گرید برای از بین بردن اشعه های پراکنده (Anti-Scatter-Grid) : • سیستم دارای گرید قابل برداشته شدن می باشد این ویژگی در مورد اطفال بسیار کاربرد داشته و باعث کاهش هر چه بیشتر دوز اشعه می شود. 8-:POSITIONING • امکان حرکت دستگاه در هر سه محور. • نصب به روی زمین که هزینه را کاهش می دهد و باعث سهولت در نصب دستگاه می شود. • وجودقایلبت انحصاری Offset C-Arm که امکان تصویر برداری سریع تر و دسترسی راحت بدون حرکت L-Arm را تا شریان Femur به ما می دهد. 9-Safety : ) InnovaSense Patient Contouring ): • این تکنولوژی بمراتب پیشرفته تر از Body Guard می باشد و تکنولوژی ارسال امواج جهت تضمین عدم برخورد دستگاه با بیمار و پزشک مورد استفاده قرار گرفته است. 10- نمایشگرهای تصویر : • چهار مانیتورLCD 18"(46cm برای نمایش تصاویر زنده, مرجع, سیستم مانیتورینگ وAdvantage Window و با قابلیت چرخش 360 درجه. • دو مانیتور LCD 18" (46cm برای اتاق کنترل. 11- شیلد حفاظت اشعه Ceiling Suspended با چراغ سیالیتیک به همراه شیلد کنار تختی. 12- Fluoro Store: • با فشار یک کلید اپراتور می تواند بیش از 450 تصویر فلورسکوپی 60 ثانیه ای را ثبت نماید و در صورت لزوم آنها را بازبینی کند. در زمان قطع برق با استفاده از UPS سیستم، این تصاویر را می توان استفاده کرد. 13- Innova Spin: آنژیوگرافی Rotational با دامنه چرخشی ماکزیمم 200 درجه وبا سرعت قابل تعریف تا 40 درجه در ثانیه و زوایای کرانیال کودال قابل برنامه ریزی , پزشک را قادر میسازد با یک تزریق چندین Projection را در آن واحد ملاحظه نماید. 14- سیستم Dose Wise و Spectra Beam: • Virtual Collimation کاربرها می توانند لبه های کولیماتور را بدون اشعه دادن تنظیم نمایند و تاثیر آنرا به روی تصویر ملاحظه کنند. • Dynamic Exposure Optimization – AutoEx با استفاده از تکنولوژی پیچیده شبکه عصبی و الگوریتم های مدیریت اشعه ایکس, Beam Filtration و کاهش دوز اتفاق می افتد. همچنینAutoEX بصورت اتوماتیک نسبت کنتراست به نویز را مدیریت می کند. 15- نمایش اطلاعات دوز اشعه ایکس , dose area product درExamination Report و Control room Table side 16- UPS 20 KVA انجام 5 تا 7 دقیقه فلوروسکوپی را در زمان قطع برق امکان پذیر می سازد. در این مدت پزشک می تواند بدون استرس به کار خود پایان دهد. دراین مواقع با استفاده از قابلیت Store Flouro براحتی می توان تمام تصاویر فلورو را سریعاً ذخیره نمود. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی برچسبها: تصویربرداری پزشکی, آنژیوگرافی, کمپانی جنرال الکتریک GE Healthcare [ دوشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۱:۴۴ ب.ظ ] [ آرمان ]
آشکار ساز سوسوزن (شمارنده سنتیلاتور) Scintillation Detector
داینود صفحهای است با رویه خاص که الکترونها به آسانی از آن کنده میشوند. هر الکترونی که به داینود میرسد، بسته به انرژیی که در میدان الکتریکی دریافت میکند، حدود سه یا چهار الکترون از داینود میکند. سپس الکترونهایی که از داینود گسیل میشوند، به طرف دومین داینود شتاب میگیرند و هر یک از الکترونها چندین الکترون دیگر را از این داینود جدا میسازند و این فرایند چندین بار با تعداد الکترونهایی که در هر دینود سه یا چهار برابر شدهاند، تکرار میشود. تکثیرکنندههای فوتونی موجود 6 تا 14 مرحلهای هستند. الکترونهای آخرین دینود (بار کل Q) توسط یک صفحه (که آند نامیده میشود) جمع میشوند و از آنجا الکترونها به طرف خازن جریان پیدا میکنند. در نتیجه در خازن C باری برابر به بار خازن القا میشود که در خروجی ایجاد ولتاژ میکند که این به کمک مدار RC به صورت یک پالس میباشد. مواد سنتیلاتور بعضی از مواد میتوانند انرژی جذب نموده و مقداری از آن را بهصورت نور مجددا تابش نمایند، این عمل لومینسانس نام دارد. موادی که تابش مجدد را در طول زمانی حدود چند میکرو ثانیه یا کمتر انجام میدهند، به مواد فلوئورسان موسوم هستند. موادی که فاصله زمانی جذب انرژی و پس دادن آن بهصورت نور برایشان طولانیتر است، فسفرسان نام دارند. در آشکار سازی تابشها فقط مواد فلوئورسان بکار میروند. وقتی برای چنین منظوری مورد استفاده قرار میگیرند، سنتیلاتور نامیده میشوند. یکی از خواص لازم برای سنتیلاتور این است که باید به مقدار زیاد نسبت به فوتونهایی که تابش میکند، شفاف باشد. قسمتی از فوتونها که بوسیله سنتیلاتور جذب میگردد، بستگی به نوع ماده دارد. سنتیلاتورهای غیر آلی تقریبا 100% شفاف هستند. سنتیلاتورهای آلی بطور کلی شفافیت کم دارند. انواع مختلف سنتیلاتور مورد استفاده قرار میگیرند. مواد غیر آلی جامد بیشتر یدور فلزات قلیایی و مواد جامد آلی ، به مقدار زیاد هیدروکربورهای معطر جانشین شده و جانشین نشده ، محلولهای آلی در حلالهای مایع و یا پلاستیک از مواد سنتیلاتور هستند. لامپهای فوتومولتی پلایر لامپ فوتو مولتی پلایر یکی از اساسیترین قسمتهای یک سیستم آشکار سازی سنتیلاسیون است. کار اصلی آن تبدیل علامت نوری از سنتیلاتور به یک علامت الکتریکی با انجام یک تقویت خطی با ضریب تقویت بزرگتر از میباشد. این لامپ نباید بخش زمانی یا انرژی قابل توجه داشته باشند. اولین و مهمترین قسمت فوتوکاتد میباشد که قسمتی از انرژی فوتون تابشی را به الکترونها میدهد. در اغلب لامپهای جدید طراحی شده برای شمارش سنتیلاسیون قشر نیمه شفافی از CsSb در سطح داخلی شیشه یا کوارتز (ابتدای لامپ) قرار داده شده است. این نوع فوتوکاتدها دارای راندمان عددی (نسبت فوتوالکترونها به فوتونهای تابشی) حدود 10% میباشند. رابطه بین ارتفاع پالس و انرژی رابطه معلومی بین انرژی اشعه تابشی و ارتفاع پالسهای ایجاد شده بوسیله اشعه وجود دارد. برای شمارندههای گازی ، به استثنای آنهایی که در ناحیه گایگر کار میکنند و برای شمارندههای نیمههادی این رابطه خطی است. در شمارندههای سنتیلاسیون ، رفتار سنتیلاتورهای مختلف در این مورد متفاوت میباشد. برای سنتیلاتورهای غیر آلی در گام پهنی از انرژی ، ارتفاع پالس بطور خطی برای الکترونها ، پروتونها و دوترونهای تابشی بر سنتیلاتور متناسب با انرژی است. در مورد پرتو بتا به دلیل پراکندگی به عقب رابطه خطی نیست. در مورد اشعه گاما ، سنتیلاتورها انرژی را از الکترونهای ایجاد شده بوسیله اشعه گاما دریافت مینمایند. بنابراین رابطه خطی مشابهی بین انرژی اشعه گاما و ارتفاع پالس برقرار میباشد. مقدار کمی رابطه غیرخطی بین الکترونهای ایجاد شده و اشعه گامایی که انرژی آن پایینتر از چند صد kev میباشد، مشاهده شده است. برای ذرات سنگینتر رابطه غیر خطی در گام انرژی خیلی پهن اتفاق میافتد. در مورد سنتیلاتورهای آلی رابطه غیرخطی برای اشعه بتا و گاما در انرژیهای خیلی پایین ، تقریبا چند kev ، اتفاق میافتد، در صورتی که رابطه غیرخطی برای ذرات سنگینتر در گام پهنتری از انرژی ادامه پیدا میکند. رابطه بین ارتفاع پالس و جنس ذره ارتفاع پالسهای ایجاد شده بوسیله ذرات سنگین یونیزه کننده نظیر ذرات آلفا ممکن است به مقدار قابل ملاحظهای با پالسهای بوجود آمده از الکترونهای با همان انرژی متفاوت باشد. این تفاوت تابع نوع شمارنده میباشد که بطور کلی در مورد شمارندههای گازی و شمارندههای نیم هادی کوچک است. آشکار سازی اشعه گاما بوسیله شمارندههای سنتیلاسیون اشعه گاما در نتیجه یکی از مراحل زیر در سنتیلاتور متوقف میگردد: پدیده فوتوالکتریک پدیده کامپتون پدیده تولید زوج در مرحله اول الکترونها بوجود میآیند و در مرحله سوم الکترونها و پوزیترونها ایجاد میشوند. این ذرات باردار سنتیلاتور را تحریک کرده و فوتونها را بوجود میآورند. بنابراین ارتفاع پالس ایجاد شده بوسیله اشعه گاما متناسب با انرژی الکترون (و پوزیترون) میباشد. میتوان نتیجه گرفت که توزیع ارتفاع پالس (یعنی تعداد پالسها برحسب ارتفاع پالس) تابع سطح مقطعهای نسبی در این مراحل است. آشکار سازی ذرات باردار بوسیله شمارندههای سنتیلاسیون هر نوع سنتیلاتور را میتوان برای آشکار سازی ذرات باردار بکار برد. به عنوان مثال برای ذرات آلفا چون برد آنها خیلی کوچک است، کریستالهای نازک بکار میبرند. در شمارش بتا با سنتیلاتورها باید توجه خاصی به این دو فاکتور شود: پراکندگی به عقب توزیع انرژی اتصالی برای ذرات بتا از منابع رادیواکتیو. پراکندگی به عقب در مورد سنتیلاتورهای پلاستیک آلی خیلی کوچک است، لذا این کریستالها برای اسپکتروسکوپی الکترون مورد استفاده قرار میگیرند. آشکار سازی نوترونها آشکار سازی نوترونها تابع واکنشهایی است که در آن یک ذره باردار بوجود میآید. برای نوترونهای سریع آشکار سازی تابع پراکندگی الاستیک n – p بوده و برای نوترونهای آهسته این آشکار سازی تابع واکنشهای هستهای میباشد. هر دو واکنش هستهای دارای این مزیت هستند که در آنها اشعه گاما بوجود نمیآید و محصولات واکنش دارای انرژی جنبشی خیلی زیادی هستند. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۴:۱۳ ب.ظ ] [ آرمان ]
آنچه باید دربار ct scan بدانید
برش
نگاری محوری رایانه ای (سی تی اسکن) نوعی ویژه از پرتونگاری اشعه مجهول
(ایکس) می باشد که قادر است تصاویر سطح مقطع بخشی از بدن را بنمایاند. این
شیوه، مستلزم برش نگاری (توموگرافی) است. (تومو) واژه ای یونانی به مفهوم
برش یا مقطع و گرافی به معنای ترسیم می باشد. پس، توموگرافی به معنی برش
نگاری است. ت.
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۲:۳۸ ب.ظ ] [ آرمان ]
سی تی اسکن CT-SCANاین شیوه تصویر برداری در حقیقت به معنی تصویر گیری مقطعی و عرضی از اعضای بدن میباشد. اما دارای اسامی مختلفی است که از آن جمله میتوان به CAT مخفف کلمات Computerized Axial Tomography به معنی توموگرافی کامپیوتری محوری میباشد. CTAT مخفف کلمات Computerized trans Axial Tomography به معنی توموگرافی کامپیوتری عرضی محوری میباشد. CTR مخفف کلمات computerized trans Recanstration ، CDT مخفف کلمات computerized Digital Tomography به معنی توموگرافی دیجیتالی کامپیوتری میباشد. اما نام ترجیحی آن که در کتابها و کاربردهای پزشکی بکار میرود کلمه CT اسکن مخفف کلمات computerized tomography scan میباشد که کلمه scan اسکن به معنی تقطیع کردن و واژه توموگرافی از Tomo به معنی برش یا قطعه و graphy به معنی شکل و ترسیم است، گرفته شده است. در اصل به معنی تصویرگیری از برشهای قطع شده از یک عضو به صورت کامپیوتری میباشد.ساختمان یک دستگاه سیتی اسکنیک دستگاه اسکن توموگرافی کامپیوتری از یک میز برای قرار گرفتن بدن بیمار ، یک گانتری که سر بیمار در آن قرار میگیرد، یک منبع تولید اشعه ایکس ، سیستمی برای آشکار کردن تشعشع خارج شده از بدن ، یک ژنراتور اشعه ایکس ، یک کامپیوتر برای بازسازی تصویر و کنسول عملیاتی که تکنولوژیست رادیولوژی بر آن قرار میگیرد، تشکیل شده است.اصول کار دستگاه سیتی اسکنپس از اینکه بدن بیمار بر روی میز و سر آن در گانتری قرار گرفت و شرایط دستگاه بر حسب ناحیه مورد تصویر برداری تنظیم شد، یک دسته پرتو ایکس توسط کولیماتور (محدودکننده دسته اشعه) به صورت یک باریکه در آمده و از بدن بیمار رد میشود (پالس میشود). مقداری از انرژی اشعه هنگام عبور از بدن جذب و باقیمانده اشعه با عنوان پرتو خروجی که از بدن بیمار عبور میکند توسط آشکار سازی که مقابل دسته پرتو ایکس قرار دارد، اندازه گیری شده و بعد از تبدیل به زبان کامپیوتری در حافظه کامپیوتر ذخیره میشود. بلافاصله پس از اینکه اولین پالس اشعه بطرف بیمار فرستاده و اندازهگیری شد و لامپ اشعه ایکس یک حرکت چرخشی بسیار کم انجام داد، دسته پرتو ایکس دوباره پالس شده ، مجددا اندازهگیری میشود و در حافظه کامپیوتر ذخیره میگردد.این مرحله چند صد یا چند هزار بار بسته به نوع دستگاه تکرار میشود تا تمام اطلاعات مربوط به عضو مورد نظر در حافظه کامپیوتر ذخیره شود. کامپیوتر میزان اشعهای را که هر حجم معینی از بافت جذب میکند، اندازه گیری میکند. این حجم بافتی را واکسل (Voxel) مینامند که مشابه چند میلیمتر مکعب از بافت بدن میباشد. در سی تی اسکن یک لایه مقطعی از بدن به این واکسلهای ریز تقسیم میشود، که با توجه به مقدار جذب اشعهای که توسط هر کدام از این واکسلها صورت میگیرد، یک شماره نسبت داده میشود. این شمارهها نیز بر روی تصویر که بر صفحه تلویزیون مانند کامپیوتر میافتد، یک چگالی با معیار خاکستری (از سفید تاسیاه) اختصاص داده میشود.نمایش هر کدام از واکسلها را بر روی مونیتور یک پیکسل (Pixl) میگویند. یعنی واکسلها حجم سه بعدی و پیکسلها دو بعدی میباشند و هر چه تعداد پیکسلها بر روی مونیتور بیشتر باشد تصویر واضحتر و قابل تفکیکتر است. اعدادی که با توجه به مقدار جذب اشعه به هر بافت اختصاص داده میشود، را اعداد سی تی یا اعداد هانسفیلد مینامند. بطور مثال بافت چربی کمتر از بافت عضلانی و بافت عضلانی کمتر از بافت استخوانی اشعه را جذب میکند. بنابراین بطور مثال استخوان 400+ ، آب صفر و چربی 50 و هوا 500 میباشد که هر چه مقدار این اعداد کمتر باشد، بر روی فیلم سیتی اسکن آن قسمت طبق معیار خاکستری بیشتر به سمت سیاهی تمایل دارد و برعکس هرچه عدد سی تی مثل استخوان بالا باشد تصویر به سمت سفیدی تمایل دارد. گاهی برای مشخص تر شدن اعضایی که دارای چگالی شبیه به هم هستند از مواد کنتراست زا استفاده میشود که تفاوت را به خوبی مشخص کند.کاربردتشخیص بیماریهای مغز و اعصابچون سی تی اسکن میتواند تفاوت بین خون تازه و کهنه را به تصویر بکشد، به همین دلیل برای نشان دادن موارد اورژانس بیماریهای مغزی بهترین کاربرد را دارد.بیمارهای مادر زادی مانند بزرگی یا کوچکی جمجمه .تشخیص تومورهای داخل جمجمهای و خارج مغزی .خونریزی در قسمتهای مختلف مغز و سکتههای مغزی .تشخیص بیماری اعضای داخل شکمی مانند کبد ، لوزالمعده ، غدد فوق کلیوی.بررسی بیماریهای ریه.
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۸:۵۵ ق.ظ ] [ آرمان ]
طبقه بندی سیستم آنژیوگرافی به تناسب کاربردهای مورد نظر ( قلب، سر و یا اندام شکمی )و بودجه ای که اختصاص می یابد ، سیستم های متفاوتی را می توان پیشنهاد نمود . سیستم آنژیوگرافی عروق کرونر و کاردیوآنژیوگرافی در سیستم های آنژیوگرافی سیستم گردش خون عموماً از تکنیک سریال رادیوگرافی سریع با کمک فیلم چنجر استفاده می شود . با به بازار آمدن تیوبهای مولد اشعه میکروفوکوس با ظرفیت حرارتی بسیار بالا ، لامپهای تشدید کننده تصویر فلزی با کیفیت بسیار بالا و سایر تجهیزات از جمله ریزپردازنده های بسیار سریع ، امکان معاینات دینامیک سیستم گردش خون توسط دوربین های 25 میلی متری ( سینه کامرا ) با سرعتهای بسیار بالا ( 100 کادر در ثانیه ) امری بسیار معمول تلقی می گردد . در تکنیک سینه فلوروگرافی عواملی مانند فلوروگرافی دوجهتی( bi-plane ) کیفیت ارتقاء یافته ابزار تصویربرداری ، امکان کار سریع ، پرکیفیت و آسان ، multiprojection fluorography ، موجب محبوبیت سیستم و ارتقاء قابل ملاحظه نتایج کار گردیده است . در تکنیک multiprojection نه تنها چرخش سیستم تصویری حول بدن بیمار در محور طولی بلکه در وضعیت های کرانیوکودال و یا کودوکرانیال نیز امکان پذیر گردیده است . برای دستیابی به کیفیت مطلوب تر تصاویر عوامل زیر نقش بسیار اساسی دارند : · ظرفیت حرارتی بالاتر تیوبهای مولد اشعه با فوکوسهای بسیار کوچک “Ultra fine focus” · لامپ تشدید کننده تصویر با قدرت تفکیک بسیار بالا · رویه تخت با ضریب جذب بسیار پائین · دوربین های بسیار دقیق · مانیتورهای با قدرت تفکیک بسیار بالا · انتخاب صحیح نوع فیلم · سیستم ظهور و ثبوت متناسب با فیلم مورد استفاده · مانور زاویه ای و چرخشی سیستم تصویری ( در انطباق با تیوب مولد اشعه ) در تمام حالات و زوایای ممکن . سیستم ایزوسنتریک انطباق دادن منطقه مورد نظر ( ROI ) با سیستم تصویری را تضمین می کند . مجهز بودن سیستم به بازویARM- C فضای باز مورد نیاز در اطراف سر و مواضع شکمی بیمار را تأمین نموده ، بدون اینکه زاویه گرفتن تخت را در وضعیت Caudo-cranial محدود سازد . سیستم آنژیوگرافی محیطی ( سر و شکم و ... ) در آنژیوگرافی محیطی ( سر و شکم ) مواضعی مورد معاینه قرار می گیرند که در آنها عروق خونی بسیار قرار گرفته اند و طبیعتاً عروق باریکتر توسط عروق عریضتر پوشانده شده و مشاهده آنها را مشکلتر می نماید . تکنیک بزرگنمایی استریوسکوپیک توانسته است به خوبی این مشکل را آسان نماید . این تکنیک امتیازات چندی دارد که در ذیل به برخی اشاره شده است : تصاویر با بزرگنمایی مطلوب ، عروق بسیار باریک و مواضع بسیار کوچک آسیب دیده را به راحتی از هم تفکیک نموده و عروق بسیار نزدیک به یکدیگر را قابل مشاهده و بررسی می نماید . این تکنیک به خوبی میتواند بدون تأثیر از پرتوهای پراکنده تصاویری عاری از تداخل و اعوجاج با کنتراست بالا ایجاد نماید . ارتقاء کیفیت تشخیص در مواردی که آنژیوگرافی روتین ( معمولی ) پاسخگو نمی باشد ، با تکنیک استریوسکوپیک عملی است . در آنژیوگرافی محیطی فاکتور عمده در انجام کار سریع و دقیق ، عدم نیاز به تغییر وضعیت بیمار است ، زمانی که سیستم از حالت فلوروسکوپی به رادیوگرافی تغییر حالت می دهد . بنابراین تختی که رویه آن بتواند با مانور حرکت طولی کافی بیمار را بدون نیاز به تغییر وضعیت در میدان تابش رادیوگرافی قرار دهد از ابزار اصلی و پایه ای به حساب می آید . برای آنژیوگرافی اندام تحتانی بدن نیز تختی که رویه آن با گام های حرکتی قابل تنظیم حرکت نماید و از این طریق امکان اکسپوزهای سریال را فراهم نماید ، بسیار حائز اهمیت است . در عصری که سیستم های توموگرافی کامپیوتری ( CT)مطرح اند ، سیستم های آنژیوگرافی که بتوانند با افزایش توانمندی های تشخیصی در عین حال بتوانند ریسک مشکلات جانبی برای بیمار را کاهش داده و با دوز کاهش یافته پرتو X و مواد حاجب قادر به کار باشند ، هنوز می توانند جایگاه اختصاصی و ویژه خود را حفظ نمایند . در زیر دو نمونه از سیستمها معرفی میشوند: 1.یک سیستم مجهز به بازوی نگهدارنده زمینی سی آرم و سی آرم نیمرخ برای آنژیوگرافی عروق کرونر و آنژیوگرافی قلبی (دو جهتی) . این سیستم سینه فلوروگرافی دوجهتی و نیز آنژیوگرافی عروق کرونر و نیز بررسی نحوه عملکرد سیستم قلبی حتی در نوزادان را ممکن می سازد . توانمندیها : · کاتتریزاسیون از طریق X-TV · فلوروسکپی و سینه فلوروگرافی رخ ، نیمرخ و ابلیک ( در تمام نقاط محور طولی بدن ) · سینه فلوروسکوپی دوجهتی با سرعت بالا · یونیت پایش ( مانیتورینگ ) علائم حیاتی · استفاده از دستگاه شوک الکتریکی در موارد اضطراری · DSA · آنالیز عملکرد سیستم قلبی اجزاء اصلی سیستم · تخت کاتتر بارویه بدون کلاف ( Frameless ) · ژنراتور مولد اشعه از نوع ولتاژ ثابت با قدرت 250 میلی آمپر، 150کیلو وات · ستون سقفی نگهدارنده سی آرم با ریل دوبل · سی آرم زاویه صفر درجه ( رخ ) · سی آرم زاویه 90 درجه ( نیمرخ ) · لامپ تشدید کننده تصویر بدنه فلزی 9 اینچ 4 فیلده · تیوب مولد اشعه x با اندازه کانونی 5/0 و 0/1 ( 2 ست ) · سیستم تصویری مدار بسته X-TV با دو مانیتور · دوربین سینه ( Cine camera ) · انژکتور اتوماتیک · فیلم چنجر ( 2 ست ) · VTR · یونیت شوک الکتریکی ( Defibrillator unit ) · دستگاه ظهور و ثبوت اتوماتیک فیلم 25 میلی متری · پروژکتور · DSA · تیوب مولد اشعه با اندازه کانونی 4/0 ، 8/0 · آنالایزر سیستم قلبی · مولتی ایمیجر ( Multi Imager )
2.یک سیستم یونیورسال برای آنژیوگرافی عروق مغزی و اندام شکمی . این سیستم از نوع جنرال محسوب شده و بیشترین تعداد سیستم های موجود در ایران را شامل می شود . دو تیوب مولد اشعه برای سریال رادیوگرافی و سیستم X-TV به همراه لامپ تشدید کننده تصویری توسط نگهدارنده های سقفی با مانیتور بسیار خوب ، آنژیوگرافی دوجهتی را برای کلیه اندامهای بدن امکانپذیر نموده اند . توانمندیها · کاتتریزاسیون از طریق X-TV · فلوروسکپی رخ · سریال رادیوگرافی دو جهتی با سرعت بالا · سریال رادیوگرافی دوجهتی با بزرگنمایی · سریال رادیوگرافی سیستم گردش خون اندام تحتانی · سریال رادیوگرافی استریوسکوپیک · سریال رادیوگرافی استریوسکوپیک با بزرگنمایی · دیجیتال سابتراکشن آنژیوگرافی (DSA) اجزاء اصلی سیستم · تخت جنرال کاتتر · ژنراتور مولد اشعه ایکس از نوع سه فاز 12 پالس ، یا ولتاژ ثابت ، یا فرکانس بالا با قدرت 700 تا 1000 میلی آمپر · نگهدارنده های سقفی · لامپ تشدید کننده تصویر 9 اینچ سه یا چهار فیلده · تیوب دو فوکوسه 2/0-8/0 برای رادیوگرافی جنرال و سریال رادیوگرافی با بزرگنمایی ( 2 ست ) . · تیوب دو فوکوسه 6/0-02/1 برای فلوروسکوپی · فیلم چنجر ( دوجهتی ) · سیستم X-TV · انژکتور اتوماتیک · مالتی ایمیجر · دستگاه ظهور و ثبوت اتوماتیک فیلم رادیولوژی Fluorescein Angiography آنژیوگرافی فلورسین به منظور تشخیص مشکلات شبکیه چشم و بیماری های مرتبط با سیستم خونرسانی آن انجام می شود . در این آزمون از قطره های چشم استفاده می شود تا مردمکهای چشم بیمار گشاد شوند . پس از چکاندن قطره ، بیمار چانه و پیشانی خود را برروی دستگاه قرار داده و ثابت نگه می دارد . ماده سدیم فلورسین ( sodium Fluorescein ) توسط سرنگ به داخل ورید در دست بیمار تزریق می شود . این ماده به سمت عروق خونی چشم جریان می یابد . در این آزمون نیاز به استفاده از اشعه x نمی باشد . در عوض ، مجموعه سریعی از عکسهای فتوگرافی close-up از چشم بیمار تهیه می شود . در این آزمون در دو نوبت فتوگراف ها تهیه می شوند . مجموعه اول بلافاصله بعد از تزریق دارو و مجموعه دوم تقریباً 20 دقیقه بعد از اینکه ماده از سیستم عروقی بیمار منتقل شده تهیه می شود . آزمون حدود یک ساعت به طور می انجامد . آنژیوگرافی بطن چپ( left Ventriculography ) نماهای ْ و RAO 30 ْ با زاویه کرانیال 25 تا ْ30 LAO 60 - 13 در ثانیه 15 ml 45-40 ماده حاجب با آهنگ ml تزریق
شریان های کرونری به منظور نمایان کردن مناسب شریان کرونری چپ و شاخه های LAD و Circumflex آن در نماهای با زاویه زیاد همراه با *30-25RAO با زاویه کم و RAO با زاویه زیاد، قدامی_ خلفی ، LAO زاویه در جهت کرانیال آنژیوگرام تهیه می شود. شریان کرونری راست را به طور معمول می توان در نماهای LAO و ْ60 RAO ْ30 مشاهده کرد. 9 -7 ماده حاجب تزریق می گردد. ml
قوس آئورت نماهایRAO و 6-3 ، FPS، با LAO تزریق 20 میلی لیتر در ثانیه و حجم کلی 25 میلی لیتر
شریان ساب کلاوین یا بی نام( ( innominate نماهای روبرو و ابلیک و حجم کلی 10 میلی لیتر 5ml/s تزریق
شریان ورتبرال lateralنماهایtown و 10ml با حجم کلی 7ml/s تزریق
شریانهای کاروتید گردش خون اکستراکرانیال نماهای روبرو و لترال و در صورت لزوم ابلیک تزریق 5ml/s با حجم کلی 7ml
گردش خون اینتراکرانیال نماهای فرونتال(تیوب به مقداری که سقف اربیت بر روی پتروس بیفتد زاویه می گیرد)و لترال 10mlبا حجم کلی7ml/sتزریق
آئورت شکمی APآنژیوگرام ها در نماهای و در صورت لزوم ابلیک و لترال تهیه می شود 50-40میلی متر ماده حاجب با آهنگ 25-20 میلی متردر ثانیه تزریق می شود
2 FPSآنژیوگرام با به مدت4-2 ثانیه، 1FPS به مدت5-3 ثانیه، 1/2FPS به مدت 8-6 ثانیه تهیه می شود.
آنژیوگرافی سلکتیو رنال در نمایAP باتزریق5ml/s با حجم کلی -810 ml با آهنگ 2FPSبه مدت 2 ثانیه برای فاز شریانی و 1/2FPSبه مدت 8 ثانیه برای فاز های نفروگرام و وریدی موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۱:۳۵ ب.ظ ] [ آرمان ]
مراحل انجام یک آزمون آنژیوگرافی
هدف از انجام آزمون آنژیوگرافی تهیه تصاویر از شریانها )آرتریوگرافی)و وریدها)ونوگرافی( می باشد که این شریانها به طور سلکتیو توسط کاتتر انتخاب میشوند .مهمترین عمل هم درطی انجام این آزمون جهت رسیدن به هدف که همانا تهیه آنژیوگرام از شریانها می باشد،وارد کردن کاتتر به مدخل شریان مورد نظر می باشد . برای رسیدن به این منظور بایستی در ابتدا کاتتر را به نحوی وارد شریان کرد . چندین راه جهت انجام این عمل وجود دارد ، که با توجه به شرایط بیمار و برخی شرایط خاص ، یکی از این روشها را انتخاب می کنیم . این روشها عبارتند از : 1- ورود کاتتر از طریق شریان فمورال ( femoral artery ) 2- ورود کاتتر از طریق شریان براکیال ( brachial artery ) 3- ورود کاتتر از طریق شریان آگزیلاری ( axillary artery ) 4- ورود کاتتر از طریق آئورت شکمی ( با توجه به عبور سوزن پونکسیون از کنار مهره های کمری به روش Translumbar معروف است ) بهترین و مطمئن ترین راه جهت هدایت کاتتر ، انجام آنژیوگرافی از طریق پونکسیون شریان فمورال می باشد که با روش سلدینگر انجام می شود و از ایمنی بالایی در مقایسه با سایر روشها برخوردار است . در این روش پونکسیون شریان فمورال ، پائین تر از لیگامان اینگوینال انجام می شود . نحوه پونکسیون شریان فمورال : پس از تزریق لیدوکائین در محل پونکسیون جهت ایجاد بی حسی موضعی در اطراف شریان فمورال ، سوزن پونکسیون وارد شریان شده ، پس از اطمینان از اینکه سوزن در داخل شریان قرار دارد ، ماندرن سوزن را خارج کرده و با مشاهده خروج خون از سوزن ، بلافاصله سیم راهنما از داخل سوزن وارد شریان شده و در داخل شریان به اندازه مورد نیاز پیش برده می شود ، سپس سوزن را خارج کرده و شیت شریانی (vascular sheath) با کمک دایلیتور ( dilator ) از روی سیم راهنما وارد شریان می شود . در این موقع ، سیم راهنما و دایلیتور را خارج کرده و فقط شیت در محل پونکسیون قرار می گیرد . *توجه داشته باشید که تمامی مراحل انجام آزمون بایستی به طریق استریل انجام شود. قرار گرفتن شیت در داخل شریان این کمک را می کند که برای هدایت کاتتر و نیز تعویض کاتترها در موقع لزوم ، مشکلی برای وارد کردن مجدد کاتتر دیگر وجود نداشته باشد . این در حالی است که در گذشته قبل از ابداع شیت ، از سیم راهنمای بلند استفاده می شد و جهت تعویض کاتتری که در داخل شریان است با یک کاتتر دیگر ، ابتدا بایستی سیم راهنما از طریق کاتتر وارد شریان شود و سپس کاتتر خارج گردد و مجدداً کاتتر دیگری که قرار است وارد شریان بیمار شود از روی سیم راهنما وارد شریان می شود .این روش وقت گیر بوده و راحتی کار در هنگام استفاده از شیت را نیز دارا نمی باشد . پس از قرارگرفتن شیت درشریان بیمار ، رادیولوژیست تحت هدایت فلوروسکوپی کاتتر را به سمت شریان مورد نظر هدایت می کند و با انجام مانورهای لازم برروی کاتتر آن را وارد مدخل شریان مورد نظر می کند . در این هنگام پس از مطمئن شدن از محل قرارگیری کاتتر ( به واسطه تست با ماده حاجب ) ، انژکتور را به سر کاتتر وصل کرده و حجم مورد تزریق و میزان تزریق در ثانیه برای دستگاه انژکتور مشخص می شود . همچنین تیوب اشعه xبر روی ناحیه مورد نظر که قرار است از آن آنژیوگرام تهیه شود ، سانترشده و با توجه به نوع آزمون و آنچه قرار است مورد بررسی قرار گیرد ، تعداد اکسپوزها در ثانیه ( ( FPS ) Frames Per Second ) و زمان تأخیر برای اکسپوز ( در صورت لزوم ) تعیین شده و اکسپوز انجام می شود . پس از تهیه نماهای مورد نظر و نیز درصورت لزوم ، انتخاب شریانهای دیگر توسط هدایت کاتتر و تهیه تصاویر آنژیوگرام ، کاتتر از شریان خارج شده و پس از آن شیت نیز از شریان خارج شده و شریان در بالای محل پونکسیون (proximal نسبت به محل پونکسیون ) توسط هر دو دست به طور صحیح فشار داده می شود( کمپرس می شود ) تا اینکه خونریزی از محل پونکسیون قطع شود . پس از اطمینان از قطع خونریزی محل پونکسیون توسط گاز استریل پانسمان شده و کیسه شن ( به مدت 2 الی 4 ساعت ، بسته به شرایط انجام آنژیوگرافی )بالای محل پونکسیون قرار می گیرد تا خونریزی کاملاً قطع شود.پس از اتمام آزمون نیز بیمار بایستی به مدت 8-6 ساعت کاملاً استراحت نماید ( complete bed rest ) تا احتمال خونریزی مجدد بر اثر حرکت بیمار از بین برود .
آنژیوگرافی رنال Renal Angiography در آنژیوگراف رنال به طور سلکتیو و یا غیر سلکتیو از سیستم خونرسانی کلیه ها آنژیوگرام تهیه می شود . در این آزمون نیز همانند آزمونهای دیگر آنژیوگرافی، بیمار بایستی آمادگی های لازم را به منظور انجام آزمون داشته باشد و اقدامات لازم را پیش از آزمون انجام دهد . همچنین برای انجام این آزمون لازم است که روده هاتمیز باشند . چند ساعت قبل از شروع آزمون بیمار می تواند غذای سبک میل کند و مایعات بنوشد تا از دهیدراسیون پیشگیری شود . با توجه به اینکه آرامش بیمار در حین انجام آزمون مهم می باشد ، یک آرام بخش به بیماری که اضطراب و هیجان دارد ، داده شده و بایستی به آن 0.5mg آتروپین ( atropine ) اضافه شود تا از ایجاد رفلکس وازوواگال ( vasovagal reflex ) در بیماران مستعد ، جلوگیری نماید . قبل از شروع آزمون ، فشار خون بیمار بایستی اندازه گرفته شود و ثبت شود و ضربان شریان دیستال محل پانکچر چک شود . در آنژیوگرافی رنال، شریان فمورال محل مناسبی برای پانکچر و ورود کاتتر است . ولی با توجه به اینکه کاتترها و گایدوایرهای مدرن ابعاد کوچکتری در مقایسه با آنچه در دهه گذشته بودند ، دارند ،آنژیوگراف ترانس براکیال و ترانس لومبار ، به ویژه برای ورود کاتتر با اندازه های4Fیا5F ( از1.27 تا 1.59میلی متر ) ، در بین مردم عمومیت پیدا کرده است . روش ترانس براکیال دارای آینده روشنی است زیرا افراد تمایل دارند که این روش در مورد بیماران سرپایی انجام شود. روش ترانس لومبار به ندرت برای آنژیوگرافی رنال استفاده می شود و روش ترانس آگزیلاری به خاطر میزان مشکلاتش استفاده نمی شود . پس از اینکه محل پانکچر ضد عفونی شد ، بی حسی موضعی ایجاد شده و شریان فمورال مشترک یا براکیال پانکچر می شود . سوزنی که به منظور پانکچر مورد استفاده قرار می گیرد دارای سایزهای متفاوتی می باشد که از( 18gauge ( 1.28mm تا 21 (0.82mm ) می تواند انتخاب شود . اندازه سوزن انتخابی بستگی به اندازه کاتتر و گایدوایر و شریان که قرار است وارد آن شوند دارد . گاید وایرها ، کاتترها و تکنیک کاتتریزاسیون گایدوایرها اندازه ها و ساختارهای متفاوتی دارند . بیشتر گایدوایرها دارای نوک انعطاف پذیری به شکل J می باشند . معمولترین اندازه ای که برای شریان فمورال استفاده می گردد قطر0.89mm دارد . اما گایدوایرهای کوچکتر ، 0.45 یا 0.81 میلی متر ، اغلب برای آئورتوگرافی لومبار رنال از طریق شریان فمورال یا براکیال استفاده می شود . کاتتر مورد استفاده برای آنژیوگرافی رنال براساس اندیکاسیون انجام آزمون انتخاب می شود . به منظور انجام آنژیوگرافی رنال از دو نوع کاتتر استفاده می شود . یکی برای تزریق در داخل آئورت و به طور غیر سلکتیو و دیگری برای آنژیوگرافی سلکتیو رنال . در ابتدا برای آنژیوگرافی غیرسلکتیو رنال ، از کاتتر پلی اتیلن ( polyethylen ) که فقط یک سوراخ در انتهای آن وجود داشت ( end hole ) استفاده می شد . نوک کاتتر در داخل آئورت در سطح منشأ شریانهای رنال قرار می گرفت و هنگام تزریق بولوس ( Bolus ) ، قسمت اعظم ماده حاجب به شریانهای splanchnic می رسید و در نتیجه اطلاعات مربوط به خونرسانی شریانهای رنال کاهش می یافت . برای کاهش اثر فشاری دارو ( jet effect ) سوراخهای جانبی در کاتتر ایجاد گردید و نوک کاتتر به تدریج باریک شده و تنگ تر شده است . انواع دیگری از کاتترها برای آئورتوگرافی semiselective طراحی شدند و توسعه یافتند . کاتتر حلقه ای ( کاتتری بدون سوراخ در انتها ولی با دو سوراخ جانبی که از طریق شیت تفلونی وارد می شود ) و کاتتری با نوک دراز که کم کم باریک می شود ( بعدها آن را کاتتر pigtail نامیدند ) ایجاد شدند . کاتتر رادیوپاک ( Rediopaque ) به طور معمول برای آنژیوگرافی رنال استفاده می شود و اندازه قطر خارجی آن 6F یا 7F است و قادر می باشد ماده حاجب را با آهنگ حدود 20ml درثانیه هنگامی که در آئورت لومبار قرار گرفته است عبور دهد . به طور کلی توافق شده که در آنژیوگرافی رنال ، قبل از انجام آنژیوگرافی سلکتیو رنال ، یک آئورتوگرام تهیه شود و در صورتی که اطلاعات مورد نظر بدست نیامد ، آنژیوگرافی سلکتیو انجام شود . با توجه به مزایای زیاد کاتتر pigtail در مقایسه با انواع دیگر ، می توان از آن برای آنژیوگرافی غیر سلکتیو رنال استفاده کرد . سپس برای انجام آنژیوگرافی سلکتیو کلیه ها بایستی کاتتر تعویض شود . ( درحال حاضر از کاتتر cobra برای انجام آنژیوگرافی سلکتیو رنال استفاده می شود ) . ماده حاجب میزان تزریق ماده حاجب به آهنگ جریان خون رنال ، جثه بیمار و اندازه آئورت لومبار دارد . در آنژیوگرافی ( DSA ) غیر سلکتیو رنال 30 تا 40 میلی لیتر ماده حاجب یونی یا غیر یونی که شامل 150mg ید در میلی لیتر است با آهنگ 20ml در ثانیه تزریق می شود . در آنژیوگرافی(DSA )سلکتیو رنال ، 8 تا 10 میلی لیتر ماده حاجب ( 100mgI/ml ) با آهنگ 5 میلی لیتر در ثانیه تزریق می شود و در دستگاه های غیر دیجیتال از ماده حاجب 200mgI/ml) low-osmolar ) استفاده می شود . در بیمارانی که جریان خون کلیه شان کاهش یافته ، مقداری ماده حاجب و آهنگ تزریق بایستی کاهش یابد . بنابراین در بیماریهای شدید کلیوی تزریق 3 تا 4 میلی لیتر ماده حاجب با آهنگ 2 تا 3 میلی لیتر در ثانیه کافی می باشد . تکنیک رادیوگرافی آنژیوگرافی غیر سلکتیو رنال کاتتر در حدود آئورت لومبار و شریانهای رنال قرار گرفته و آنژیوگرافی غیر سلکتیو انجام می شود . برای تهیه فاز شریانی ، 2 فریم در ثانیه در بیشتر موارد اطلاعات کافی را فراهم می نماید. معمولاً تهیه 6 فریم در طول 3 ثانیه فاز شریان را پوشش می دهد . برای تصویربرداری فاز نفروگرام و وریدی یک فریم در دو ثانیه ( fps½ ) در ادامه فاز شریانی کافی است ( یعنی 6 فریم در طول 12 ثانیه ) . به خصوص در بیماران با فشار خون بالا ، نشان دادن محل انشعاب شریان رنال از آئورت مهم می باشد و چون شریانها اغلب از سطح قدامی – خارجی (Anterolateral) آئورت جدا می شوند ، ممکن است لازم باشد که تصاویر ابلیک تهیه شود . آنژیوگرافی سلکتیو رنال آنژیوگرافی سلکتیو رنال فقط وقتی انجام می شود که اطلاعات مورد نظر از طریق آنژیوگرافی غیر سلکتیو رنال بدست نیاید و یا برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر به صورت سلکتیو انجام شود . برای آنژیوگرافی سلکتیو رنال ، زمان تزریق به طور معمول 1 تا 2 ثانیه می باشد . معمولاً چهار فریم در طی دو ثانیه فاز شریانی را نشان می دهد و چهار فریم در 8 ثانیه فازهای نفروگرام و وریدی را پوشش می دهد . همچنین به منظور بررسی تومورها اگر دز زیادی از ماده حاجب تزریق شود ،یک اکسپوز هر یک ثانیه در میان برای تهیه تصاویر فازهای شریانی و وریدی کافی می باشد . پس از تهیه تصاویر لازم و بررسی آنها ،کاتتر خارج گردیده و پس از آن شیت شریان نیز خارج شده و همانند سایر روشها محل پانکچر کمپرس شده و بیمار تحت نظر قرار می گیرد . موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۱۲:۴۱ ب.ظ ] [ آرمان ]
تاریخچه آنژیوگرافی: این آزمایش از همان اوایل کشف اشعه ایکس آغاز گردید . به طوری که اولین باردرسال 1896 هابیک و لیندنتال با تزریق ماده حاجب امولسیون مخلوط گچ سرخرگ های یک دست قطع شده انسان را نشان دادند. به علت نبودن موادحاجب مناسب تا سال 1923 هیچ آزمایشی به روی عروق خونی انسان زنده صورت نگرفت.در سال 1923 اولین ونوگرافی با استفاده از برومید استرنسیوم و یک سال بعد اولین آنژیوگرافی ران با یدید سدیم (NaI) به روی انسان زنده انجام گردید. امروزه روش تکامل یافته تر آنژیوگرافی همراه با درمان موضعی تحت عنوان آنژیو پلاستی صورت می گیرد. این روش در سرخرگ هایی که دچار گرفتگی یا انسداد می باشند انجام می شود و با عنوان (P.T.A.( Percotaneous Transluminal Angioplasty برای اولین بار در سال 1964 توسط دوترو انجام گرفت. این روش در درمان بیماری تصلب شرایین کاربرد بسیار گسترده ای دارد و در مقایسه با عمل جراحی از مزایای متعدد از جمله درد بسیار کم، کاهش خطر مرگ و میر و اقتصادی بودن برخوردار است. روش PTA نه تنها در درمان بیماری های شریانی به ویژه تنگی و انسدادها بلکه در درمان سرخرگ های کوچک قلب نیز کاربرد گسترده ای دارد.امروزه آزمون آنژیوگرافی ریه نیزبه طور گسترده ای در بخش های آنژیوگرافی انجام می گیرد. مفاهیم آنژیوگرافی Angiography به مطالعه رادیولوژی سرخرگ های خونی با تزریق ماده حاجب ید دار محلول در آب که ممکن است به طور مستقیم با سوزن پونکسیون و یا به روش کانتریزاسیون با هدایت کاتتر انجام شود ، آنژیوگرافی می گویند .البته در جریان این آزمایش جدا از مطالعه مرحله شریانی ، فازهای سیاهرگی و مویرگی نیز مورد مطالعه قرار می گیرند. این آزمایش از همان اوایل کشف اشعه ایکس آغاز گردید به طوریکه اولین بار در سال 1896 هابیک و لیندنتال با تزریق ماده حاجب امولسیون مخلوط گچ سرخرگهای یک دست قطع شده انسان را نشان دادند. به علت نبود مواد حاجب مناسب تا سال 1923 هیچ آزمایشی به روی عروق خونی انسان زنده صورت نگرفت . در سال 1923 اولین ونوگرافی با استفاده از برومید استرنسیوم و یک سال بعد اولین آنژیو گرافی ران با یدید سدیم (NaI) بر روی انسان زنده انجام گردید. امروزه روش تکامل یافته تر آنژیوگرافی همراه با درمان موضعی تحت عنوان آنژیوپلاستی صورت می گیرد. این روش در سرخرگهایی که دچار گرفتگی یا انسداد می باشند انجام می شود و با عنوان P.T.A (Percotaneous Tranluminal Angioplasty) برای اولین بار در سال 1964 توسط دوتر انجام گرفت . این روش در درمان بیماری تصلب شرایین کاربرد بسیار گسترده ای دارد و در مقایسه با عمل جراحی از مزایای متعدد از جمله درد بسیار کم ، کاهش خطر مرگ ومیر و اقتصادی بودن برخوردار است. روش PTA نه تنها در درمان بیماریهای شریانی به ویژه تنگی و انسدادها بلکه در درمان سرخرگهای کوچک قلب نیز کاربرد گسترده ای دارد . همچنین امروزه آزمون آنژیوگرافی ریه نیز به طور گسترده ای در بخشهای آنژیوگرافی انجام می گیرد. نیازهای اساسی در آنژیوگرافی ( BASIC REQUIREMENTS ) 1- ارائه تصاویر پرکیفیت بر روی کلیشه رادیوگرافی 2- توانایی رادیوگرافی به صورت سریال روی فیلم حتی تحت زاویه 3- ارائه تصاویر به صورت ( Real Time ) با دقت بسیار بالا و امکان پردازش تصویر پس از دریافت 4- تابش زاویه ای ( Angled Projection ) 5- برای آنژیوگرافی مغزی ( Cerebral ) و شکمی ( Abdominal ) تکنیکهایی مانند : Magnification Radiography ، Radiography Stereoscopic Radiography and Stereoscopic magnification ، (cine fluorography ( cine biplane fluorography تکنیک های اختصاصی محسوب می شوند . 6- ابزار ثبت آثار حیاتی و توانایی برنامه ریزی کردن انژکتور اتوماتیک و سیستم کنترل ژنراتور اشعه ایکس با آثار حیاتی . 7- ژنراتور مناسب ، توان مناسب ، ثبات فاکتورهای رادیوگرافی ، تشعشع کنترل شده و پر کیفیت . 8- عدم نیاز به حرکت دادن بیمار 9- توانایی عملکرد به عنوان یک تشخیص اورژانس 10- فضای مناسب برای کار پزشک و دستیاران در هنگام عبور کاتتر در عروق بیمار 11- اطمینان از عدم تابش غیر برنامه ریزی شده پرتوی x 12- قابل استریل بودن دستگاه ، لوازم و ... 13- ایمنی کامل در مقابل شوک الکتریکی 14- دوز کمتر اشعه 15- سهولت عمل با کاتتر قلبی ( Cardiac Catheterization ) امروزه به عنوان معمولترین گزینه ( روتین ) تلقی شده و اطلاعاتی از قبیل فشارخون درون عروقی ، الکتروکاردیوگرام، oxygen saturation ، Carbon dioxide saturation و غیره به راحتی از طریق کاتتر ارسال شده به درون عروق ، به صورت دینامیک ( زنده ) در محل ضایعه به دقت قابل مشاهده خواهد بود . بنابراین می توان گفت اطلاعات مربوط به فرم ، وضعیت و چگونگی ، محل و نوع ضایعه ، تشخیص را ممکن و اقدام بعدی را بلافاصله مشخص می نماید . سی تی اسکن ( XCT ) که از تجهیزات اختصاصی قلب محسوب نمی شود ، در بسیاری از موارد به عنوان تشخیص سریع اولیه می تواند به کارگرفته شود ، ولی در مورد ضایعات بسیار کوچک ، تشخیص قابل اعتمادی را تضمین نمی کند . در ضمن به علت زمان نسبتاً زیاد بین اسکن و بازسازی تصاویر نمی تواند در بررسیهای کاردیاک به کار آید . MR اخیراً با کمک نرم افزارهای بسیار پیچیده توانسته است جای خود را در این عرصه باز نماید و امروزه MR Angiography گزینه ای صحیح به عنوان جایگزین تلقی می گردد . تجهیزات اصلی یک سیستم آنژیوگرافی یک سیستم آنژیوگرافی از تجهیزات متنوع و متعددی استفاده می نماید . برای آشنایی بیشتر با مشخصات اصلی و کلی این تجهیزات در زیر به طور خلاصه به این مشخصات پرداخته شده است . تخت آنژیوگرافی ( Catheterization table ) تخت آنژیوگرافی از اجزاء ثابت یک سیستم آنژیو محسوب می گردد . از آنجا که این وسیله حامل بیمار می باشد مستقیماً با ایمنی بیمار مرتبط بوده و بنابراین میبایست از درجه ایمنی و اطمینان بالایی ( highly safe & highly reliable) برخوردار باشد . قابل استریل بودن اجزاء مختلف تخت ، ضریب جذب بسیار پائین رویه تخت و عدم وجود هرگونه مانع فلزی بر سر راه تصویر نیمرخ ، از خواص این نوع تختهاست . دو طرح اصلی برای رویه این نوع تخت وجود دارد . یک نوع برای اهداف عمومی که دارای حرکت طولی یا مانور زیاد برای کاربردهای مختلف ( جنرال ) و دیگری رویه بدون کلاف ( flameless ) که با طراحی خاصی برای کاربردهای آنژیوگرافی عروق کرونر ساخته می شود . در جدول زیر برخی خصوصیات اصلی این دو نوع تخت با هم مقایسه شده است . خصوصیات اجزاء تخت طرح کاربرد عمومی طرح بدون کلاف ابعاد رویه تخت ( میلی متر ) ارتفاع رویه تخت تا زمین 83 تا 130 سانتیمتر (پیوسته) 80 تا 128 سانتیمتر (پیوسته) گام حرکتی رویه تخت (طولی) 67 سانتی متر 130 سانتی متر گام حرکتی رویه تخت (عرضی) cm 12 ± cm 12 ± گام حرکت رویه تخت (عمودی) cm 27 cm 47 سی آرم ( C-ARM stand ) عقیده بسیاری از متخصصین این است که برای آزمایشات مربوط به عروق کرونر (coronary artery) و به طور کلی عروق قلبی می بایست نماهای مختلف زاویه ای در اختیار باشد . به همین دلیل نه تنها نماهای رخ ، نیمرخ و ابلیک بلکه نماهای مختلف از زوایای دیگر نیز برای ارتقاء کیفیت تشخیصی سیستم های آنژیوگرافی امری مهم و اساسی محسوب می گردد . سی آرم های آنژیوگرافی نه تنها چرخشهای LAO و RAO را تأمین می نمایند بلکه وضعیتهایی مانند کرانیوکودال و کودوکرادینال را نیز در اختیار قرار می دهند. سی آرمهایی که مجهز به پایه های محکم شده بر روی زمین هستند چرخش همزمان و منطبق تیوب مولد اشعه و سیستم تصویری را ممکن ساخته و از این طریق نماهای تحت هر زاویه ایی را امکانپذیر می نمایند . چنانچه این سی آرم با یک سی آرم نمیرخ همراه گردد امکاناتی از قبیل سینه فلوروگرافی دوجهتی نیز فراهم می گردد . کاتتر ( catheter ) آنژیوگرافی کاتترتیوب انعطاف پذیرباریک می باشدکه درقطرهاوطولهای متفاوت تولیدمی گردد.ازاین وسیله به منظورتزریق مستقیم ماده حاجب درشریان مورد نظراستفاده می شود . اصول آنژیوگرافی سلکتیو از طریق پوستی در دهه 1950 با معرفی روش سلدینگر و توسعه کاتترهای ترموپلاستیک ( thermoplastic ) رادیواپاک شکل گرفت . اگر چه کاتترهای سلکتیو 4f تا 8f درابتدا برای آنژیوگرافی تشخیصی طراحی شدند امروزه آنها نقش اصلی را در آزمونهای اینترونشن( intervention ) برای استفاده در آمبولیزاسیون یا دارو درمانی شاخه های انتهایی شریانها دارا هستند. همچنین به عنوان مسیر هدایت کننده برای عبور میکروکاتترها و گایدوایرهای سوپرسلکتیو می باشند . کاتترهای سلکتیو مدرن تنه نازک و سفتی دارند که به قسمت نوک آن یک قطعه بسیار انعطاف پذیر با انحنای از پیش شکل داده شده متصل شده که از جنس پلی اتیلن (polyethylen) ، پلی یورتان(polyurethane) یا لوله های پلاستیکی نرم دیگرمی باشد.در تنه کاتترها،شبکه ای فولادی یااجسام پلاستیکی بسیار سفت مثل نایلون ( Nylon ) نیز به کار رفته است . کاتترها در اشکال ، ابعاد و انعطاف پذیری های مختلفی طراحی و ساخته شده اند تا نیازهای گوناگون را برطرف نمایند . یک کاتتر با کیفیت بالا ، علاوه بر داشتن حساسیت خوب به نیروی پیچش و رادیواپاسیتی، باید نوک غیر تروماتیزه کننده ( atraumatic ) انعطاف پذیر و مقاومت سطحی کم به منظور توانایی حرکت بر روی گایدوایر را داشته باشد . کاتترها از اندازه و شکلهای متنوعی برخوردارند. سه فاکتور مهم که مربوط به اندازه کاتترها است، عبارتند از : 1- قطر خارجی ( بر حسب French ) 2- طول کاتتر ( بر حسب cm ) 3- قطر داخلی ، متناسب با قطر بزرگترین گاید وایری که می تواند داخل کاتتر عبور نماید. آهنگ جریان (flow rate) : ماکزیمم آهنگ جریان در بین کاتترهای مختلف متفاوت می باشد و بستگی به قطر داخلی، طول و تعداد سوراخهای جانبی (side holes) کاتتر دارد. ماکزیمم آهنگ جریان معمول برای کاتتر pigtail برابر است با : 3 Fr à 6-8 ml/s 4 Fr à 16-18 ml/s 5 Fr à 20-25 ml/s کاتترهای اصلی کاتترها به دو گروه مجزا تقسیم می شوند؛ غیر سلکتیو (flash) و سلکتیو.از کاتترهای غیر سلکتیو به منظور تزریق در عروق متوسط تا بزرگ استفاده می شود و دارای سوراخ های جانبی متعددی هستند تا آهنگ تزریق افزایش یابد. کاتترهای سلکتیو به انواع مختلفی با زاویه های متفاوت شکل داده شده اند و به منظور کاتتریزه کردن شاخه های شریانی به کار می روند. کاتترهای غیر سلکتیو کاتتر Pigtial : این کاتتر دارای یک سوراخ انتهایی ( end hole) و چندین سوراخ جانبی است که از نوک آن به فاصله cm 2-1 در تنه کاتتر گسترش دارد. شکل این کاتتر طوری است که کاتتریزاسیون غیر عمدی عروق کوچک را به حداقل می رساند و ایجاد سوراخهای جانبی و نوع قرارگیری آنها موجب تزریق یکنواخت ماده حاجب می شود. در عمل، سوراخ انتهایی کاتتر بزرگتر از سوراخهای جانبی می باشد و جریان بیشتری را منتقل می نماید. با توجه به اینکه قطر قسمت سر کاتتر پس از loop شدن در حدود 15mm می باشد، از این کاتتر نباید در عروق کوچکتر از این اندازه استفاده نمود. کاتتر straight : این کاتترها دارای یک سوراخ اتنهایی و چندین سوراخ جانبی می باشند. از این کاتترها در عروقی که از کاتتر pigtail نمی توان استفاده نمود و نیاز به جریان سریع ماده حاجب می باشد، استفاده می شود، مثل شریانهای ایلیاک. کاتترهای سلکتیو این کاتترها در دو شکل کلی طراحی می شوند، کاتترهای end hole و کاتترهای end hole-side hole . کاتترهای end hole برای تزریق با دست در آنژیوگرام های تشخیصی و آمبولیزاسیون به کار می روند. تزریق بلوس ماده حاجب توسط انژکتور بافشار و حجم بالا در این نوع کاتترها بدلیل وجود یک سوراخ خطرناک می باشد، چون امکان جا به جایی کاتتر و کندن پلاک یا ایجاد dissection وجود دارد. کاتترهای end hole-side hole ، به منظور تزریق یکباره حجم زیاد ماده حاجب به کار می روند ( مثل آنژیوگرام شریان مزانتریک فوقانی SMA )، چون در این کاتترها سوراخهای جانبی متعدد کمک به انتقال سریع و بدون خطر ماده حاجب می نمایند. با این حال، نباید از این کاتترها در آمبولوتراپی استفاده نمود، چون امکان گیر کردن کویل در سوراخهای جانبی و نیز عبور ذرات آمبولیزه کننده از این سوراخها به عروق غیر هدف وجود دارد. پنج کاتتر سلکتیو برتر و کاربردی 1- cobre؛ کاتتر بسیار ارزشمند برای آنژیوگرافی عروق ویسرال و پریفرال. این کاتتر در سه انحنا ساخته (C1-C3) می شود. 2- Sidewinder (Simmon)؛ کاتتر بسیار کاربردی در آنژیوگرافی عروق ویسرال است. این کاتتر نیز در سه انحنا (S1-S3)ساخته می شود که به ترتیب،انحنا و طول قسمت پس از منحنی افزایش می یابد. 3- Berenstein ؛کاتتر end-hole می باشد.نوک آن زاویه دار بوده و در کاتتریزاسیون عروقی که در مسیر کاتتر رو به جلو مشعب می شوند مثل عروق قوس آئورت، مناسب می باشد. 4- (RDC) Renal double curve ؛همانطور که از نام این کاتتر پیداست، به منظور کاتتریزاسیون سلکتیو شریانهای رنال طراحی شده است. نوک کاتتر رو به پائین می باشد و بنابراین برای عبور از bifurcation آئورت بسیار مناسب می باشد. همچنین برای کاتتریزاسیون شریان مزانتریک تحتانی نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد. 5- Headhunter ؛ این کاتتر می تواند دارای سوراخهای جانبی باشد و در ابتدا به منظور کاتتریزه کردن عروق سر و گردن به کار می رفت. میکروکاتترها کاتترهای هم محور (coaxial) می باشند و فقط در اندازه های fr 3-2 موجود می باشند. در ابتدا این کاتترها به منظور کاتتریزاسیون سربرال توسعه پیدا کردند، اما به منظور کاتتریزاسیون سوپرسلکتیو عروق هپاتیک، ویسرال وپریفرال نیز به کار می روند. ابتدا از کاتترهای معمول به منظور کاتتریزاسیون سلکتیو شاخه مورد نظر استفاده می شود. سپس میکروکاتتر از داخل این کاتترها عبور نموده و به سمت شاخه مورد نظر پیش می رود. برای عبور میکرو کاتتر از داخل کاتتر از وسیله ای به اسم Tuohy-Borst adapter استفاده می شود. Guide – catheter : کاتترهای با قطر بزرگی هستند(بیشتر 7-9fr)، که برای ایجاد مسیر ثابت و مطمئنی از محل پانکچر شریان تا شریان هدف استفاده می شوند. طول این کاتترها متنوع می باشد. و از حدود 50 تا cm 100 می باشد. شکل آنها شامل straight، hockey stick و RDC می باشد. این کاتترها به منظور ورود به مدخل عروق طراحی شده اند و به منظور کاتتریزاسیون قسمت های دیستال بایستی از کاتتر و گاید وایر استفاده نمود. Vascular sheaths این شیت ها یک مسیر دسترسی شریانی یا وریدی غیر تروماتیزه کننده را ایجاد می نمایند. شیت شامل تیوب پلاستیکی تو خالی است که به یک دریچه هموستاتیک با یک بازوی جانبی به منظور شستشو متصل شده است. ارزش استفاده از شیت در این است که می توان از چندین کاتتر استفاده نمود،بدون اینکه محل پانکچر تروما تیزه شود و همین طور برای آزمونها آنژیوپلاستی و آمبولیزاسیون وجود آنها ضروری است. اندازه شیت ها بر اساس اندازه کاتترهای عبور کننده از آن تعیین می شود. مثلاً شیت 5 fr، شیتی است که کاتتر 5fr از آن عبور می نماید، اما در واقع خود شیت قطر خارجی تقریباً برابر fr 6 دارد. گاید وایر Guide wires گاید وایرها از عناصر اصلی برای کاتتریزاسیون موفق هستند و آنها کاتتر را حمایت کرده و به سمت عروق هدف هدایت می کنند.گاید وایرها به دو گروه تقسیم می شوند: گایدوایرهای غیر هدایت گر(non-steerable) که فقط باعث می شوند کاتترها در موقعیت خود قرار گیرند، اما به منظور تقابل با تنگی ها یا انتخاب شاخه های عروق طراحی نشده اند. گایدوایرهای هدایت گر(steerable) که با نوک شکل داده شده و قدرت مانور خوب ساخته شده اند و برخی از آنها دارای پوشش هیدروفیلیک هستند که حتی از تنگ ترین استنوزها نیز اگر به طور صحیح استفاده شوند عبور می کنند. گایدوایرهای هیدروفیلیک بایستی همیشه خیس نگه داشته شوند. انتخاب گاید وایر صحیح، وقتی که با انواع زیادی از وایرها مواجه می شوید به نظر گیج کننده می باشد، اما چندین قانون ساده وجود دارد. خصوصیات اصلی : طول؛طول گاید وایر بایستی همیشه مدنظر قرار گیرد، و در هنگام تعویض کردن کاتترها، عامل مهمی می باشد، بخصوص اگر به سختی، کاتتر در موقعیت مورد نظر قرار داده شده باشد. طول استاندارد گاید وایرها cm 140 می باشد که برای بیشتر موارد کاربرد دارد. با این حال، وایرهای طویلتر 180 و 260 سانتی متری وقتی مورد نیاز می باشند که : - اندام فوقانی از کشاله ران مورد انجام آنژیوگرافی قرار گیرد. - گردش خون ویسرال ، رنال و هپاتیک مورد آزمون باشد، و نیاز به تعویض(exchange) کاتتر باشد. - از گاید کاتترهای بلندتر از90cm یا بالون های آنژیوپلاستی استفاده شود. نوک گاید وایر؛ طول نوک وایرها متنوع است و مهم می باشد. به عنوان یک قانون کلی، گایدوایری با نوک نرم طولانی انتخاب کنید، مگر اینکه فضای کمی در عروق هدف وجود داشته باشد و حمایت بیشتری برای وارد کردن آن مورد نیاز باشد، به عنوان مثال، وایرهای Amplatz به طور استاندارد دارای نوک نرم به طول cm 6 هستند، اما وایری با طول cm1 نوک نرم نیز موجود است و برای آزمونهای تهاجمی شریان کاروتید و ورید هپاتیک مورد استفاده هستند. سفتی Stiffness؛ گاید وایرها از لحاظ سفتی نیز بسیار متنوع هستند. دیامتر؛ گایدوایرها دارای قطرهای مختلفی از inch 0/014 تا 0/038 هستند. گایدوایرهای با قطر کوچک 014/0 تا 0/018 با میکروکاتترها به کار می روند و در عروق کوچک به کار می روند. اما قدرت وایرهای بزرگتر را ندارند. وایرهای inch 0/035 در بیشتر موارد کاربرد دارند و در کاتترهای 4fr یا بزرگتر به کار می روند. از وایرهای038/0 inch در گذشته بسیار استفاده می شد. تجهیزات ضروری دیگر : High-pressure connectors ؛ این تیوب ها به عنوان وسیله ارتباط بین کاتتر و انژکتور به کار می روند. همچنین در هنگام تزریق با دست نیز به منظور کاهش دادن میزان تشعشع استفاده می شود. شیر Tap ؛ دو نوع شیر در آنژیوگرافی کاربرد دارد : 1- شیر دو راهی (two-way taps) : این شیرها دو موقعیت دارند on و off، و دو طرح دارند.شیر استاندارد، دارای دریچه چرخنده ای است و تقریباً در همه جا موجود می باشند. در نوع دیگر آن از یک سوئیچ لغزنده (sliding switch) استفاده می شود و خیلی سریع به حالت on و off در می آید و برای آنژیوگرافی Co2 کاربرد دارد. 2- شیر سه راهی(Three-way taps ): این شیرها دارای دریچه کناری است که در هنگام اتصال سرنگ برای تخلیه حباب هوا از آن استفاده می شود. همچنین می توان دو سرنگ را به طور همزمان به کاتتر متصل نمود. این وضعیت اجازه استفاده از یکی از سرنگها را به عنوان ذخیره می دهد، مثلاً در حین ترومبولیزیز. همچنین این شیرها در هنگام اندازه گیری فشار کاربرد دارد تا اجازه دهد سیستم با فشار اتمسفر یکسان شود. Pin-vice؛ این وسیله به منظور نگه داشتن و راندن گایدوایر استفاده می شود و بخصوص وقتی که از وایرهای هیدروفیلیک و وایرهای inch 0/018 استفاده می شود کمک کننده است. Tuohy – Borst odapter ؛ این ابزار ارزشمند وتقریبا y شکل، اجازه می دهد تا پوشش هموستاتیک (hemostatic seal ) به دور گایدوایر در داخل لومن کاتتر تشکیل شود. از این وسیله می توان به منظور تزریق دارو یا ماده حاجب از طریق بازوی جانبی adapter و اطراف وایر استفاده شود. از این وسیله برای شستشوی داخل کاتتر در هنگام انجام آزمونهای تهاجمی استفاده می شود. سرم هپارنیزه به بازوی جانبی adapter متصل شده و به طور مداوم کاتتر را شستشو می دهد و از ایجاد لخته بین کاتتر و وایر جلوگیری می نماید. انژکتور ( Injector ) انژکتور وسیله ای است که از آن به منظور تزریق دارو استفاده می شود و کاربرد آن در بخشهای رادیولوژی به منظورتزریق ماده حاجب می باشد. انژکتورها در اقسام گوناگون موجود می باشندو درحال حاضر از انژکتورهای مکانیکی که با نیروی الکتریکی کار می کنند ، استفاده می شود . در این انژکتورها سه فاکتور آهنگ تزریق ( در ثانیه ) ، حجم کل تزریق و میزان اعمال فشار انژکتور قابل تنظیم می باشند . در بخشهای آنژیوگرافی به طور معمول از سرنگهای با حجم 150cc استفاده می شود . البته حجم سرنگهای انژکتور قابل تغییر بوده و می توان از سرنگهای با حجم 100cc یا 250cc نیز استفاده کرد.سرنگ انژکتورتوسط کانکتور به سر کاتتر متصل می گردد و پس از انتخاب و اعمال فاکتورهای تزریق انژکتور آماده تزریق می باشد . حجم تزریق در ثانیه را می توان توسط فرمول زیر ( poiseuille`s Low ) محاسبه نمود : Q=πPr4/8nl که در آن : Q : حجم ماده حاجب برحسب سانتی متر مکعب است که در هر ثانیه منتقل می شود . P : فشار هیدرولیک برحسب دین ( dyn ) در سانتی متر مکعب است . r : شعاع لومن کاتتر برحسب سانتی متر است . n : ضریب غلظت ماده حاجب برحسب پواز ( poise ) است . l : طول کاتتر برحسب سانتی متر است . با توجه به فرمول : 1- سرعت تزریق در هنگام استفاده از مواد حاجب با غلظت کم افزایش می یابد . چون با افزایش دما از میزان غلظت کاسته می شود ،لازم است که ماده حاجب در زمان تزریق در حدود دمای بدن باشد . 2- سرعت تزریق با استفاده از کاتترهای کوتاه و با دیواره نازک افزایش می یابد . چنانچه نسبت لومن به ضخامت دیواره کاتتر افزایش یابد ،افزایش متناسبی در آهنگ جریان در داخل کاتتر ایجاد می شود . همچنین کاتترکوتاه مقاومت محیطی را کاهش داده و به موجب آن سرعت تزریق افزایش می یابد . سوراخهای جانبی در کاتتر نیز اثر مشابهی دارد . 3- افزایش فشار تزریق ، آهنگ انتقال را افزایش می دهد . در برخی از کاتترهای ویژه ، نمی توان میزان فشار را از حد تعیین شده آن افزایش داد. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۹:۰ ق.ظ ] [ آرمان ]
اصول تاریکخانه وقتی که ما از اشعه x برای تصویربرداری از اندامهای بدن استفاده می کنیم ، پس از عبور از بدن ، بایستی اطلاعات آنها بصورتی که برای انسان قابل فهم باشد در آوریم . این تبدیل توسط گیرنده های تصویر یا Image Receptors انجام می گیرد . گیرنده های تصویر در رادیولوژی انواع مختلفی دارد . مانند فیلم رادیوگرافی ، صفحات فلوروسکوپی ، تقویت کننده های تصویر ،دوربین و غیره . در این میان فیلمهای رادیوگرافی بیشترین مصرف را دارند و معمولترین نوع گیرنده های تصویری می باشند . نیز اولین نوع گیرنده های تصویر است که توسط رونتگن استفاده شد . تاریخچه: در اوایل تاریخ رادیوگرافی ، فیلمها بصورت صفحات شیشه ای بودند و امولسیون روی آنها کشیده می شد . پس از اکسپوز شدن توسط اشعهx ظهور و ثبوت می شود و سپس تفسیر می شد . در آن زمان از اسکرین استفاده نمی شد . همزمان با شروع جنگ اول جهانی در سال 1914 م . منبع صفحات شیشه ای که بیشتر از کشور بلژیک تولید می شد رو به کاستی گذاشت و این در صورتی بود که تقاضا برای رادیوگرافی ازسربازان روبه افزایش گذاشته بود . سپس به ماده جدیدی به نام نیترات سلولز روی آورده شد . در آن زمان از نیترات سلولز به عنوان پایه فیلمهای یکطرفه با یک صفحه تقویت کننده استفاده می شد . نیترات سلولز بسیار آتش گیر بود و موجب آتش سوزی می گردید . به همین دلیل در دهه های 20 و 30 موجب چندین آتش سوزی شدید در چند بیمارستان گردید. در اواخر دهه 1920 تری استات سلولز به عنوان پایه فیلمهای یکطرفه با یک صفحه تقویت کننده جایگزین آن شد که کمتر آتش گیر بود . سپس در دهه 1960 پایه ای از جنس پلی اتیلن تر فنالات رزین توسط Du Pont معرفی شد و به عنوان پایه استاندارد فیلمهای رادیوگرافی استفاده شد . از پلی استر به علت استحکام زیاد می توان پایه هایی با ضخامتهای کمتر تولید کرد که هنگام پروسس نیز آسیبی به آن نمی رسد و با گذشت زمان پایداری بیشتری دارد . مشخصات فیلم : قسمتهای تشکیل دهنده یک فیلم رادیوگرافی عبارتند از : 1- پایه Base 2- زیر لایهlayer Adhesive یاlayer subbing 3- امولسیون Emulsion 4- محافظ .super coat 1- پایه یا Base : که پایه و اساس فیلم رادیوگرافی است و قسمتی است که امولسیون روی آن قرار می گیرد . دو عمل اساسی دارد : 1- به عنوان پایه ای محکم برای قرار گرفتن امولسیون روی آن عمل می کند . 2- نگهداری خصوصیات و اندازه فیلم در هنگام پروسس را بر عهده دارد . خصوصیات پایه : Base بایستی انعطاف پذیر باشد . درضمن سخت باشد . محکم باشد تا پاره نشود و قابل انعطاف باشد تا هنگام پروسس اتوماتیک از غلطکها عبور کند . بایستی نسبت به نور شفاف باشد تا از عبور نور هنگام مشاهده فیلم جلوگیری نکند . بایستی پایدار باشد و در اثر گذشت زمان ، اثر داروهای شیمیایی ، و گرما ابعادش تغییر نکند . بایستی شفافیت یکسان داشته باشد تا هنگام عبور نور ایجاد آرتیفکت نکند. هنگام ساخت فیلم یک رنگریزه آبی رنگ به پایه فیلم اضافه می شود . این رنگ از خستگی چشم هنگام مشاهده تصویر جلوگیری می کند . 2- زیر لایه یا لایه چسباننده یا subbing layer : یک لایه نازکی است که روی پایه قرار می گیرد و باعث چسبیدن امولسیون به پایه می شود . جنس آن از ژلاتین محلول بعلاوه حلال پایه فیلم می باشد . دو عمل انجام می دهد : 1- چسباندن امولسیون به پایه فیلم 2- جلوگیری از جداشدن امولسیون از پایه هنگام پروسس که امولسیون گرم و مرطوب شده است . 3- امولسیون یا Emulsion : در حقیقت قلب فیلم است . چون تصویر رادیوگرافی در این قسمت تشکیل ، ذخیره و قابل دیدن می شود . ترکیب امولسیون : امولسیون یک مخلوط هموژن و همگن از ژلاتین باکیفیت بالا و کریستالهای هالید نقره است . نوع ژلاتینی آن مانند ژلاتین خوراکی در غذاست . ولی با کیفیت بسیار عالی و بدون نقص است . و این بدان علت است که نور به راحتی از آن عبور کند و مشکلی در تصویر ایجاد نکند . عمل ژلاتین نگهداری کریستالها بصورت همگن و جدااز هم است تا با یکدیگر واکنش شیمیایی ندهند و یا اینکه یک منطقه فیلم به علت تجمع بیشتر کریستالها ، حساس تر از مناطق دیگر نشود . قست اصلی امولسیون را کریستالهای هالید نقره تشکیل می دهد . حدود 95 تا 98 درصد از برمید نقره و مقداری هم از یدید نقره استفاده می شود . یدید نقره حساسیت فیلم را افزایش می دهد . از کلرید نقره که فرایند ظهور و ثبوت را سریعتر می سازد، بیسشتر در فیلمهای فتوگرافی استفاده می شود . شکل کریستالهای نقره می تواند به گونه های مختلفی باشد . می تواند مسطح یا Tabular ، مکعبی یا cubic ، 8 وجهی یا octahedral ، چند وجهی یا polyhedral و یا بی شکل Irregular باشد . ولی امروزه بیشتر از نوع مسطح یا Tabular Grain استفاده می شود . دانه های TG یک کریستال مسطح است و معمولاً mm1/0 ضخامت و mm1 قطر دارد و معمولاً مثلثی شکل یا 6 وجهی است . اتمها درون کریستال به صورت مکعبی با هم پیوند دارند . استفاده از کریستالهای مسطح به این علت است که : 1- سطح زیادی از آن به سمت منبع اشعه قرار گیرد و در نتیجه سرعت و حساسیت فیلم بالا می رود . 2- شکل کریستالها موجب می شود که به راحتی در کنار یکدیگر قرار گیرند و در نتیجه مقدار زیادی از نور را جذب کنند . این جذب زیاد نور باعث کاهش اثر متفاطع یا cross over effect نیز می شود . در بعضی از امولسیون ها هم رنگدانه هایی اضافه می کنند که باعث افزایش حساسیت و جذب نور بیشتر توسط آن می شود . با این کار بدون افزایش ضخامت امولسیون حساسیت آن افزایش می یابد . طرز تشکیل کریستالها : ابتدا نقره فلزی را در اسید نیتریک حل کرده و نیترات نقره بدست می آورند : Ag + HNO3 AgNO3 + ½ H2 سپس AgNO3 و برمید پتاسیم KBr را با هم مخلوط کرده تا برمید نقره که حساس به نور است تولید شود . محصول جانبی این فرایند KNO3 یا نیترات پتاسیم است که بعداً طی مراحلی از مخلوط شسته می شود . AgNO3 + KBr AgBr + KNO3 تمام این مراحل در حضور ژلاتین و تاریکی مطلق انجام می گیرد . از ژلاتین به عنوان عاملی که از اکسیداسیون و به هم چسبیدن کریستالها جلوگیری می کند ، استفاده می شود . درجه حرارت ، فشار و مقدار عناصر بطور بسیار دقیق در این فرایند کنترل می شوند . کریستالهای هالید نقره به طور کامل ، خالص و بی نقص نیستند . چون در این صورت کریستالها حساسیتی ندارند . این نقاط از جنس سولفید نقره _ طلا می باشند که به عنوان نقاط حساس کننده در سطح یا نزدیکی سطح کریستال قرار دارند هنگام اکسپوز ، فوتوالکترونها و یونهای نقره به این نقاط جذب شده و بصورت نقره فلزی سیاه رنگ قابل رویت می شوند . 4- لایه محافظ یا super coat : که خارجی ترین لایه فیلم می باشد و از جنس ژلاتین خالص است . این لایه وظایف زیر را به عهده دارد : 1- یک لایه مقاوم و بادوام است که از آسیب رسیدن به فیلم جلوگیری می کند . 2- یک لایه ضد الکتریسیته ساکن است . 3- سطح صافی است که از تجمع گرد و غبار روی فیلم جلوگیری می کند . البته اگر خیلی صیقلی باشد، باعث کاهش اصطکاک فیلم با غلطکها هنگام پروسس شده و ایجاد مشکل می کند . هنگام پروسس فیلم ، داروهای ظهور و ثبوت از این لایه عبور می کنند و به امولسیون و کریستالها می رسند . در برخی انواع فیلمها لایه های دیگری نیز ممکن است وجود داشته باشد که کارهای خاصی را انجام می دهند: - لایه ضد پیچیدن فیلم یا Non curl Backing : این لایه فقط در فیلمهای یکطرفه استفاده می شود . امولسیون فیلم هنگام ظهور و ثبوت متورم شده و باعث خم شدن و پیچیدن فیلم می شود . برای جلوگیری از این اتفاق در طرف دیگر فیلم یک لایه زیر لایه و یک لایه ژلاتین روی پایه کشیده می شود تا عمل پیچیدن اتفاق نیفتد . - لایه ضد هاله یا anti halation layer : هنگامی که نور از امولسیون فیلم رد شده و به پایه می رسد ، از سطح پایه منعکس می شود و بسته به زاویه انعکاسش ، روی امولسیون اثر گذاشته که باعث ناواضحی تصویر می شود . این اثر در فیلمهای یکطرفه بیشتر است ولی ممکن است در فیلمهای دو طرفه هم اتفاق بیفتد . که برای جلوگیری از این اتفاق ،کارخانه های سازنده معمولاً 2 کار انجام می دهند : 1- افزودن یک رنگریزه بر پایه فیلم. به علت اینکه به Base اضافه می شوند ، در پروسس شسته نمی شوند و همیشه در فیلم باقی می مانند این کار بیشتر در فیلمهای 35 میلی متری و فیلمهای سینمایی وجود دارند . 2- افزودن یک رنگریزه به لایه ضد پیچیدن فیلم که این رنگریزه ها هنگام پروسس شسته و از فیلم برداشته می شوند این کار بیشتر در فیلمهای یک طرفه استفاده می شود . ضخامت لایه ها : اندازه و ضخامت هر یک از لایه های موجود در فیلم ، با توجه به نوع فیلم و کارخانه سازنده آن فرق می کند . نیز در مراجع مختلف علمی عددهای متفاوتی برای آنها ذکر شده است . ولی بطور کلی می توان اعداد زیر را برای این منظور در نظر گرفت : Base : 150-300 μ m Emulsion : 3-10 μ m Adhesive : 1-2 μ m super coat : 2-5 μ m سایز فیلمها : فیلمهای مصرفی در رادیولوژی دارای سایزهای مختلفی می باشند و بسته به عضو مورد نظر و اندازه آن برای تصویربرداری انتخاب می شوند . سایزهای معمول مصرفی در بخشها در سایزهای زیر می باشند : 24 * 18 ، 30 * 24 ، 40 * 30 ، 35 * 35 ، 43 * 35 ولی سایزهای مختلف دیگری هم وجود دارند که در موارد خاص استفاده می شوند : 18*13 ، 30 * 15 ، 40*15 ، 43*18 ، 25*20 ، 40*20 ، 24*24 ، 30*25 ، 35*28 ، 35*30 ، 40*40 ، 91*35 ( واحد اعداد سانتی متر می باشد ) اثر متقاطع یا cross over effect: که هنگام استفاده از صفحات تشدید کننده اتفاق می افتد . در این حالت نور از یک امولسیون عبور کرده و از پایه رد شده وبه امولسیون طرف دیگر می رسد و باعث ناواضحی می شود . برای جلوگیری از این عمل چندکار می توان انجام داد : 1- رنگریزه هایی به پایه فیلم اضافه می کنند تا از عبور نور جلوگیری به عمل آید . 2- از صفحات تقویت کننده با تابش UV استفاده می شود . چون کریستالها این نور را بیشتر جذب می کنند و نیز پایه UV را از خود عبور نمی دهند . 3- استفاده از T.G، چون به علت ساختار مسطح جلوی عبور نور را می گیرند و نور را جذب می کنند . 4- اضافه کردن رنگریزه هایی به سطح کریستالها که باعث افزایش حساسیت کریستالها و نیز موجب کاهش پراکندگی نور و جلوگیری از اثر متقاطع می شود . این عمل توسط شرکت Kodak انجام شده است که این رنگریزه ها مکمل رنگ سبز تابشی از صفحات لانکس می باشد. تقسیم بندی فیلمهای رادیوگرافی : در یک تقسیم بندی فیلمهای رادیولوژی به 2 گروه کلی تقسیم بندی می شوند : 1- فیلمهای بدون صفحه تقویت کننده یا non screen و یا Direct Exp 2- فیلمهای با صفحه تقویت کننده یا screen film 1- مهمترین استفاده از فیلمهای بدون صفحات تقویت کننده وقتی است که به جزئیات زیاد در تصویر نیاز باشد، مانند: رادیوگرافی از دندان ، عمل جراحی بازسازی و ترمیم دست ( جراحی میکروسکوپی ) . نشان دادن بیماریهای دژنراتیو استخوانی ، مثالهای از این نیاز هستند . فیلمهای بدون صفحات تقویت کننده ، فیلمهایی با یک امولسیون ( یکطرفه ) و دانه های زیاد وبسیار ریز از هالید نقره می باشند و اندازه لایه امولسیون در آنها 2 تا 3 برابر فیلمهای با صفحه تقویت کننده است و این بدان خاطر است که حساسیت کافی برای تشکیل تصویر را داشته باشند . به علت اندازه و ضخامت زیاد امولسیون آنها نمی توان آنها را در پروسسورهای اتوماتیک ظاهر کرد و معمولاً بطور دستی ظهور و ثبوت می شوند . فیلمهای مستقیم در رادیوگرافی دندان ، ماموگرافی ، کپی برداری ،تفریق دانسیته ، سینه رادیوگرافی و غیره کاربرد دارند . 2- فیلمهای با صفحه تقویت کننده بیشترین استفاده را در رادیولوژی دارند . این فیلمها در تنوع گسترده ای از سرعت ، کنتراست ، دامنه و روزلوشن تولید میشوند که تفاوت در این فاکتورها بستگی به مقدار ، سایز و نوع کریستالهای هالید نقره دارد . مثلاً فیلم با کنتراست بالا ، دارای کریستالهای ریز و یک اندازه می باشد در صورتی که فیلم های با کنتراست پائین دارای کریستالهای بزرگتر و تفاوت در سایز کریستالها می باشند . فیلمهای سریعتر تعداد بیشتر کریستال و اندازه بزرگتر کریستال دارند درصورتی که فیلمهای کندتر کریستالهای کمتر و کوچکتر دارند . در یک تقسیم بندی دیگر فیلمهای رادیولوژی را به 2 گروه فیلمهای دو طرفه و یک طرفه تقسیم می کنند : الف ) فیلمهای دو طرفه: که خود به 2 دسته تقسیم می شوند : 1- فیلمهای بدون صفحات تقویت کننده : مثل فیلمهای داخل دهانی ، فیلمهای جراحی کلیه و فیلمهای دوزیمتری و غیره . 2- فیلمهای دارای صفحات تقویت کننده : که با دو صفحه تقویت کننده مصرف می شوند مانند فیلمهای معمولی رادیوگرافی . ب ) فیلمهای یکطرفه: که به 6 دسته تقسیم می شوند :1- فیلمهای با یک صفحه تقویت کننده تصویر مثل ماموگرافی 2- فیلمهای فوتو فلوروگرافی یا سینمایی 105 و 75 میلی متری ، 3- فیلمهای مخصوص فتوگرافی از لامپ CRT مثل : پولارید ، سونوگرافی ، MRI ,CT Scan ، 4- فیلمهای کپی برداری Duplication ، 5- فیلمهای تفریق دانسیته Subtraction ، 6- فیلمهای لیزری .
الف ) فیلمهای دو طرفه Duplitized : 1- فیلمهای بدون صفحات تشدید کننده : که این فیلمها ، به فیلمهای پاکت پیچ شده یا envelop wraped نیز معروف اند و مستقیماً با اشعهx اکسپوز می شوند. کار پاکت بطور کلی افزایش مقاوت فیلم و جلوگیری از رطوبت است . فیلمهای بدون صفحات تشدید کننده سرعت کمتری نسبت به فیلمهای دارای صفحات تقویت کننده دارند . برای حل این مشکل یا ضخامت امولسیون را افزایش می دهند و یا یک سری مواد حساس کننده ای به امولسیون اضافه می کنند . که امروزه بیشتر از روش دوم استفاده می شود .
1-1 : فیلمهای داخل دهانی که به سه دسته تقسیم می شوند : 1- 1-1 : پری اپیکال : معمولاً درسایز mm31* mm41 هستند و برای عکسبرداری از یک یا تعدادی دندان مورد استفاده قرار می گیرد . 1-1-2 : اکلوزال : که در ابعاد mm76 * mm57 هستند و برای عکسبرداری از فک فوقانی و تحتانی در سطح مقطع دهان هستند . 1-1-3 : بایت وینگ : که مانند فیلمهای پری اپیکال اند ، اما دروشان یک باله مقوایی قرار گرفته است ، که با گرفتن این باله توسط دندانها ، امکان تصویربردرای از دندانهای بالایی و پائینی با هم بوجود می آید و برای تصویربرداری از تاج دندان استفاده میشود . قسمتهای یک فیلم دندانی : الف ) پاکت بیرونی : که یک پاک ضد آب است ( پلاستیکی ) و فیلم را از رطوبت حفظ می کند . ب ) نوار کاغذی دور فیلم : که فیلم را از فشار حفظ می کند و سیاهرنگ است که حفاظت از رسیدن نور به آن را به عهده دارد . ج ) ورقه سربی : که 2 عمل انجام می دهد :1- از عبور اشعه به داخل دهان و رسیدن اشعه به بافتهای بدن جلوگیری می کند .2- از رسیدن اشعه برگشتی از بافتها به فیلم جلوگیری می کند . 2- فیلمهای جراحی کلیه : از نوع دو طرفه می باشند که هنگام عمل جراحی کلیه ، هنگام برداشتن سنگها استفاده می شوند . دارای 2 فیلم در هر پاکت می باشند . یکی با کنتراست بالا و یکی با کنتراست پائین ، برای ثبت دامنه گسترده ای از دانسیته . یعنی اگر یک سنگ در یک فیلم دیده نشد ، در دیگری مشاهده شود . تمام پاکت بایستی استریلیزه باشد . 3- فیلمهای دوزیمتری : مانند فیلمهای دندانی می باشند با این تفاوت که دارای 2 امولسیون با تفاوت در سرعت آنها هستند . یعنی یک طرف آن امولسیون خیلی سریع و طرف دیگر امولسیون کند وجود دارد ، تا قابلیت ثبت دامنه گسترده تری از تابش را فراهم کند . نیز اگر تابش زیاد موجب سیاه گشتن امولسیون سریع گردید ، با استفاده از امولسیون کند بتوان مقدار تشعشع را اندازه گرفت .
2- فیلمهای با صفحات تشدید کننده : یا همان فیلمهای معمولی رادیوگرافی که تشکیل تصویر در آنها توسط نور مرئی انجام می شود . این فیلمها از نظر حساسیت به طیف نوری انواع مختلفی دارد : 2-1 : فیلمهای monochromatic : فیلمهایی هستند که به اشعه x و طیف نور مرئی تا قسمت آبی آن حساس اند . 2-2 : فیلمهای orthochromatic : فیلمهایی هستند که به اشعه x و طیف نور مرئی آبی و سبز حساس اند . 2-3 : فیلمهای Panchromatic : فیلمهایی هستند که به اشعه x و تقریباً تمام طیف نور مرئی ( تا قرمز ) حساس اند . هریک از این فیلم ها از نظر کنتراست ، سرعت ، دامنه تابش ، قدرت تفکیک انواع مختلفی دارند که این تغییرات وابسته به خصوصیات امولسیون و کریستالهایشان می باشد . ب ) فیلمهای یک طرفه یا single side : 1- فیلمهای با یک صفحه تقویت کننده :که خاص ماموگرافی می باشد ، دارای کنتراست متوسط تا بالایی می باشد با قدرت تفکیک بالا و قدرت نمایش میکروکلیسفیکاسیون های بافت نرم . 2- فیلمهای فوتوفلوروگرافی : که برای ثبت تصاویر فسفر خروجی تیوپ تشدید کننده و صفحه فلورسانت سیستم دوربین بکار می رود . 3- فیلمهای مورد استفاده برای ثبت تصویر از لامپ CRT : مثل سونوگرافی ، CT ، MRI ، پزشکی هسته ای ، پولارید ، تزریق دانسیته دیجیتالی . که با انواع مختلفی از چاپگرها مثل چاپگرهای لیزری یا حرارتی مورد استفاده قرار می گیرند . 4- فیلمهای مورد استفاده در تزریق دانسیته 5- فیلمهای مورد استفاده در کپی برداری . که دو مورد اخیر برای تفریق دانسیته و کپی برداری در دستگاههای مخصوص استفاده می شوند .
نگهداری و انبار کردن فیلمها : طرز صحیح نگهدار و انبار کردن فیلمهای رادیولوژی بسیار مهم است . به چند دلیل: 1- تهیه فیلمهای رادیوگرافی هزینه زیادی را در بر می گیرد و گران است ، و در نتیجه بودجه زیادی برای این کار در نظر گرفته می شود که نباید هدر رود . 2- چون فیلم یک دتیکتور است ، هر گونه عاملی مثل نور ، اشعه و غیره روی آن تاثیر گذاشته و باعث ایجاد مه آلودگی ، آرتی فکت و در نتیجه اشکال در تصویر و تفسیر آن می شود . مواردی که بایستی مورد انبار کردن و نگهداری فیلمها در نظر گرفت عبارتند از : 1- تاریخ مصرف : تمام فیلمهای رادیوگرافی دارای تاریخ مصرف روی جعبه خود هستند که بایستی به آن توجه کرد . زیرا مواد حساس به نور ، فوتونهای گرمایی (IR) و اشعه زمینه را جذب می کنند ، که این باعث ایجاد fog و کاهش کنتراست فیلم می شود . پس بایستی قبل از رسیدن به تاریخ مصرف فیلمها آنها را استفاده کرد . 2- گرما : فیلمها بایستی در دمای کمتر از ˚C20 و یا ˚F68 نگهداری می شوند . هر چه دمای نگهداری فیلمها کمتر باشد ، مدت بیشتری و با میزان مه آلودگی کمتری می توان فیلمها را نگهداری کرد و مورد استفاده قرار داد . حتی ایده آل است که فیلم ها را فریز کرد و به دمای حدود صفر درجه سانتیگراد رساند . ولی قبل از استفاده بایستی دمای آنها را به دمای اطاق رساند . چون در غیر اینصورت رطوبت هوا به صورت قطراتی روی سطح سرد فیلم می نشیند و باعث ایجاد آرتی فکت " قطر آب " یا water spot می شود . 3- رطوبت نسبی : رطوبت نسبی هوا برای نگهداری فیلم بایستی بین 40 تا 60 درصد باشد . رطوبت کمتر باعث ایجاد آرتی فکت تخلیه بار یا جرقه می شود و رطوبت بیشتر باعث میعان بخار آب و ایجاد قطرات آب روی فیلم می شود . 4- نور : تمامی مواد حساس به نور از جمله فیلم رادیوگرافی بایستی نسبت به نور حفظ شوند . فیلمها بایستی در تاریکی مطلق نگهداری شوند . به همین دلیل کارخانه های سازنده فیلم ، فیلمها را درون بسته های ضد نور و ضد رطوبت بسته بندی می کنند . بازکردن جعبه فیلمها بایستی در تاریکی تاریکخانه انجام شود و فقط از نور safe light برای دیدن در تاریکخانه استفاده شود . حتی هاپر نیز بایستی دارای سنسور اتوماتیکی باشند که هنگام روشن بودن چراغ تاریکخانه یا باز بودن در تاریکخانه باز نشود . 5- اشعه :مهمترین خاصیت فیلمها ، حساس بودن به اشعه است . پس بایستی نسبت به اشعه از آن محافظت کرد که با پوشش های سربی و محافظ می توان اینکار را کرد. به عنوان مثال اگر اتاق انبار فیلمها کنار اتاق رادیوگرافی است ، دیوارهایش سربکوبی و حفاظت شده باشند . 6- حمل و نقل و انبار کردن : یکی از مواردی است که بایستی به آن دقت کرد . جعبه ای فیلم را نبایستی با ضربه جابجا کرد و زمین گذاشت .فیلمها بایستی بصورت عموی انبار شوند و نه بصورت افقی و خوابیده . زیرا در این صورت فشار به فیلمها نمی آید . فیلمهای بزرگتر در طبقات پائینتر قرار گیرند تا خطر افتادنشان کمتر باشد. 7- گردش در انبار : نحوه انبار کردن و استفاده از فیلمها و یا گردش انبار بایستی به صورتی باشد که فیلمهای قدیمی تر ، زودتر استفاده شوند . 8- دودها و گازهای مضر : دودها و گازهای مضر اگر با فیلم تماس پیدا کنند ، فیلمها را دچار مه آلودگی می کنند سپس فیلمها بایستی به دور از مواد شیمیایی قوی مثل : فرمالدهید ، سولفید هیدروژن ، آمونیاک و بخارهای ناشی از رنگها ، حلالها و پاک کننده ها قرار گیرند . -در پایان بایستی موارد زیر را رعایت کرد تا کلیشه های سالم و خوب و قابل تفسیر داشته باشیم . 1- فیلمها را نبایستی خم و تا کرد . 2- نبایستی به فیلمها و جعبه حاوی فیلم ضربه وارد کرد . 3- با دست چرب یا مرطوب نبایستی فیلم را برداشت و لمس کرد . 4- ، بایستی مراقب اثر ناخن و انگشت روی فیلمها بود، چون فیلمها به فشار حساسند. 5- بایستی از آلودگی های کاست ، صفحات تقویت کننده و حتی دستها جلوگیری کرد تا روی فیلمها ایجاد آرتی فکت نکنند . اصول طراحی نصب و نگهداری برای خرید دستگاه به این موارد توجه شود: • دستگاه اشعه ایکس به چه منظور استفاده خواهد شد؟ • چه فضایی مورد نیاز برای بخش رادیولوژی می باشد؟ • مقدار ولتاژ و آمپراژ مورد نیاز از منبع تغذیه بررسی شود. • مقاومت خط تغذیه نیز محاسبه گردد. برق مورد نیاز معمولاَ 208 تا 220 ولت و یا 480 ولت است که بخش رادیولوژی باید یک ترانسفورماتور اختصاصی برای خود داشته باشد. مشخصات پیشنهادی یعنی روشی که به وسیلة آن خریدار، جزئیات کامل دستگاه مورد نظر خود را بیان کند. مشخصات کارکردی بیان می کند که چه مقدار دقت در مورد مشخصات لازم است مراحل نصب(Installation) - مراحل نصب دستگاه اشعه ایکس: • ایجاد وقفه در هنگام نصب باعث بروز مشکلاتی مثل گم شدن یا صدمه دیدن برخی قطعات می شود. پس می توان در قرارداد خرید بندهایی را گنجاند که اگر کار نصب در مدتی مشخص صورت نپذیرد، فروشنده متحمل پرداخت جریمه گردد. • خریدار باید محل نصب دستگاه را مطابق آنچه ارائه داده، اجرا نماید. • عملیات پوشش سربی باید استاندارد باشد. • خریدار باید منبع تغذیه با ولتاژ مناسب را تهیه نماید. پس از نصب و راه اندازی، تمام قسمت ها توسط شرکت نصب کننده تست می گردد.3. مراحل پس از نصب(Post-installation) بازبینی نظارت کنترل کیفی - گارانتی دستگاه گارانتی یعنی سازندة دستگاه یا نمایندة او قطعه یا قطعاتی از دستگاه را در صورت بروز اشکال در مدت مشخص بعد از نصب بدون دریافت هزینه تعویض یا تعمیر نماید. - قرارداد سرویس و نگهداری دستگاه همة دستگاه های اشعه ایکس باید در دوره های زمانی مشخص از لحاظ عملکرد و کارایی تست شود. هر چقدر نحوة نگهداری و سرویس دستگاه بهتر باشد، احتمال ایجاد خرابی یا مشکل کمتر است. قرار داد سرویس می تواند به یکی از صورت های زیر باشد: • قرارداد سرویس و نگهداری بدون قطعه: در این حالت اگر برای رفع اشکال به قطعة یدکی نیاز باشد شرکت سرویس دهنده موظف به تهیة آن است؛ ولی هزینة آن توسط بیمارستان یا مرکز درمانی باید پرداخت شود. قرارداد سرویس و نگهداری قطعات یدکی: این روش در مراکز بزرگتر در طولانی مدت ارزان تر است؛ زیرا مراحل خرید به دلیل سیستم پیچیدة اداری طولانی تر، مستلزم صرف وقت و هزینة پرسنلی است. گزارش سرویس ونگهداری برای داشتن یک روند سرویس مناسب داشتن یک پرونده و سرویس و نگهداری که در آن نام، شماره سریال شرکت سازنده و زمان نصب دستگاه ذکر شده و هر بار که یک قسمت سرویس تعمیر شود جزئیات عیوب رفع شده قطعات یدکی مصرف شده و تاریخ دریافت سرویس لازم است. حداقل کارهای لازم در یک سرویس کلی: علاوه بر کارهای مثل روغن کاری تمیز کردن و زدوده کردن گرد و غبار موارد زیر نیز لازم می باشد: 1- تنظیم kV, mA و زمان 2- تست ولتاژ برق شهر و مقاومت خط 3- تست مدار حفاظت در برابر اضافه بار 4- تست صحت کار حرکت ستون و تیوپ 5- تنظیمات کلیماتور . عیب یابی دستگاه های رادیولوژی بروز نقص در تیوب مولد اشعه ایکس عمده ترین اشکالات تیوپ اشعه ایکس: 1- گازی شدن تیوپ: تنگستن تبخیرشده از فیلمان یا از روی سطح آند به صورت یک پوشش بسیار نازک روی سطح داخلی تولید و شیشه ای تیوپ اشعه ایکس رسوب می کند. اطمینان کیفی QA اطمینان کیفیت برنامه همه جانبه ای برای اطمینان از نهایت بهینه سازی در سیستم بهداشتی است که از طریق جمع آوری و ارزیابی منظم اطلاعات صورت می گیرد. هدف اولیه یک برنامه تضمین کیفی، بهبود مراقبت از بیمار است که شامل پارامترهای انتخاب بیمار، مدیریت تکنیکی، قوانین مربوط به آزمونها و بخش تصویربرداری، اثر بخشی تکنیکها، آموزش حین خدمت و تغییر تصاویر می باشد. تاکید اصلی این برنامه روی فاکتورهای انسانی است که می تواند باعث تغییراتی در مراقبت بهداشتی شود. آموزش حین خدمت شرکت در همایشهای برگزار شده، انجام آزمونهای دوره ای و بهبود روشهای برقراری ارتباط با بیمار می توانند از عوامل موثر در رویکرد انسانی مدیریت کیفیت باشد. کنترل کیفیت کنترل کیفی بخشی از برنامه تضمین کیفی است که در ارتباط با تکنیکهای مورد استفاده در مراقبت از بیمار و تستهای تکنیکی یک سیستم که روی کیفیت تصویر ثأثیر دارد، بحث می کند. به عبارت دیگر کنترل کیفی یبشتر در ارتباط با تجهیزات مورد استفاده در اطمینان کیفی کاربرد دارد. یک برنامه کنترل کیفی شامل 3 نوع کلی آزمایش است : 1- برنامه های ساده و غیر تهاجمی: این آزمونها می توانند توسط تمامی تکنولوژیست ها انجام شود. به عنوان مثال آزمایش تماس صفحات فولی با فیلم در کاست رادیولوژی و یا آزمون زمان سنجی دستگاه بوسیله Spinning Top 2- برنامه های غیر خطرناک و پیچیده : این برنامه ها توسط تکنولوژیست دوره دیده در امور کنترل کیفی انجام می شود. زیرا تجهیزات پیشرفته تر بوده و کار با آنها نیازمند دیدن دوره های خاص می باشد. بیشتر برنامه های آموزشی در این سطح کار می کنند. در نتیجه امروزه تکنسینهای دارای اینگونه قابلیتها، در حال افزایش می باشند.انجمن پرتونگاران آمریکا در برنامه های آموزشی خود برای تکنولوژیستهای پرتونگاری ، CT، MRI، پزشکی هسته ای سرفصلهایی در این ارتباط پیش بینی کرده و گنجانده است. 3- برنامه های خطرناک و پیچیده : این برنام ها توسط مهندسین و متخصصین دستگاه ها انجام می شود و نیاز به ابزارهای پیچیده دارد. در سطوح سه گانه یاد شده بطور کلی 3 نوع برنامه کنترل کیفیت وجود دارد: - آزمونهای پذیرفته شدن: آزمونهایی است که برای بررسی صحت ادعای کارخانه سازنده درارتباط با ویژگی های سیستم، روی یک دستگاه نو به عمل می آید. - آزمونهای مرتب: آزمایشات اختصاصی برای دستگاه پس از گذشت مدت زمان خاص مثلاً روزانه یا هفتگی یا ماهیانه و یا سالیانه - آزمونهای تصحیحی : اینگونه آزمایشات برای کنترل عملکرد درست و یا نادرست سیستم به کار می رود. مثلاً ؛ این که آیا خروجی سیستم اشعه x همان میزان نشان داده شده روی دستگاه است یا خیر. مشخص کردن اشکال و تحلیل مسئله : در بهبود مداوم روندی که موجب رضایت مصرف کننده شود، برای مشخص کردن اشکال و تجزیه و تحلیل آن، ابزارهای گوناگونی به کار می رود. سه گروه اصلی در این مورد معرفی می شوند. 1- نظریات کلی : در این بخش چند عامل نزدیکتر به موضوع که می توانند عامل اصلی باشند انتخاب شده و روی آن کار می شود. 2- تیم بهبود کیفیت : این تیم، افرادی هستند که از نظریات متمرکز و وابسته الهام گرفته و سعی در بهبود کیفی کار دارند. افراد این گروه می توانند جزو افراد گروه دوم نیز باشند. تحلیل اطلاعات برای تحلیل، اطلاعات کسب شده در مرحله قبل با روشهای نموداری مختلفی به نمایش در می آیند. این نمودارها باعث تمرکز بهتر روی موضوع و نیز انجام مرحله به مرحله بهبود کیفی می گردد. از انواع مختلف این نمودارها می توان به فلوچارت، دیاگرام عامل و اثر، هیستوگرام، نمودار پراکندگی اشاره کرد. ابزارهای کنترل کیفی رادیوگرافیک، ژنراتور اشعه x ابزارهای کنترل کیفیت ژنراتور اشعهx پارامترهای عملکردی ژنراتورهای اشعه x را مورد سنجش قرار می دهند و امکان انجام اندازه گیری های غیر خطرناک ( اندازه گیری هایی که نیازی به استفاده از مدار ولتاژ بالای ژنراتور توسط کاربر ندارند ) همانند پتانسیل لامپ، زمان تابش اشعه، میزان خروجی لامپ و پارامترهای مربوطه را فراهم می سازند و این توانایی را ایجاد می کنند که تکنیسین و رادیولوژیست، از تولید تصاویر تشخیصی با کیفیت بالا در شرایط کمترین مواجهه بیمار با دوز اشعه، اطمینان حاصل کنند. ابزارهای کنترل کیفیت ژنراتور اشعه x به عنوان بخشی از برنامه کنترل کیفیت بخش رادیولوژی به منظور پایش عملکرد تجهیزات تصویربرداری، ارزیابی کیفیت تصویر و اندازه گیری مواجهه بیماران و پرسنل با اشعه، مورد استفاده قرار می گیرند. اندازه گیریهای کنترل کیفیت را می توان توسط تکنسین های شاغل، تکنسین های مورد استفاده قرار متخصص کنترل کیفیت یا متخصصین فیزیک پزشکی، به انجام رساند. برنامه های کنترل کیفیت، موجب تشخیص سریع مشکلات شده و از استاندارد بودن تصاویر با کیفیت بالای مناسب جهت تشخیصی فوری یا مقایسه بعدی، اطمینان حاصل می نمایند و به هماهنگی آنها با قوانین، کمک می کنند. برنامه های کنترل کیفیت نیز می توانند باعث کاهش تعداد تصویربرداری شوند و بدین ترتیب، موجب کاهش هزینه و پرتوگیری بیمار شوند. اصول عملکرد ژنراتور اشعه x که جزء اصلی تمامی دستگاههای تصویربرداری تشخیصی اشعه x است، ولتاژ و شدت جریان ورودی را به منظور تأمین توان لازم جهت تولید پرتو x که دارای kVp و جریان (mA) مورد نظر است را تأمین می کنند و از زمان تابش مناسب در هر تابش، اطمینان حاصل می نمایند. از آنجا که دقت برخی پارامترهای تکنیکی خاص، عملکرد ژنراتور اشعه x را مشخص می سازند، ابزار کنترل کیفیت به منظور پایش این پارامترها مورد استفاده قرار می گیرد. پارامترهای تکنیکی اصلی که پیش از انجام تابش اشعه x تنظیم می شوند عبارتند از kVp، که حداکثر انرژی فوتونهای اشعه x و قدرت نفوذ فوتونهای خارج شده از لامپ اشعه x را مشخص می سازد؛ mA که شامل جریان الکترون عبور کننده از لامپ اشعه x که بر حسب میلی آمپر اندازه گیری می شود و تعداد فوتونهای اشعه x را مشخص می کند و زمان تابش ( بر حسب ثانیه ) که عبارت است از مدت زمانی که kVp در داخل لامپ به کار می رود. kVp انتخاب شده کیفیت تصویر و میزان مواجهه بیمار با اشعه را تحت تأثیر قرار می دهد، زیرا بر تفاوت کنتراست بین ساختمانهای نسج نرم، دانسیته کلی فیلم اشعه x و قدرت نفوذ پرتوی اشعه x تأثیر می گذارد. ابزارهای کنترل کیفیت به جای اندازه گیری mA ، میزان اکسپوژر که شاخص مستقیم برون ده لامپ اشعه x است و می تواند به صورت غیر تهاجمی، مورد پایش قرار گیرد را به طور روتین، اندازه گیری می کنند. اکسپوژر را می توان بر حسب رونتگن (R)، کولن بر کیلوگرم (C/kg) یا گری (Gy) ( میزان دوز اشعه )، مشخص نمود. ابزارهای کنترل کیفیت، تصاویر kV و mA در طول زمان _ که به صورت منحنی موج نشان داده میشود_ را نیز به صورت غیر تهاجمی مورد ارزیابی قرار می دهند. منحنی های موج به منظور تشخیص تغییرات موجود در دامنه آنها که ممکن است کیفیت متوسط پرتو را تحت تأثیر قرار دهند، بررسی شده و به تشخیص مشکلات ژنراتور اشعه x ( نظیر یکسو کننده کاهنده )، کمک می کنند. در اغلب بررسی های رادیوگرافیک، mA به همراه زمان تابش، مورد استفاده قرار می گیرد و میزان mAs ( میلی آمپر ثانیه ) را نشان می دهد که با زمان تابش و بنابراین، با دوز اشعه بیمار و دانسیته فیلم نسبت مستقیم دارد. در صورتیکه kvp بر روی مقدار ثابتی تنظیم شود، مقدار تابش دهی با mAs متناسب خواهد بود. از آنجا که تکنسین به منظور به دست آوردن سطح دانسیته مطلوب برای تصویر نهایی، از کمیت mAs استفاده می کند، ابزارهای کنترل کیفیت به منظور ارزیابی خطی بودن، از اندازه گیری مقدار اکسپوژر در محدوده خاصی از mAs استفاده می کنند. آشکارسازهای تابش به منظور اندازه گیری اکسپوژر و خطی بودن mAs، مورد استفاده قرار می گیرند. برخی ابزارهای کنترل کیفیت، به منظور ارزیابی خطی بودن، از اتاقک یونیزاسیون استفاده نمی کنند؛ در مقابل، خروجی یکی از ردیاب های kvp به عنوان شاخص نسبی مواجهه، در نظر گرفته می شوند. در حال حاضر، ژنراتورهای اشعه x تولید شده توسط کارخانجات مختلف دارای توانایی خطی بودن در محدوده 10%± در تمامی محدوده های mAs، برخوردار هستند. ابزارهای کنترل کیفیت اشعه x به صورت دستگاه هایی یکپارچه یا کیت های قطعه ای ، طراحی می شوند. ابزارهای کنترل کیفیت یکپارچه، شامل یونیت های مجهز به باتری می باشند که توانایی اندازه گیری های پارامترهای متعدد را دارند و داخل یک محفظه منفرد، قرار می گیرند. این اجزاء عبارتند از فیلترهای kVp، آشکارسازهای C&I/فتودیود و اتاقک های یونیزاسیون و صفحه کنترل می باشند. قرار دادن دستگاه در مسیر پرتو x و ایجاد یک اکسپوژر می تواند مقادیر kVp، اکسپوژر و زمان تابش دهی و نیز منحنی موج برخی از این پارامترها را نشان دهد. دستگاه های مستقل ، شامل انواع دارای توانایی اندازه گیری همزمان پارامترهای متعدد تا مواردی که تنها پارامترهای منفردی را اندازه گیری می کنند، می باشند. کیت های قطعه ای، انواع مختلف سنجش گرهای منفرد نظیر آشکارساز مستقل یا مجموعه آشکارساز متشکل از C&I/فتودیودها ؛ اتاقک یونیزاسیون همراه با مدار مربوطه و لوازم جانبی نظیر فیلتر نیم جذبی (HVL) و کابل هایی که آشکارسازها را به سیستم نمایش دهنده، مرتبط می سازد را شامل می شوند. قسمت آشکارساز در مسیر پرتو x قرار می گیرد. صفحه کنترل و صفحه نمایش، به طور معمول به صورت قسمت جداگانه ای می باشند که می توانند با منبع پرتو، فاصله داشته باشند اما از طریق کابل ها، ارتباط می یابند. دستگاه های چند قطعه ای می توانند در صورت سوار شدن مناسب، زمان تابش گیری، میزان مواجهه و منحنی موج را به طور همزمان اندازه گیری کنند. وظیفه kVp سنج یا kVp، خواندن میزان kVp براساس اندازه گیری تضعیف پرتو x شدیداً فیلتره شده در هنگام عبور از فیلتر بوده و از این طریق، امکان محاسبه انرژی پرتو و در عین حال، kVp لامپ را فراهم می سازند. معمولاً ابزارهای اندازه گیری kVp، از تعدادی جفت فیلتر مختلف استفاده می کنند تا نتیجه خواندن kVp در محدوده kvp150-40 که در تصویربرداری تشخیصی شایع است را به حد مطلوب برسانند. دستگاه های کنترل کیفیت kvp دستگاههای ماموگرافی دارای فیلترهای ویژه ای هستند. اگر چه kvp به عنوان بیشترین کیلو ولتاژ به دست آمده از لوله اشعه x در طی اکسپوز مشخص می شود ولی ممکن است این مقدار، در موارد افزایش بیش از حد یا لرزش بسیار زیاد منحنی موج، از اهمیت بالینی خاصی برخوردار نباشد. تمامی kvp سنجها، برداشت استانداردی ( موسوم به kvp متوسط ) را نشان می دهند که بیانگر متوسط تمامی موارد پیک می باشد. تعدادی از kvp سنجها، بیشترین مقدار پیک ( موسوم به kvp ماکزیمم ) ثبت شده در طی اندازه گیری را نشان می دهند. برخی kvp سنج ها، شاخص kvp موثر را نشان می دهند . سایر kvp سنج ها از فاکتورهای تصحیح کننده مختص به نوع منحنی موج استفاده می کنند که به منظور محاسبه kvp موثر، به کار می روند. Kvp سنج معمولی، می تواند در حدود 1000 نقطه داده ای را ثبت نماید. به عنوان مثال، در حد KHz10، می توان در حدود msec100 تابش دهی را ثبت کرد. این مقدار، به منظور اندازه گیری یک kvp کفایت می کند؛ با این حال اگر پهنای باند سیستم بافر محدود باشد شکل موجهای بلندتر را نشان نخواهد داد. برخی دستگاه ها، حدود نمونه گیری متغییر را امکان پذیر می سازند به نحوی که اندازه محدود بافر را می توان به منظورنشان دادن منحنی های موج طولانی تر ، مورد استفاده قرار داد حتی اگر قدرت تفکیک زمانی کمتر باشد. از سوی دیگر ، اندازه بافر را می توان به حدی بزرگ کرد که با داده های مربوط به چندین ثانیه، تطابق یابد. دستگاه های سنجش تابش ( دوزیمترها )، میزان تابش اشعه x را اندازه گیری می کنند در این دستگاه ها اتاقک یونیزاسیون به صورت جدا و یا در داخل دستگاه جاسازی شده و بکارمی رود. از آنجا که بار الکتریکی و جریان ایجاد شده درطی تابش اشعه x بسیار کوچکند ( در محدوده نانوکولون یا نانوآمپر)، ابزارهای اندازه گیری حساسی موسوم به الکترومتر، به کار گرفته می شوند. تبدیل مقدار شدت جریان به میزان اکسپوژر و بار الکتریکی به اکسپوژر ، لزوم استفاده از فاکتور کالیبراسیون را ایجاد می نماید. به منظور حصول اطمینان از تبدیل این کمیت های الکتریکی به کمیتهای پرتو تابی، باید اتاقک و الکترومتر به طور دوره ای، کالیبره شوند از نظر ایده آل ، باید مقادیر اکسپوژر ، کاملاً مستقل از انرژی اشعه باشد، خصوصاً در موارد ارزیابی محدوده kvp. امروزه دو نوع دوزیمتر رایج وجود دارد یکی اتاقکهای یونیزاسیون و نوع دیگر آشکارسازهای نیمه هادی. معمولاً اتاقکهای یونیزاسیون، به صورت استوانه ای دراز و باریک و یا کوتاه و پهن می باشند. دیواره های اتاقک، معمولاً از پلاستیک رسانا یا پوشیده از گرافیت با عدد اتمی مؤثر نزدیک به اجزای هوای محبوس شده، تشکیل می شوند؛ از آنجا که اغلب اتاقک های یونیزاسیون، تهویه می شوند، نوسانات ناخواسته فشار و درجه حرارت، توده هوای داخل اتاقک را تحت تاثیر قرار خواهند داد. بنابراین، درصورت انجام آزمایش در درجه حرارت و فشاری مخالف با حد استاندارد ( به ترتیب ˚c 22 و mmHg 760 ) باید از فاکتور تصحیح کننده، به منظور اصلاح مقادیر اکسپوژر و میزان اکسپوژر، استفاده نمود. آشکارسازهای نیمه هادی نیازی به تصحیح فشار و دما نداشته و کوچکتر از اتاقکهای یونیزاسیون می باشند ولی نوسانات kvp در آنها بیشتر است. کیفیت پرتو x با عبورکردن از طریق یک صفحه فیلتر فلزی نازک که در فاصله بین دیافراگم و لامپ قرار دارد، بهبود می یابد. معمولاً این فیلتر ، از آلومینیوم که اشعه x کم انرژی را جذب می کند، تهیه شده است. کیفیت پرتو، به صورت HVL توصیف می گردد که بر حسب میلی متر آلومینیوم لازم جهت کاهش مواجهه اشعه x تا یک دوم مقدار اصلی آن بیان می شود و می تواند kvp و mAs را ثابت نگه دارد. فیلترهای نیم جذبی یا تضعیف کننده ها، به منظور حصول اطمینان از به حداقل رساندن اکسپوژر بیمار از طریق سیستم فیلتراسیون در تجهیزات اشعه x مورد استفاده قرار می گیرند. فیلتر HVL در وضعیت تست و دربالای یک صفحه سربی قرار می گیرد و دوزیمتر، در فاصله بین فیلتر و صفحه قرار دارد. پرتو اشعه x از طریق فیلتر عبور می کند و مقداری را بر روی دوزیمتر نشان می دهد. به تدریج که ضخامت فیلتر افزایش می یابد، مقادیر دوزیمتر ثبت شده و بر روی کاغذ نمودار نیمه – لگاریتمی ترسم می گردد و HVL نهایی تجهیزات اشعه x، از روی نمودار خوانده می شود. در آمریکا بر اساس قوانین فدرال ، حداقل HLV مورد نیاز در مورد مقادیر kvp مختلف را مدنظر قرار می دهند. بررسی های HVL در هر بار سرویس دستگاه نیز اهمیت دارد و بدین منظور ، باید دیافراگم لامپ اشعه x برداشته شود. برخی ابزارهای کنترل کیفیت، مجهز به انواع واحدهای مختلف روشهای اندازه گیری می باشند. ریزپردازنده های کار گذاشته شده، دارای خروجی های RS232 می باشند که امکان کار با کامپیوتر را فراهم می سازند دستگاه های سازگار با PC، ممکن است محتوی برنامه هایی جهت تضمین کیفی عملکرد باشند که شامل پردازش عبارات، بودجه بندی، اندکس زدن فیلم، فهرست موجودی، آنالیز فیلم پذیرفته نشده و کنترل نگهدارنده است. ممکن است پرینتر، به عنوان بخشی از دستگاه یا به عنوان قطعه ای جداگانه باشد که قالب بندی گزارش را فراهم می سازد. مشکلات گزارش شده هیچگونه مشکل قابل ملاحظه ای در مورد اختلال عملکرد ابزارهای کنترل کیفیت ژنراتورهای اشعه x ارائه نشده اند؛ با این حال، در صورتی که این ابزار به صورت متناسب با پارامتر یا نوع تجهیزات مورد پایش انتخاب نشود، ممکن است نتیجه مطلوبی حاصل نگردد. تمامی KVP سنجها، دارای محدوده عملکردی مطلوب ویژه ای می باشند. نسبت پائین سیگنال به نویز در منحنی موج اشعه، می تواند دقت ابزار را در مواردی که شدت اشعه از حد پائین تعیین شده کمتر می شود، با اختلال مواجه سازد. برخی ابزارهای کنترل کیفیت ، به منظور ارزیابی عملکرد، سرویس دهی و کارهای تحقیقاتی طراحی شده اند در حالی که سایر موارد، بیشتر برای کاربردهای کنترل کیفیت مناسب می باشند. دستگاه های قطعه ای که معمولاً امکان انتخاب انواع اتاقکهای یونیزاسیون، منحنی موج KVP کالیبره شده، میزان نمونه گیری منحنی های موج مختلف و تأخیر آنها و احتمالاً برخی توانایی های سنجش تهاجمی را فراهم می سازند، بیشتر برای بخشهایی که دارای تخصص فیزیک یا مهندس رادیولوژی در آنها کار می کنند، مناسب می باشند. سیستم های قطعه ای را می توان به منظور کاربردهای معمول کنترل کیفیت نیز مورد استفاده قرار داد؛ با این حال، معمولاً از هزینه و پیچیدگی بیشتری نسبت به دستگاههای یکپارچه برخوردارند. ابزارهای اخیر، بیشتر برای کاربری های روتین کنترل کیفیت که توسط متخصص رادیولوژی انجام می شود و تجربه و زمان لازم جهت استفاده از این ویژگیهای پیشرفته در سیستم های قطعه ای را دارد، مناسب است. نکات قابل توجه در خرید مهمترین عاملی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا سیستم کنترل کیفیت قابلیت اندازه گیری پارامترهای مورد لزوم را دارد یا خیر. تعداد و انواع دستگاه های پرتونگاری مختلفی که می تواند توسط یک دستگاه کنترل کیفیت مورد بررسی قرار گیرد شاخصهای اصلی بوده و می تواند روی قیمت، کاربری مفید و پیچیدگی یک دستگاه کنترل کیفیت قابلیت اندازه گیری یک نوع سیستم پرتو x را دارد و در نتیجه به راحتی قابل تنظیم و استفاده است. سیستم های پیچیده تر قابلیت کنترل بیشتر اشعه x را داشته و کاربرد مشکلتری داشته و گران هستند. برخی از دستگاه های کنترل کیفیت برای قابلیت های نظیر ارزیابی، سرویس و کارهای تحقیقاتی طراحی شده اند. سیستم های چند قطعه ای معمولاً قابلیتهای دوزیمتری با اطاقک یونیزاسیون ، تعیین شکل موج و کالیبره کردن آن را دارند. این دستگاه ها برای بخش خیلی مناسب بوده و نیاز به استخدام مسئول فیزیک بهداشت در بخش نیست، در عوض این سیستم ها معمولاً گرانتر و پیچیده تر از دستگاه های ساده می باشد. دستگاه هایی که اخبراً به بازار عرضه شده اند، قابلیت آزمایشهای متداول کنترل کیفیت را داشته و یک تکنسین پرتونگاری به راحتی می تواند این سیستم ها را مورد استفاده قرار دهد. خریداران باید از محدودیتهای ابزارهای فوق العاده تخصصی نظیر دوزیمترها، زمان سنج ها و سایر سنجش های عملکردی منفرد یا دو منظوره، آگاهی داشته باشند. برخی ابزارها نمی توانند طیف وسیعی از پارامترهای ضروری جهت برنامه ریزی معمول کنترل کیفیت را اندازه گیری کنند. به عنوان مثال، kVp سنج طراحی شده برای یونیت ماموگرافی نمی تواند در اغلب یونیتهای رادیوگرافی تشخیصی دیگر، مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، استفاده از این ابزارها به طور معمول ، بسیار ساده بوده و ممکن است ضرورت یابد که نقایص موجود در توانایی اندازه گیری کنترل کیفیت را مرتفع سازد. ملاحظات خرید هنگام بررسی قیمت دستگاه های کنترل کیفیت، خریدار باید ارزش دستگاه را با قابلیتهای آن مقایسه نموده و دستگاهی تهیه کند که قابلیتهای مورد نیاز برای کنترل کیفیت را داشته باشد. گاهی اوقات لازم است که برای تکمیل تجهیزات کنترل کیفیت قسمتهای اضافی دیگری که توسط فروشندگان دیگر به فروش می رسند تهیه شود. سیر تکاملی برنامه های کنترل کیفیت از اوایل دهه 1970، وارد بخش های رادیولوژی تشخیصی شده اند. پیش از آن زمان، کیفیت تصویر اشعه x، تنها براساس بررسی های مشاهده ای به انجام می رسید. این امر، موجب می شد که تصاویر از نظرتشخیصی ، قابل پذیرش باشند اما پائینتر از سطح استانداردی بودند که در حال حاضر، در دسترس است. در طی سالهای متمادی، کاستهای تست کننده خاصی که به طور معمول به همراه استپ وج و فیلترها مورد استفاده قرار داشت. به منظور اندازه گیری دقت kvp ، مورد استفاده قرار می گرفت . این تکنیک ،به صورت ایجاد اکسپوز متعدد و سنجش دقیق دانسیته تصویر در فیلم انجام می گرفت. پیش از ابداع زمان سنجهای الکترونیکی، اندازه گیری زمان تابش به صورت غیر تهاجمی، بدین شکل انجام می شد که فیلم ،در زیر صفحه حاجب ثابت یا دارای حرکت همزمان با فیلم قرار می گرفت که سوراخ کوچکی بر روی آن، وجود داشت. زمان تابش از طریق شمارش تعداد لکه های مجزای ایجاد شده بر روی فیلم یا اندازه گیری طول قوس، محاسبه می شد. اگر چه این روش هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد، اما تاریخ استفاده از چنین روشهایی گذشته است. سنجش مواجهه در سالهای متعدد ، از طریق اتاقکهای یونیزاسیون و الکترومترها اندازه گیری می شود و پیشرفت های حاصل در این ابزارها، دقت و سهولت استفاده از آنها را بهبود بخشیده است. امروزه ابزارهای دارای آشکارساز اشعه x مستقل به منظور سنجش اکسپوژر تشخیصی، دردسترس می باشند. این ابزارها می توانند به صورت کوچک و مستحکمی ساخته شوند و در مقابل فشار و درجه حرارت مقاومند. ابزارهای مذکور ، نیاز به ولتاژ پایه ندارند و اثرات پخش کنندگی آنها ناچیز است. برخی از دستگاه های قابل دسترس در حال حاضر، از وابستگی انرژی کمتر از 5% در محدوده انرژی تشخصی برخوردارند در حالی که اگر چه در گذشته ، اندازه گیری تابش مستقیم پرتو در آشکارسازها ، نیازمند تصحیح انرژی قابل ملاحظه ای بود. برخی سنجش گرهای کنترل کیفیت، دارای آشکارسازهایی می باشند که دقت kvp، میزان اکسپوژر و زمان سنج را در محدوده kvp مورد استفاده در روشهای رادیوگرافیک، فلوئوروسکوپیک و ماموگرافیک اندازه گیری می کنند. همچنین این ابزارها می توانند از ویژگیهایی نظیر محاسبه و انتخاب فیلتر اتوماتیک ( که در طی چند هزارم ثانیه اول تابش دهی، صورت می گیرد ) برخوردار باشند. لوازم جانبی خاصی را نیز می توان به منظور ذخیره منحنی موج kvp و اشعه، مورد استفاده قرار داد. برخی ابزارها ، دارای یک فیلتر با طیف گسترده – یک جفت فیلتر که به منظور محدوده بالای کیلو ولتاژ تشخیصی – مورد استفاده قرار می گیرد، می باشند. امروزه PC ها یا کامپیوترهای سازگار و نرم افزارهای طراحی شده اختصاصی، جهت برنامه های تامین کیفیت رادیوگرافیک در بیمارستانها وجود دارند که به منظور استفاده در بسیاری از ابزارهای کنترل کیفیت به کار گرفته می شوند. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۸:۵۹ ق.ظ ] [ آرمان ]
Digital Radiology تفسیر در دنیای جدید برای پزشکان دوران دیجیتالی شدن در رادیولوژی، دربین بخشهای کاملاً دیجیتالی، یک مرحله تازه شروع شده است. در حالیکه تمرکز دیجیتالی شدن روی موارد مربوط به تکنولوژیست هاست، فضای تفسیری رادیولوژیست ها هم تحت تاثیر این تغییر اساسی قرار گرفته است. این تغییر بوسیله PACS هدایت شده است، و به رادیولوژیست ها قول داده اند که تکنولوژی لازم برای دریافت سریع تصاویر رادیولوژی را برای آنها فراهم کنند. توانایی ارائه الکترونیکی یکسری از تصاویر دیجیتال به پزشکان مفسر، فرصتهای جدیدی برای رادیولوژیستها فراهم کرده است ،سوالات جدیدی را برای این پزشکان و بخشهایی که کار می کردند به همراه داشت. اعتراضات در زمینه جسمانی بودند و بیان می کرد که خستگی ذهنی باعث توقف خودبخودی و کوتاه شدن کار پزشکان می شود. این موضوع که چطور دیجیتالی شدن روی دوره کاری پزشکان اثر میگذارد، خطرات ذاتی درالگوی کاری جدید و اینکه چگونه فضای تفسیر را برای بهینه سازی و تربیت پزشکان مفسر فراهم می سازد مورد بحث قرارگرفت. در شیوه استفاده از فیلم، پزشکان یک محدوده متنوعی از جعبه های نوری و سیستمهای نمایشگر استفاده می کنند و نمایشگرهای موتوری پیچیده ای برای ایجاد صفحه نمایش لازم در پشت تصویر به منظور بررسی تصاویر x – ray و دیگر تصاویر را بکار می برند. این سیستمها همواره در ارتباط با پزشکان مفسر بدون تغییر وجود دارند و پزشکان یک سری ابزار ( لنزهای بزرگ نما، ماده حفاظتی و 000 ) برای راحتی کار تفسیر استفاده می کنند. با تصاویر فیلمی لازم است که پزشک، تکنولوژیست یا تکنسین ، دائما فیلمهایی که مورد بررسی قرار گرفته اند را برداشته و فیلم جدیدی برای تفسیر قرار دهد. در بخشهای شلوغ بطور معمول رادیولوژیستها باید تصاویر مورد بررسی را از یک board بر board دیگر انتقال دهند. البته اگر فضای بخش اجازه دهد وجود بخشهای خاص مثل MRI و CT که تصاویرشان بررسی های خاصی را لازم دارد این وضعیت را تشدید می کند. یکی از بزرگترین فواید توسعه نرم افزاری و سخت افزاری که بوسیله حامیان PACS ذکر شده است، حذف حرکات اضافی و وقفه ای است که در پاراگراف قبل بیان شد. یک PACS خوب کاملاً بطور قطعی، به رادیولوژیست اجازه میدهد تا تصاویر پی درپی را با کمترین حرکت و جنبش نسبت به حالتی که باید در ملاء عام نمونه های دقیق را مورد بررسی قرار دهد، بوسیله ابزارهای دیجیتالی که ازطریق صفحه کلید هدایت می شود و با انگشتان به اجرا در می آید تفسیر کند. عامل بالقوه و انتظاری که به سرعت بالا می رود، کاهش noise در روند تفسیر بود که بوسیله وقفه کاری ایجاد میشود. متاسفانه با آنکه ما محیط تفسیری را طراحی کرده ایم افزایش پتانسیل بهره وری نمی تواند بجز با پرداخت بهای سنگین انسانی فراهم شود. در ساده ترین شرایط، رادیولوژیست یک انسان است نه یک ربات، و محیط تفسیر که انتظار می رود برای او وجود داشته باشد باید در شرایط انسانی تعریف شده باشد. انسان نمی تواند تمام روز را دریک محل نشسته و کار تفسیر انجام دهد بدون اینکه خسته شود. خستگی فیزیکی منجر به خستگی ذهنی می شود و خستگی ذهنی امکان اشتباه در تفسیر را زیاد میکند. خوشبختانه مطالعات مهم کامپیوتری برای فراهم کردن رفاه هر چه بیشتر رادیولوژیست ها انجام شده است. مدت زمانی که رادیولوژیست درطول روز می تواند با کامپیوتر کار کند بدون اینکه صدمه خاصی به او وارد شود مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بعد از سالها تحقیق چندین رکن اساسی برای بالا بردن فعالیت مغزی و تفسیری مفسران را درحین کار با کامپیوتر به اطلاع شما می رسانیم. - اصلاح زاویه بین سرو گردن و تصویر - تکیه گاه مناسب برای ساعد و مچ - فراهم کردن زاویه 90 درجه بین ساعد و بازو - وجود صندلی قابل تنظیمی که ستون فقرات را کاملاً پوشانده و شامل جایگاهی برای گردن و سر بوده ، بدون اینکه نقطه فشاری روی هیچ عضوی داشته باشد. - حذف صداهای نا مربوط - استفاده از نور مناسب با این ملاکها می توانیم یک اتاق تفسیر مخصوص با نور و صندلی و فضای مناسب فراهم کنیم. متاسفانه همه رادیولوژیستها یک جور نیستند و برای مثال نمی تواند یک نوع صندلی خاص برای همه تولید کرد. - کاربر می تواند برای کاهش خستگی خود هر 20 دقیقه پوزیشن خود را تغییر دهد. این کار ثابت می کند که چرا استفاده از سیستم فیلم برای رادیولوژیستها بهتر بود چون آنها در حین قرائت فیلم جنبش و حرکت داشتند و در حین تفسیر یک سری تصویر پیچیده سروگردن خود را به فیلم نزدیک می کردند تا تمرکز دقیقی داشته باشند و ضمناً بطور مداوم برای اینکه فیلم را به گیره خود آویزان کنند حرکت داشتند که همه این کارها از آسیب به اندام آنها جلوگیری می کرد. در حالیکه سیستم PACS هیچ نیازی به حرکت وجود ندارد و ما باید با دقت تمام حواس خود را برای بررسی وضعیت بیماری متمرکز کنیم، چون احتیاجات قبلی که ذکر شد بطور مکانیکی و الکترونیکی تامین می شود و ایجاد حرکات منظم درطی کار تفسیر خیلی راحت نیست و به این خاطر بر اساس مطالعات، استراحت تقریباً 2 دقیقه ای هر 20 دقیقه یکبار برای تغییر موقعیت و تغییر فوکوس چشم مشکلات اسکلتی – ماهیچه ای را بدون اثر نامطلوب در کار کاهش میدهد. میزهای کار در حال حاضر طوری طراحی شده که بطور الکتریکی قابل تغییر است و هر دو صدا و نور را میتوان کنترل کرد و این امکان را به رادیولوژیست میدهد که در حین کار مدتی بایستد و یا گاهی به حالت لم داده کار تفسیر را انجام دهد. البته این میزها بسیار گران هستند و یک میز تقریباً شش میلیون قیمت دارد و با سرمایه کنونی کشورها چگونه می توان این امکانات را برای مراکز فراهم کرد؟ البته برای یک پیشرو رادیولوژی این توجیه مالی باید آسان باشد. اگر یک رادیولوژیست صدمه ببیند در حدود چند میلیون در هر روز در آمد خود را از دست می دهد. هر صدمه به Carpul tunnel حداقل6 – 3 هفته استراحت نیاز دارد که پی آمد مالیآن برای یک رئیس رادیولوژی خیلی قابل انتظار نیست. با همه مسائل مطرح شده استفاده از یک سیستم تفسیری دیجیتال و سرمایه گذاری در PACS بسیار با اهمیت است و این کار روی هم رفته در آمد پزشکی بخش را بالا می برد .البته این افزایش بازدهی مالی بطور مستقیم قابل مشاهده نیست ولی با مقایسه قسمت پرداخت شده برای تجهیزات و روشهای انجام شده در بخش می توان به این نتیجه رسید. بازارهای اروپایی برای سیستم دیجیتال رادیولوژی دندان از سال 2000 بیش از 2 برابر شده است و به 6/51 میلیون دلار در سال 2003 رسیده است. Digital Radiology امروزه تقریباً 3/2 تمام محصولات تصویری در یک بیمارستان بر پایه اشعه ایکس است و اکثریت بر پایه سیستم فیلم کار می کنند. این سیستم ها نسبتاً ارزان هستند ،اما قیمتهای پنهانی که وجود دارد قابل توجه می باشد، در شرایط کاری ( شامل زمان کار درمان ) بیماران کمی پذیرش می شوند. در عین حال سیستم دیجیتالی که اکنون تولید شده است خیلی گرانتر است اما پس انداز عملی آن هزینه اولیه خرید سیستم را جبران می کند. DR همچنین مزایای پزشکی زیادی دارد. برای مثال درصد بالای شباهت با فیلم و قدرت تشخیص بالای سیستم DR می تواند بهترین تصاویر را در حین کاهش پرتوگیری بیمار تهیه کند. تصاویر DR بصورت دیجیتالی روشنتر می شوند و با دستکاری نرم افزاری می توان اطلاعات بیشتری را از تصویر گرفت که به تشخیص و درمان خیلی کمک می کند. این تصاویر می تواند بایگانی شده و بدون درنگ مورد استفاده قرار بگیرند و بررسی مجدد تصاویر و ارجاع آنها به پزشک مشاور هم امکان پذیر است. 5 سال قبل تکنولوژی اختصاصی سلنیوم برای پیشرفت مستقیم صفحات دتکتور دیجیتال رادیولوژی بدست آمده ودر شرکت ANRAD برای گسترش و تولید پانلهای با کیفیت بالا و یکدست دتکتورهای x – ray مستقرشد. در Direct Digital Radiography ، ( DDR ) که فوتونهای اشعه ایکس مستقیماً به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میشود، تصاویر و اطلاعات بیشتری نسبت به تکینک غیر مستقیم بدست می آید. در سال 2004تعداد وسیعی واحدهای Chest که می توانست آزمونهای ایستاده را برای بیماران انجام دهد و یک ابتکار جدید برای ایجاد سیستم DR چند منظوره برای آزمونهای رادیولوژی معمولی و آزمونهای ایستاده انجام شده بود وارد بازار شد . تقاضاهایی برای بخشهای اورژانس، مراکز تروما و کلینیک اورتوپدی وجود دارد. اکنون سیستم فلوروسکوپی دیجیتال نیز ساخته شده که معتقدیم مزایای این سیستم هزینه بالای آن را تحت پوشش قرار می دهد. Direct Digital Technology این وسیله معمولاً از یک سنسور در تماس مستقیم با کامپیوتر تشکیل شده است. این تکنولوژی دو تا از بیشترین اندازه های رایج داخل دهانی، OPG و تصاویر Ceph را دیجیتالی می کند. سنسورهای داخل دهانی جایگزین فیلمهای x – ray می شوند و به کمک یک وسیله پوزیشن دهنده مثل Rinn system در داخل دهان بیمار قرار می گیرد. سپس اشعه ایکس به روش معمول تولید می شود و در عرض چند ثانیه تصویر روی صفحه کامپیوتر آماده بایگانی و تشخیص می شود. OPG اختصاصی و دستگاههای Ceph به روش مشابه سیستم فیلم عمل می کنند و بعضی از فیلم های جدید دستگاههای OPG می توانند برای استفاده دیجیتالی در تکنیکهای مشابه استفاده شوند. با روش جدید می توان اکثر کارهای مربوط به دندان بخصوص endidintics( رشته ای از دندان پزشکی که مربوط به علت پیشگیری و تشخیص و درمان بیماریها و صدمات پولیپ دندان و بافتهای اطراف آن می باشد.) و implantology ( کاشت دندان ) که ممکن است برگشت سریع تصاویر لازم باشدانجام داد. Inderect Digital Technology . Image Plate Scanners در نوع دیگر سیستم دیجیتالی اشعه ایکس صفحات تصویری از فیلم مانند و قابل انحنایی که با روش مشابه فیلم معمولی مورد تابش قرار می گیرند استفاده می شود. بجای پروسس فیلم در یک پروسسور شیمیایی این صفحات بوسیله یک اسکنر دیجیتال اسکن می شوند اطلاعات به دام افتاده به تصویر رادیوگرافیک روی صفحه نمایش تغییر شکل می دهند. پیشرفت اخیر در صفحات تصویر و تکنولوژی اسکنر به این معنی است که کیفیت و سرعت قابل مقایسه با بهترین سیستمهای دیجیتال مستقیم است. با هر دو نوع تکنولوژی اکنون کیفیت تصویر بسیار بهتر از فیلم معمولی است. تصویر برداری دیجیتالی موقعیت خارق العاده ای داشته و بر بسیاری از موانع اولیه مثل کارهای صنعتی ناکافی، تنگنای تولید، قیمت فوق العاده و میل کم مشتریان غلبه کرده است. افزایش تصاویر بایگانی و سیستمهای ارتباطی ( PACS ) محرکی برای پذیرش تکنولوژی دیجیتالی تکمیلی که در نصف کردن قیمتها و افزایش کیفیت تصاویر موثر خواهد بود می باشد وبه راحتی می تواند جایگزین فیلم در تصویربرداری شود. DR همین طور تاخیر زمانی و ناکارآمدی ذاتی در تولید فیلم را حذف کرده و بیماران را افزایش داده و به بیمارستان اجازه می دهد تا در فضا و کارکنان رادیولوژی صرفه جویی کند. استفاده از تشعشع دهی کم برای تولید کیفیت بالای تصاویر اشعه ایکس یک موفقیت بزرگی است که سیستم DR را بسیار جلوتر از سیستم رادیوگرافی قرار می دهد. تعداد زیادی از مدلهای DR به اندازه نصف اشعه ای که آزمونهای روتین رادیوگرافی لازم دارند بکار می برند. با توجه به ریسکی که در استفاده از اشعه وجود دارد دز بسیار کم اشعه در سیستم DR همراه با کیفیت تصاویر بالا عامل اصلی افزایش فروش این سیستم هاست. تکنولوژی ابتکاری جدید که شامل چندین مشخصه برای پیشرفت تشخیص بالینی است در سیستم DR اجرا می شود. برای مثال شبیه سازی و برابر سازی بافت اجازه می دهد که یک سیگنال با کیفیت بالا دانسیته بافتی بالا و دانسیته پایین را بخوبی نمایش دهد. کاهش دو برابر انرژی، یک تکنیک تصویری است که اجازه میدهد خصوصیات تضعیفی متفاوت بافت نرم و استخوان بطور جداگانه پردازش شود. تکنولوژی جدید ساختارهای قبلی را با تصاویر با وضوح بیشتر برای تشخیص پاتولوژیهای مبهم جایگزین می کند. سنجش تراکم استخوان تراکم سنجی استخوان جهت اندازهگیری محتویات معدنی استخوان استفاده میشود و این اندازهگیری کاهش توده استخوانی را بخوبی نشان میدهد. تراکم سنجی استخوان جهت تشخیص پوکی استخوان و تعیین ریسک شکستگی استخوان بسیار مفید است. اغلب روشهای اندازهگیری مواد معدنی استخوان bone mineral density (BMD) بسیار سریع و بدون درد میباشد. روشهای در دسترس BMD شامل DEXA و استفاده از x،CT-Scan ستون فقرات، مچ دست، بازو و یا ساق پا (Quantity CT or (QCT ، Osteo CT، و یا Ultrasoundمیباشند. برای mass screening purposes (اهداف غربالگری عمومی) یک نوع روش رسپتومتری قابل حمل و پرتابل وجود دارد. در این روش از یک وسیلهDexa x-ray یا واحدquantitative ultrasound استفاده میشود. هر دو نوع این آزمایشات موبایل، مچ دست انگشتان یا پاشنه پا را مورد آزمایش قرار میدهد. روشهای موبایل دانسیتومتری دقت تکنیکهای ثابت و غیر موبایل را ندارند چون تنها یک استخوان را مورد آزمایش قرار میدهند. استخوانی که مواد معدنی خود را از دست داده ضعیف میشود و احتمال شکستگی بالایی دارد وbone densitometry قبل از شکستگی و احساس ضعف در استخوان این کاهش را نشان میدهد. DEXA رایجترین روش دنسیتومتری است. این روش بیدرد بوده و احتیاج به هیچ تزریق، روش تهاجمی، مسکن یا رژیم خاص و مراقبتهای ویژه ندارد. در طی این آزمون بیمار روی تخت دراز کشیده و سیستم قسمتهای مورد نظر بدن را اسکن میکند (به طور معمول مهرههای پایینی ستون فقرات و لگن) مدت زمان اسکن تنها چند دقیقه است. اشعه x مورد استفاده در DEXAکمتر ازChest x-ray است. دانسیته استخوانی هر بیمار با نمودار افراد سالم مقایسه میشود و نتیجه اعلام میشود. روش جدید اندازهگیری استئوپروز استفاده از اولتراسوند است. سیستم اولتراسوند اندازهگیری مواد معدنی استخوان، بسیار کوچکتر و ارزانتر ازDexa است و زمان انجام این کار حدود 1 دقیقه میباشد. مزایای استفاده از اولتراسوند دنسیتومتری 1- هیچ اشعه یونسازی وجود ندارد 2- امکان تکرار تصاویر ناحیه مورد نظر 3- مشخص شدن میزان مواد معدنی ناحیه مورد نظر(Region of interest (ROI به همراه حدود هندسی آن 4- دقت 5/0% 5- کنترل اتوماتیک درجه حرارت برای معتبرترین اندازهگیری 6- کالیبراسیون دقیق و کنترل داخلی 7- سرعت بالای آزمون 3ms 8- نمایش رنگی تصاویر برای ارزیابی بهتر دانسیته 9- قیمت کم نسبت به تجهیزات DEXA 10- ذخیرهسازی تصاویر بیماران برای مدت طولانی به منظور پیگیری 11- دسترسی آسان به تصاویر برای اپراتور 12- ضبط تصاویر پاشنه 13- مقایسه بین چندین تصویر
DEXA equipment
دو نوع سیستمDEXA وجود دارد:
وسیله مرکزیCentral device و فرعیPeripheral device. Central DEXAدانسیته استخوانی را در استخوانهایhip (لگن) و مهرهها اندازه میگیرد در حالیکهPeripheral device دانسیته را در مچ دست و پاشنه و انگشتان اندازهگیری میکند. سیستم مرکزی در بیمارستان و مراکز پزشکی استفاده میشود در حالیکه پریفرال در داروخانهها و مراکز موبایل پزشکی قابل استفاده است. Central یک میز تخت و بزرگ و یک بازو آویزان دارد که بازو به جلو و عقب قابل حرکت است و بنابراین تخت میتواند به عنوان تخت درمان یا صندلی آزمایش برای بیماران ویژه استفاده شود. Peripheral device فقط 30 کیلوگرم وزن دارد و شامل یک جعبه متحرک است که فضایی برای قرارگیری با جهت تصویربرداری دارد. سیستمDEXA یک بیم اشعه باریک و غیر قابل رؤیت اشعهx با دز کم دارد و انرژی را به سمت استخوان میفرستد. اشعهx در دو انرژی با دو پیک مجزا وجود دارد یک پیک به طور عمده بوسیله بافت نرم جذب میشود و دیگری بوسیله استخوان. میزان جذب شده بوسیله بافت نرم در نهایتSubtract (تفریق) شده و آنچه باقی میماند دانسیته بافت استخوانی است اشعه استفاده شده در این روش 1/0 اشعه استانداردChest x-ray است. آزمونDEXA بین 10 تا 30 دقیقه طول میکشد که البته به نوع تجهیزات و قسمتی از بدن که مورد آزمایش قرار میگیرد بستگی دارد. در طی آزمون دتکتورها به آرامی روی ناحیه مورد نظر حرکت کرده و تصاویر را روی مونیتور ثبت میکنند. نتایج آزمون آزمون تراکم استخوان با دو حد مطلوب یا معیار مقایسه میشود: افراد بالغ و جوان سالم(T- Score) و افراد همسن (Z-Score) نتیجهBMD شما با نتایجBMD افراد بالغ 25 تا 35 ساله هم جنس و هم اقلیم شما مقایسه میشود. میزانStandard deviation (SD)(انحراف از وضعیت استاندارد) تفاوت بین BMDشما و آن گروه افراد سالم است. این نتیجهT-Score شماست. T-Scoreمثبت نشان میدهد که استخوان شما قویتر از وضعیت نرمال است وT-Score منفی بیانگر ضعیف بودن استخوان شما نسبت به حالت نرمال است. YN=young normal طبق بیان سازمان بهداشت جهانی استئوپروز طبق جدول زیر تعریف میشود: معیاری برای پوکی استخوان در زنانT-Score: نرمال 1/0کاهش کم تراکم استخوانBMD بینSD 5/2- تا 0/1- زیر رنج افراد جوان بالغ است پوکی استخوان >BMD5/2- پایینتر از رنج افراد سالم جوان پوکی استخوان شدید>BMD 5/2- پایینتر از رنج افراد سالم جوان است و بیماران دو یا چند شکستگی دارند. به طور معمول احتمال شکستگی استخوان با هرSD زیر نرمال دو برابر میشود بنابراین شخصی با یکBMD ،1SD زیر نرمال یعنیT-Score=-1 نسبت به یک شخص باBMD نرمال، دو برابر احتمال شکستگی استخوان دارد و یک شخص با 2-T-Score= 4 برابر فرد سالم احتمال شکستگی دارد وقتی این اطلاعات بدست میآید، فرد با احتمال بالای شکستگی میتواند به هدف جلوگیری از شکستگیهای آینده درمان شود. از جهت دیگرBMD شما با یک معیار سنی مقایسه میشود. این موردZ-Score نام دارد که در این مرحله نتیجهBMD شما با فرد همسن، هم جنس، هم وزن و هم قد شما مقایسه میشود. استئوپروز شایعترین بیماری متابولیک استخوان است. این بیماری با کاهش ضخامت قشر استخوان، کاهش تعداد و اندازه ترابکولهای استخوان اسفنجی (یعنی اختلالهایی که در آنها تمام اسکلت درگیر میشود) مشخص میشود. هر تغییری در سرعت تشکیل و جذب که جذب را از تشکیل استخوان بیشتر کند میتواند از توده استخوانی بکاهد. این واقعیت که در بعضی از زنان با پیدایش یائسگی از بین رفتن استخوان سرعت میگیرد و هر گاه قبل از سن یائسگی طبیعی، تخمدانهای زنی برداشته شود ولی دچار پوکی استخوان پیشرس میشود حاکی از آن است که استروژنها نقش مهم در جلوگیری از، از بین رفتن استخوان دارند. سیگار هم یا به طور مستقیم بر استخوان سازی اثر میکند یا به طور غیرمستقیم بر کار تخمدانها اثر مینماید کاهش سطح هورمون پاراتیروئید هم در کاهش استخوانسازی مؤثر است. احتمالاً خوردن اسید زیاد، خصوصاً به صورت غذای پرپروتئین، به خاطر خنثی کردن همین اسید اضافی منجر به حل شدن استخوان میشود. خود اسید ممکن است استدوکلاستها را فعا کند. زندگی بیتحرک در افرادی که عضلات کمی دارند، نیروهای مکانیکی وارده بر استخوانهایش را کم میکند و میل به از بین رفتن استخوان را افزایش میدهد. یک نوع استئوپروز در کودکان و نوجوانان و دختر و پسر، با کار طبیعی کنار دیده میشود. این دسته را استئوپروز آیدیوپاتیک مینامند. بسیاری از افراد استئوپروتیک از پیکر عضلانی برخوردار نبوده و وزن متوسط کمتری دارند. مصرف سیگار و الکل میتواند استخوانسازی را کاهش دهد. در استئوپروز بیتحرکی موجب افزایش اختلاف بین تشکیل و جذب استخوان و تشدید ضایعه میشود. بین زندگی بیتحرک، در فرد غیرعضلانی، نیروهای مکانیکی وارد بر اسکلت را کاهش میدهد و تمایل به کاهش توده استخوانی بال میرود چون تشکیل و جذب استخوان در پاسخ به نیروهای گوناگون مکانیکی تحریک میشود. در برخی موارد استئوپروز یکی از چهرههای بیماری دیگری همچون سندرم کوشینگ میباشد. استئوپروز موسوم به نوع 1 در گروهی از خانمها بعد از یائسگی بین 51 تا 75 سالگی رخ میدهد و با کاهش شدید و نامتناسب استخوان تومرکولر نسبت به استخوان کورتیکال مشخص میشود. شکستگی اجسام مهرهای و بخش دیستال ساعد شایعترین عوارض میباشد و کاهش فعالیت عمده پاراسیتروئید ممکن است در جهت جبران جذب استخوانی باشد. استئوپروز نوع 2 در جمع کثیری از خانمها و مردان بالای 70 سال یافت میشود. شکستگیهای گردن ران، بخش پروگزیمال بازو بخش پروگزیمال درشت نی و لگن شایعترین شکستگیهای این گروه است. علایم: شکستگی مهره، مچ، (لگن) بازو و درشت نی و ... علامت شکستگی جسم مهره عبارت است از درد پشت و تغییر شکل ستون مهرهها و درد بویژه بعد از خم شدن و بلند کردن جسم سنگین. معمولاً استراحت در بستر میتواند موقتاً درد را متوقف کند. انتشار رو به پایین درد به طرف یک پا شایع بوده و حملات درد بعد از چند روز تا یک هفته فروکش میکند و بعد از 4 تا 6 هفته بیمار میتواند فعالیتهای عادی خود را از سرگیرد. علایم رادیولوژیک: پیش از شکستگی و کلاپس در اجسام مهرهای استئوپروز، کاهش تراکم مواد معدنی افزایش وضوح خطوط عمودی (به خاطر اتلاف شدیدتر ترابکولهای افقی) و واضح شدن صفحات انتهایی را میبینیم. در نتیجه ضعف صفحات ساب کوندرال و اتساع دیسکهای مهرهای تقعر مهرهها از هر دو طرف به طور مداوم افزایش یافته و با اصلاح مهرهcodfish ایجاد میکند. با بروز کلاپس معمولاً ارتفاع قدامی جسم مهره کاهش مییابد و کورتکس قدامی نامنظم میشود. شکستگیهای فشاری قدیمیتر ممکن است تغییرات واکنشی و استئوفیتهایی در حوالی لبههای قدامی بوجود آورند. بدون شکستگی استخوانی، رادیوگرافیهای استاندارد شاخصهای حساسی برای مشاهده کاهش توده استخوانی به شمار میروند زیرا تا 30% توده استخوانی فرد برای ایجاد خطر شکستگی کافی است.
اقدامات تشخیصی:
با استفاده از روشهایی همچون سنجش جذب فوتون منفرد و دوگانه، توموگرافی کامپیوتری کمی، بررسی فعالسازی نوترونهای کلسیم و استفاده از اولتراسوند میتوان اتلاف مواد معدنی استخوان را نشان داد. اقدامات درمانی: استراحت و گرمای موضعی.Corset مناسب اکسایش بیمار را به همراه میآورد. هورمون استروژن سرعت جذب استخوان را زیاد میکند. اما تشکیل استخوان بالا نمیرود. استروژن مانع دفع کلسیم میشود و اتلاف استخوان را به تعویق میاندازد. تجویز 1500 میلیگرم کلسیم در روز وقتی بیمار نمیتواند استروژن بگیرد بسیار مناسب است. مصرف کلسیم اثر خوبی بر حفظ استخوان کورتیکال دارد ولی اثری روی استخوان ترابکولار ندارد. البته دریافت کلسیم گاهی قبل از 25 یا 30 سالگی ممکن است اثرات سودمندی بر نگهداری حداکثر توده استخوانی داشته باشد. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۸:۵۵ ق.ظ ] [ آرمان ]
تختهای رادیوگرافی درطرح های مختلف ساخته می شوند که می توانند بدون بوکی یا با بوکی باشند . تمام تختهای با بوکی رادیولوژی در زیر سطح رویی یک قسمت برای تعبیه شدن بوکی دارند . هر بوکی شامل یک محل برای قرارگرفتن کاست و یک محل درروی کاست برای قرار گرفتن گرید هستند . این وسیله توسط دکتر بوکی (Gustave Bucky ) در سال 1913 اختراع گردید و هنوز موثرترین راه جهت حذف پرتوهای ثانویه ناشی از میدانهای بزرگ رادیوگرافی محسوب می گردد . پس هر بوکی شامل گرید و کاست است . این بوکی می تواند به بالا و پائین تخت حرکت نماید . طرح دیگری که در تختهای رادیوگرافی وجود دارد ، تختهایی با رویه شناور است . بعضی از تختها می توانند از وضعیت افقی تغییر حالت داده بیمار به وضعیت ایستاده قرار می گیرد و یا سر بیمار پائین تر قرار بگیرد تا تکنیک خاصی ( ترندلنبورگ ) اجرا شود . چنین تختهایی در اطاق فلورسکوپی نیز به کار می روند . بعضی از تختها ، تحت نام تختهای بالا و پائین نامیده می شوند که ضمن بالا یا پائین رفتن به بیمار کمک می کنند که بیمار روی تخت قرار گرفته و به بالا و پائین حرکت داده شود . تختهای شناور می توانند چهارپایه باشند ویا اینکه ستون یک پایه داشته باشند . سطح روی تخت ، مهمترین قسمت تخت است ، به علت اینکه کاست در زیر آن قرار می گیرد . تخت باید از جنس رادیولوسنت و نازک بوده تا اشعه براحتی از آن عبور کند ، همچنین باید سخت و مقاوم باشد و بعد از گذشت زمان بر اثر فشار وزن بیمار ، فرورفتگی در سطح آن پیش نیاید . سطح تخت باید صاف بوده تا مایعات بدن و یا مایع کنتراست در قسمتی از آن تجمع نیابد . هم چنین می تواند در حرکت ، قابلیت های مختلفی از خود نشان دهد . ضخامت تخت در تمام مساحت آن باید یکنواخت و هموژن باشد . تختهایی با رویه ثابت نمی توانند به همه طرف حرکت کنند و برای سانتر کردن مناسب اشعه در روی منطقه تشریحی مورد نظر ، بیمار باید در طول تخت به بالا و پائین حرکت کند . بعضی از تختهای شناور در طول تخت به بالا و پائین حرکت می کنند و بعضی به طور عرضی قابلیت حرکت دارند . تختهایی با رویه شناور می توانند در تمام جهات حرکت کنند و چرخش ˚360 داشته باشند و در نتیجه برای وضعیت دادن به بیمار ، راحت تر هستند و نیازی به حرکت بیمار برای سانتر کردن اشعه نمی باشد . در ضمن حاشیه رویه تخت از جنس AL می باشد تا اشعه را جذب نکند . این حاشیه باید ریلی باشد تا برای نصب پایه سوم و کمپرس مشکلی پیش نیاید . تختهای بوکی شناور بعلت توانایی حرکت باید ترمز داشته باشند .
تخت رادیولوژی دو دسته هستند: 1- تخت ساده با رویه شناور در واقع یک میز ساده است رویه آن قابل حرکت است در حالت عادی رویه تخت توسط فقلهای الکترومکانیکی ثابت است با فشار دادن یک کلید قفلها رها شده و اپراتور می تواند رویه تخت را در جهات مختلف حرکت دهد با رها کردن کلید قفلها دوباره فعال می شوند و رویه تخت در حالت مورد نظر ثابت می شود و مجهز به بوکی نیز می باشند. تختR/F: هم امکان انجام رادیوگرافی و هم فلوروسکوپی را فراهم میکند. عمل فلوروسکوپی توسط تیوپی که در زیر تخت است انجام می شود. هم محور باتیوب سریوگراف در روی تخت قرار دارد. برای رادیوگرافی تیوب دیگری که بر روی ستون نگهدارنده است از بالا تخت را پوشش می دهد. در برخی از انواع آنها رادیوگرافی و فلوروسکوپی توسط یک تیوب انجام پذیر است. ویژگیهای عمومی تخت R/F عبارتند از: 1- قابلیت حرکت چرخش تخت 2- قابلیت حرکت رویه تخت 3- مجهز بودن به سریوگراف 4- مجهز بودن به بوکی 5- مجهز بودن تیوب زیر تخت به کلیماتور نوع اتوماتیک 6- رویه تخت دارا ی ضریب جذب اشعه خیلی کم باشد. تخت های کنترل از راه دور: تختهایی طراحی ساخته شده اند می تواند کلیه امور مربوط به انجام فلوروسکوپی واسپات فیلم را از اتاق کنترل انجام می دهند حرکات موردنیاز رادیولوژیست توسط میز فرمان مخصوص معمولا در اتاق کنترل کنار میز فرمان است قابل اجرای می باشد. دستگاههای متحرک رادیوگرافی دو نوع است : 1- دستگاه پرتابل ( قابل حمل ) : که در کیف و یا صندوقی قرار می گیرد و در آمبولانس ها حمل می گردد . حجم و وزن این دستگاه خیلی کم است و در نتیجه توان الکتریکی دستگاه پائین می آید یعنی mA ( میلی آمپر ) آن کاهش می یابد و شدت جریان در حدود 30-20 میلی آمپر می باشد . دستگاههای متحرک رادیوگرافی محدودیتهایی نیز دارند که عبارتند از : 1- هیچ محافظتی در برابر اشعه برای پرتونگار و اطرافیان بیمار وجود ندارد . 2- ممکن است در مناطقی برق وجود نداشته باشد . اگر از دستگاه پرتابل برای گرفتن عکس کمر و یا شکم استفاده کنند که نیاز به شرایط بالایی دارد از تکنیک Multi Expouse استفاده می کنند یعنی چندین بار ، پشت سر هم از بیمار عکس می گیرند و در طول مدت عکسبرداری ، بیمار اصلاً نباید حرکت کند . 2- دستگاه موبایل ( متحرک ) : این دستگاه بزرگتر و سنگین تر از دستگاه پرتابل است و توسط یکسری چرخ ، براحتی بر روی زمین حرکت می کند . این دستگاه توان و شدت جریان بیشتری نسبت به دستگاه پرتابل دارد ( حدود mA 100 ، شدت جریان دارد ) .
ژنراتورهای ذخیره نیرو هنگامیکه دستگاههای متحرک رادیوگرافی به اتاق بیمار برده می شوند ، منبع تغذیه در دسترس ،اغلب ناکافی است . ژنراتورهای ذخیره نیرو ، بدون نیاز به یک منبع تغذیه خارجی ، نیروی لازم برای لامپ اشعه x را فراهم می سازند . این دستگاهها به سه دسته تقسیم می شوند : 1- ژنراتورهای باتری دار 2- ژنراتورهای تخلیه خازنی 3- ژنراتور با ترکیبی از مورد 1 و 2 1 - ژنراتور باتری دار : در بعضی از دستگاههای پرتابل اشعه x از یکسری باطری جهت تولید ولتاژ بالا و همچنین جریان فیلامان ، استفاده می گردد . این دستگاه انرژی AC برق شهر را گرفته و بصورت DC تبدیل کرده تا در باطری شارژ و ذخیره گردد . سپس دوباره به جریان AC تبدیل می شود تا از ژنراتور بتواند عبور کند . هر پیل ( باطری ) در مجموعه باتری ها ، اختلاف پتانسیلی تقریباً برابر با 5/1 ولت ( مشابه یک باطری استاندارد چراغ قوه ) ایجاد می نماید. بنابراین هزاران پیل جهت ایجاد ولتاژ قوی که در رادیولوژی تشخیصی مورد استفاده است ، لازم می باشد . سیستم کنترل در یک ژنراتور باتری دار مشابه ژنراتورهای معمولی است . سلکتور KV در موارد ولتاژ قوی بوسیله اضافه و کم نمودن پیلها ، اختلاف پتانسیل دو سر لامپ را تنظیم نماید . توجه نمائید که باطری ها یک پتانسیل ثابت ایجاد می نمایند لذا سلکتور ولتاژ قوی ، یک سلکتور KV می باشد و نه یک سلکتور KVP . جریان فیلامان بوسیله یک مقاومت متغییر که در مدار فیلامان قرار داده شده است ( سلکتور میلی آمپر ) تنظیم می گردد . یک آمپر متر در طرف ولتاژ پائین لامپ اشعه ایکس ( نزدیک پتانسیل زمین ) میزان جریان را در مدار اندازه می گیرد . باتری ها میبایست متناوباً شارژ شوند ولیکن در عین حال انرژی کافی برای اکسپوژرهای متعدد را در خود دارند . 2- ژنراتورهای تخلیه خازنی : نوع دیگری از ژنراتورها که امروزه در رادیولوژی کلینیکی مورد استفاده قرار می گیرند ، ژنراتورهای مجهز به سیستم تخلیه خازنی است . یک خازن وسیله الکتریکی برای ذخیره نمودن بار یا الکترونها می باشد . این وسیله شامل دو صفحه فلزی جدا از یکدیگر می باشد . و فضای دی الکتریک از هوا پر می شود . هنگامیکه تعدادی الکترون به عنوان نمونه از یک باتری برروی یکی از صفحات ، نیرو وارد می آورند ، تعداد مشابهی از الکترونها از صفحه دیگر دور می شوند و هیچ جریانی از خازن عبور نمی کند . در این نوع ژنراتورها ، خازنها بار خود را در داخل لامپ اشعه x تخلیه می نمایند . خازنها بوسیله مداری شامل یک مبدل افزاینده و یکسوکننده تا ولتاژ بالایی شارژ می گردند . این مدار دقیقاً مشابه مدارهای یکسو ساز می باشد ولیکن یک خازن جایگزین لامپ مولد اشعه x شده است . یکسو کننده ها جریان متناوب خروجی از ترانسفور را بصورت جریان مستقیم درآورده و از قسمت خازنی مدار عبور می دهند . از آنجا که بار الکتریکی درون خازن بتدریج و درطول زمان تشکیل می گردد لذا در مدار شارژ خازن می توان از یک مجموعه نسبتاً کوچک مبدل و یکسوکننده استفاده نمود . در یک ژنراتور معمولی اشعه x ، ترانسفورمر و یکسوکننده ها میبایست به نحوی ساخته شوند که در کمتر از چند میلی ثانیه ( هزارم یک ثانیه ) حداکثر توان ( ولتاژ* جریان ) را به دست آورند و سپس این توان را در طول اکسپوژر حفظ نمایند . یک مدار تخلیه خازنی ممکن است جهت شارژ کامل به چندین دقیقه زمان احتیاج داشته باشد و سپس در مدت نسبتاً کوتاهی تخلیه شود . ولتاژ دوسر لامپ اشعه ایکس ، در لحظه اکسپوژر حداکثر مقدار خود را داراست . در این زمان خازنها کاملاً شارژ می باشند و یک جریان زیاد از لامپ اشعه x عبور می نماید . همزمان با عبور جریان ، میزان بار در روی خازن کاهش یافته و ولتاژ افت می نماید . ژنراتورهای تخلیه الکتریکی و تک فاز هر دو ایجاد یک ولتاژ پالسدار می نمایند و در نتیجه انرژی اشعه نسبت به ژنراتورهای سه فاز و باتری دار که هر دو یک ولتاژ تقریباً ثابت را تولید می کنند ، پائین تر خواهد بود . 3- ژنراتور فرکانس متوسط : Medium-Frequencey این ژنراتور یک پتانسیل تقریباً ثابت را از طریق یک مبدل کوچک و با استفاده از اصول جریانهای پرفرکانس برای لامپ مولد اشعه ایکس فراهم می سازد . اصل اساسی مورد استفاده این می باشد : در یک مبدل ، ولتاژ القا شده در سیم پیچ ثانویه متناسب با سرعت تغییر در جریان سیم پیچ اولیه است . یک مولد فرکانس متوسط ، جریان 60 هرتز موجود در سیستم برق شهری را قبل از تغذیه سیم پیچ اولیه مبدل تا 6500 هرتز افزایش می دهد . روند بدین گونه است که : در ابتدا جریان 60 هرتزی یکسو و صاف می گردد . این جریان مستقیم بدستگاه برشگر chopper داده می شود که آن را به یک جریان برشی DC با فرکانس 6500 هرتز تبدیل می نماید و این جریان به مدار اولیه یک مبدل ولتاژ قوی داده می شود . ولتاژ قوی خروجی از مبدل با فرکانس 6500 هرتز ، پس از یکسو سازی 13000 پالس ولتاژ قوی در ثانیه تولید می نماید که قبل از ارسال به لامپ اشعه x بوسیله فیلتر صاف می گردد . فرایند فوق ولتاژ تقریباً بدون دیپل برای لامپ اشعه x فراهم می آورد . یکی از مزایای این ژنراتور ، فراهم آوردن یک ولتاژ ثابت و تقریباً عاری از نوسان برای لامپ اشعه x ، صرفنظر از جریان ورودی است و به هیچ منبع تغذیه خاص و یا تنظیم کننده ولتاژ احتیاج نمی باشد . رادیولوژی دندان: ازدستگاه رادیوگرافی دندان برای رادیوگرافی داخلی دهان و دندان ها استفاده می شود. اساس آن را تیوب خود یکسو کننده تشکیل می دهد. تیوب به نحوی نصب می شود که بیشترین قابلیت مانور را داشته باشد. اندازه نقطه کانونی تیوب کوچک است. تایمر دستگاه به طریق ساعتی یا الکترونیکی کار می کند.
یونیتهای رادیوگرافی دندان ، سیستمهای دیجیتال رادیوگرافی دندان یونیتهای رادیوگرافی دندان برای تصویربرداری از دندانها ، آناتومی یک دندان منفرد ( یعنی تاج ، گردن و ریشه ) و مشکلات دندانی ( مثل پوسیدگی ) در بیماران بالغ و اطفال و نیز جهت برنامه ریزی و ارزیابی مربوط به ارتودنسی به کار می روند. سه نوع تصویربرداری قابل انجام است : رادیوگرافی داخل دهانی ، پانورامیک و سفالومتریک . در رادیوگرافی داخل دهانی جهت تصویربرداری بایت وینگر ، پری اپیکال و اکلوزال ، فیلم داخل دهان بیمار قرار می گیرد و تصاویر رادیوگرافی بایت وینگر ، تاج و یک سوم فوقانی ریشه دندانهای فوقانی و تحتانی را نشان می دهد . در رادیوگرافی پری اپیکال ، کل ساختار دندان شامل ریشه برروی یک فیلم و آرواره های ماندیبولار و ماگزیلاری برروی فیلم های جداگانه ای تصویر می شود . تصاویر رادیوگرافی الکوزال ، سطح دندانهای آلیمای کوچک و بزرگ را نشان می دهد . در رادیوگرافی پانورامیک ، تصاویر ناحیه ماگزیلوفاسیال با استفاده از یک پرتوگردان و یک کاست فیلم خارجی به دست می آید . سپس قوس دندانی در یک تصویر منفرد ، به صورت یک شکل بیضوی نمایش داده می شود . یونیتهای پانورامیک ، علاوه بر تهیه تصاویر رادیوگرافی لوکالیزه از ساختار دندانی ، جهت تصویربرداری از مفصل ( Tmj ) سینوسهای آگزیلاری و استخوان بندی صورت برای کمک به تشخیص بیماری Tmj مترومای صورت و پاتولوژی سینوسی به کار می رود . رادیوگرافی سفالومتریک یا نمای جمجمه ، جهت به دست آوردن تصاویری از کل جمجه یا یک ناحیه مورد نظر به کار می رود . مطالعات سفالومتریک جهت ارزیابی رشد و تعیین پلانهای درمانی ارتودنتیک یا پروتزها به کار می رود .بعضی از یونیتهای پانورامیک و سفالومتریک می توانند توموگرافی متقاطع ، جهت تهیه تصاویر عرضی چند لایه از آرواره های ماگزیلاری و ماندیبولار را انجام دهند . این تکنیک که سابقاً تنها کاربرد توموگرافی ، کامپیوتری یا تومورگرافی خطی امکان پذیر بود ( مقایسه محصولات تحت عنوان اسکنرها ، توموگرافی کامپیوتری ، سیستمهای مجهز به تخت رادیوگرافی ( رتوگرافی )) جهت برنامه ریزی پیوند و نیز ارزیابی بیماران قبل و بعد از عمل جراحی مفید است. سیستمهای دیجیتال رادیوگرافی که سیستمهای دیجیتال تصویربرداری دندان هم خوانده می شوند ، برای تهیه تصاویر کامپیوتری جهت رادیوگرافی داخل دهانی به عنوان جایگزینی برای فیلمهای اشعه x دندان پزشکی معمولی به کار می روند . تصویربرداری دیجیتالی مستقیم و پردازش تصویر امکان نمایش تصاویر متعدد ، کاهش دفعات اکسپوز و حذف زمان لازم جهت ظهور و ثبوت فیلم را فراهم می کند ، تصویربرداری دیجیتال می تواند برای اعمال اندودنتیک برنامه ریزی و ارزیابی انجام ایمپلانت و دیگر اعمال روی دندان که نیاز به تصاویر متعدد دارند ، به کار رود . - اصول عملکرد یونیتهای رادیوگرافی دندان : یونیتهای رادیوگرافی داخل دهانی ، پانورامیک و سفالومتریک از یک ژنراتور اشعه x ، تیوب مولد اشعه x ، یک لوکالیزاتور ، یک تالیمرویک پانل کنترل تشکیل می گردد . ترکیب این اجزاء بستگی به نوع رادیوگرافی و نوع ژنراتور اشعه x متفاوت است . بر حسب مدل ، گستره کیلووات ( kv ) در یونیتهای اشعه x دندانپزشکی بین 50 و 100- شدت جریان ( MA ) از 5 تا 20 میلی آمپر می تواند تغییر کند . بعضی یونیت ها یک حالت را ارائه می کنند . ( به عنوان مثال MA10 و KV70 ) و برخی دیگر گستره ای از حالات قبل انتخاب KV و MA را تامین می نمایند . ژنراتورهای اشعه x بر حسب شکل موج kv طبقه بندی می شوند . ژنراتورهای اشعه x دندانپزشکی ، معمولاً ژنراتورهایی نیم موج ، با برق AC و خود یکسو شونده هستند اما امروزه بعضی تولید کنندگان ژنراتورهای فرکانس بالا یا مولتی پلاس و ژنراتورهایی با ولتاژ ثابت ( DC ) ارائه می نمایند . در یونیت هایی که ژنراتورهای ولتاژ ثابت و فرکانس بالا دارند ، معمولاً ژنراتور اشعه x به اندازه ای کوچک است که بتواند با تیوپ مولد اشعه انجام شود . بسیاری از یونیت های رادیوگرافی دندان دارای ژنراتورهای اشعه x کنترل شونده توسط ریزپردازنده ها می باشند که عملکردهای ویژه ای را به صورت خودکار کنترل می کند . به عنوان مثال ، نوسانات ولتاژ خط قابل جبران بوده و به طور خودکار توسط کامپیوتر جبران می شوند ، به علاوه ژنراتورهای قسمت کنترل ریزپردازنده ها ، اغلب دارای خطا یا بهای داخلی می باشند که سبب می گردند در صورت بد عمل کردن هر قسمت به نشانه خطا برروی کنسول ظاهر شود . اکثر تیوبهای اشعه x بکاررفته در یونیتهای رادیوگرافی دارای آندهای با ظرفیت گرمایی از 7000 تا 50000 واحد گرمایی (Hu) می باشند . یک یونیت که برای توموگرافی فکی – صورتی( دنتوماگزیلوفاسیال ) طراحی شده است از یک تیوب آند دوار با ظرفیت گرمایی 300000 Hu استفاده می کند . اندازه نقطه کانونی از mm 3/0 از یونیتهایی با آند دوار تا mm1 در یونیتهای دارای آند ایستا گسترده است . در یونیتهای داخل دهانی ، SID تقریباً 200 تا 400 میلی متر ، قابل تنظیم است . در یونیتهای پانورامیک معمولاً یک SID ارائه می شود . در انواع با قابلیتهای دوگانه پانورامیک و سفالومتریک SID حدود mm 1600 قابل تنظیم است . در یونیتهای داخل دهانی تیوب مواد اشعه x دارای کولالیزاتور استوانه ای و یا مخروطی جهت محدود کردن و شکل دادن به پرتو x و کاهش تشعشع پرکنده است . در بعضی نمونه ها ، مخروط بلند دیگری جهت محدودسازی پرتو، برای افزایش SID و کاهش یبشتر دوز اشعه دریافتی بیمار وجود دارد . تیوب معمولاً ، برروی بازوی تاشونده ای که با زوایای مختلف حالت می گیرد سوار می شود . این بازو می تواند برروی دیوار یا سقف نصب شود یا به یک ستونی محکم شده به زمین اتصال یابد و یا برروی پایه چرخ دار حرکت کند . در یونیتهای پانورامیک و سفالومتریک ، کاست مسطح بیرونی فیلم و تیوب اشعه x همراه با یک دیافراگم شکافدار ، به صورت بازویی C شکل طراحی می شوند و سر بیمار در فاصله کاست و تیوب اشعه x قرار می گیرد . در رادیوگرافی پانورامیک ، کاست بیرونی تیوب مولد اشعه x ، پیرامون سر بیمار که توسط یک نگهدارنده متصل به یونیت ، ثابت نگهداشته شده حرکت می کنند . در رادیوگرافی سفالومتریک ، SID افزایش یافته و سر بیمار و بازوی C شکل به هنگام تابش اشعه x ، در وضعیت ویژه ای حفظ می گردند . در رادیوگرافی بایت وینگ داخل دهانی ، ضمائم پلاستیکی تعیین کننده موقعیت که از یک نگهدارنده فیلم ، biteplate و نشانگر های میله ای یا حلقه ای تشکیل شده اند ، می تواند جهت کمک به اپراتور برای هم راستا ساختن مناسب پرتو اشعه x و فیلم به کار روند . دررادیوگرافی پانورامیک ، کیفیت تصویر به استقرار دقیق بیمار بستگی دارد. لذا بسیاری از یونیتهای پانورامیک ، دارای سیستم های تمام موتوری یا تمام خودکار ، با همراستایی دوگانه یا سه گانه پرتو می باشد . نگهدارنده سر ، تکیه گاه چانه ، بلوک های گاززدنی و یا پشتیبانی های بینی ، جهت ثابت ساختن سر بیمار به کار می روند . به علاوه ، بعضی سیستم های وضعیت دهنده به سیستم نمایش دیجیتالی نقطه کانونی و نیز حرکتهای خودکار از پیش برنامه ریزی شده جهت بهینه سازی وضعیت مناسب تصویربرداری ، مجهز می باشند . زمانهای اکسپوز معمول ، 01/0 تا 4 ثانیه برای رادیوگرافی داخل دهانی ، 1/0 تا 5 ثانیه برای رادیورگافی سفالومتریک و 5 تا 20 ثانیه برای رادیوگرافی پانورامیک متغیر می باشد . بعضی انواع آن ، دارای کنترل خودکار ( AEC ) می باشند . جهت رادیوگرافی داخل دهانی ، از فیلم دو لایه با پشتوانه ای از فویل مسی ( جهت کاهش دوز جذبی بیمار ) استفاده می شود . اندازه های فیلم داخل دهانی mm41*31 برای دندانهای آسیای کوچک و بزرگ و mm35*22 برای دندانهای پیشین و نیش می باشند . برای تصویربرداری کامل دندانها ، ممکنست بین 14 تا 22 تصویر رادیوگرافی مورد نیاز باشد . رادیوگرافی های پانورامیک و سفالومتریک صفحات فیلم تک لایه در اندازه های cm30*5/12 ، cm30*15، cm18*13 و cm 30*24 را به تناسب نماهای انتخابی به کار می برند ، بعضی تولید کنندگان ، سیستم های کامپیوتری علامتگذاری فیلم را جهت چاپ پارامترهای اکسپوز ، برنامه های انتخاب شده ، تعیین هویت بیمار و دیگر اطلاعات برروی فیلم های پانورامیک و سفالومتریک ارائه می کنند . پانل کنترل می تواند برروی خود یونیت ، یک کنسول کنترل یا بر یک جعبه دوازده دستگاه قرار بگیرد . در بعضی یونیت ها ، جعبه کنترل بدون یونیت نصب می شود و قابل جدا شدن است . نشانگرهای پانل کنترل شامل نمایش آنالوگ یا دیجیتال پارامترهای اکسپوز پیامهای راهنما و کدهای بیانگر خطا ، APC خطا یا بها و برنامه ریزی پیشاپیش می باشد . یونیتهایی که توسط ریزپردازنده ها کنترل می شوند قادر به تصویربرداری پانورامیک و سفالومتریک می باشند . هنگامی که تکنیک سفالومتریک برروی پانل کنترل انتخاب می شود ، کامپیوتر ، بازوی C شکل را به سوی موقعیت حرکت داده شکاف مناسب دیافراگم را انتخاب می کند . بعضی یونیتها ، همچنین دارای حرکت عمودی موتوری ، جهت تطبیق ارتفاع نیز می باشند . کیفیتهای ویژه ای که در بعضی انواع موجود است ، شامل بزرگنمایی ، انتخاب اندازه فیلم ، برنامه هایی جهت تصویربرداری از محلهای خاص ( مثل سینوسها ) توموگرافی مقطعی ، کنترل از راه دور و برنامه های تضمین کیفیت است . -
سیستم های دیجیتال تصویربرداری از دندان : سیستم های دیجیتال که ا مکان مشاهده فوری تصاویر را بدون به کاربردن فیلم فراهم می کنند از یک سنسور داخل دهانی یا صفحه تصویربرداری ، یک سیستم اشعه x ، سخت افزار و نرم افزار کامپیوتری جهت پردازش تصویر و یک چاپگر تهیه کننده نسخه چاپی ، تشکیل شده است . در سیستم هایی که از یک سنسور داخل دهانی استفاده می کنند ، ( CCD ) ، در هنگام تصویربرداری سنسور در داخل دهان بیمار قرار می گیرد و به صورت الکترونیک به سیستم کامپیوتر متصل می گردد . این سنسور اشعه های x را شناسایی کرده آنها را مستقیماً به سیگنالهای الکتریکی تبدیل می کند . سپس داده های تصویری دیجیتال جهت پردازش به سیستم کامپیوتری فرستاده می شوند . در دیگر نمونه ها ، سنسور در برگیرنده یک صفحه تشدیدگر rate-earth می باشد که توسط فیبر نوری به یک آرایه CCD کوپل شده است . این آرایه سیگنال آنالوگی را به واحد پردازش نمایشگر می فرستد . جایی که این سیگنال پیکسل به پیکسل به یک تصویر تبدیل می شود سنسور داخل دهانی درون مواد مقاومی قرار داده شده است تا لوازم الکتریکی CCD در مقابل رطوبت محافظت شوند . جهت کنترل بهداشت و جلوگیری از عفونت در هنگام انجام بررسیها ،پوششهای پلی اتیلن یکبار مصرف تعبیه شده اند . - نوع دیگری از سیستم دیجیتال تصویربرداری دندان ، به جای سنسور داخل دهانی، از صفحات تصویربردرای استفاده می کند . صفحات تصویربردرای نازک و بدون سیم ، همانند فیلمهای داخل دهانی معمولی ، در دهان بیمار ثابت می شوند و همان منطقه تشخیصی فیلم ها را تحت پوشش قرار می دهند . پس از اینکه اکسپوز انجام گرفت ، صفحه تصویربرداری در یک اسکنر لیزری قرار می گیرد که تصویر را جهت اعمال تغییرات بر صفحه کامپیوتری ، دیجیتالیزه می کنند . صفحات تصویربرداری به طور مکرر قابل استفاده می باشند و گیره های پلاستیکی یکبار مصرفی که در هنگام رادیوگرافی صفحات را می پوشانند جهت جلوگیری از انتقال آلودگی میان بیماران به کاربرده می شوند . سیستم تصویربرداری دیجیتال می تواند همراه با یونیت رادیوگرافی داخل دهانی معمولی به کار رود . یک PC ( کامپیوتر شخصی ) سازگار با نرم افزار مناسب ، جهت اعمال تغییرات بر روی تصاویر به کار می رود . جلوه های پردازش تصویر شامل زوم ، گرداندن تصویر ، واضح سازی لبه ها ، رنگ با کیفیت بالا ، نماسازی چند تصویری ، تطابقات روشنایی و کنتراست و اندازه گیری فواصل و زوایا می باشد . همچنین بعضی سیستم ها امکان مدیریت مجموعه داده ها را فراهم می کنند . تصاویر قابل ذخیره سازی و بازیافت در قالب فایل استاندارد بوده و یک نسخه چاپی از آن می تواند به وسیله یک چاپگر ویدیویی تهیه شود . - مشکلات گزارش شده : خطا ها در وضعیت دادن به بیمار هنگام استفاده از دستگاههای وضعیت دهنده مفصل در طول رادیوگرافی بابت وینگ ممکن است به خطاهای اکسپوز منجر شود که تصویربرداری تکراری را ایجاب کرده و از این طریق دوز جذبی بیمار افزایش می یابد . خطا در همراستا سازی دستگاه می تواند تشخیص پوسیدگی های پروگزیمال و اندازه گیری میزان آسیب دیدگی استخوان آلوئولار را در رادیوگرافی های بایت وینگ تحت تاثیر قرار دهد . اجزایی از یونیت رادیوگرافی دندان که در تماس با بیمار و اپراتور می باشند ، باید با به کارگیری یک محلول ضد عفونی کننده ( مثل هیپوکلریت سدیم ) میکروب زدایی گردند و یا با نوار پلاستیکی یکبار مصرف پوشیده شوند زمانی که رادیوگرافی با اجزای پیچیده در لفاف پلاستیکی انجام گرفته ، خطاهای تشخیصی در بعضی ژنراتورهای اشعه x گزارش شده است . در بعضی یونیت ها عقربه ولت سنج ژنراتور اشعه x ممکن است تحت تاثیر میدان الکتریسیته ساکن ایجاد شده توسط نوار پلاستیکی که یونیت را می پوشاند قرار بگیرد . بنابراین اپراتور ناچار می شود که از طریق کاهش یا افزایش kvp حقیقی ، قرائت نادرست را جبران نماید و در نتیجه فیلم در معرض اشعه کمتر یا بیشتر قرار می گیرد . اپراتورها باید از چنین وقایعی آگاه باشند و پیش از بکاربردن نوار پلاستیکی ، kvp مناسب را انتخاب کنند . میزان تشعشع در یونیتهای رادیوگرافی دندان بسیار اندک می باشد . اگر چه اشعه x استفاده شده در دندان پزشکی تقریباً 25 درصد تمام بررسی های تشخیصی اشعه x را در سطح جهانی تشکیل می دهند ، رادیوگرافی دندان عامل تنها 1 تا 2 درصد از معادل دوز موثر تجمعی جهانی می باشد . معادل دوز موثر در هر اکسپوز متناسب با نوع یونیت رادیوگرافیک و تکنیک تصویربرداری به کاررفته متفاوت است . معادل دوز مثر معمول از µsv 5/3 برای رادیوگرافی داخل دهانی و 7 تا 20 µsv برای رادیوگرافی پانورامیک متفاوت است . دوز جذبی بیمار در رادیوگرافی پانورامیک ، اغلب به برنامه های انتخاب شده بستگی دارد . در هنگام بررسی رادیوگرافیک دندانپزشکی از اکسپوزهای غیرضروری باید جلوگیری به عمل آید . به علاوه تکنیکهای تصویربرداری که دوز جذبی بیمار را کاهش می دهند ( SID های بلندتر ، اندازه های کوچک میدان ) در هر زمان ممکن باید مورد استفاده قرار بگیرند . سیستم های دیجیتال تصویربرداری دندان می توانند دوز دریافتی را تا حد زیادی کاهش دهند زیرا شناسنده CCD نسبت به فیلم به تشعشع کمتری نیاز دارد . اگر چه تشعشع پراکنده در اطراف یونیت های رادیوگرافی دندان حداقل است ، دندان پزشک و تکنیکهای دندانپزشکی با رعایت توصیه های تولید کننده جهت محافظت از اشعه در هنگام کار با یونیت رادیوگرافی دندان می بایستی از تماس غیر ضروری با اشعه x پرهیز کنند . - سیر تکاملی : پیشرفت دررادیوگرافی دندان بر کاهش دوز با به کاربردن SID های بزرگتر و کیلوولتهای بالاتر به همراه فیلم های سریعتر ، به کاربردن فیلترهای اضافی و مواد فیلتری جدید ( مثل نیوبیوم ) و ژنراتورهای اشعه x با پتانسیل ثابت و فرکانس بالا ، تندتر گشته اند . اولین سیستم دیجیتال تصویربرداری دندان در اواخر دهه 80 معرفی شد . از آن زمان ، تحقیقات نشان داده که به کاربردن سیستم تصویربردرای دیجیتالی دندان می تواند دوز جذبی بیمار را کاهش دهد ، امکان آنالیز زنده ، همراه با تصویربرداری را فراهم کرده ، ذخیره سازی کامپیوتری ، بازیابی و انتقال تصویر را ممکن می سازد ، عملکرد سنسورها تقریباً هر ساله بهبود یافته است . کاربردهای بالینی در تصویربرداری روی کانال ، ارتودنسی ، درمان پرتودنتال ، ارزیابی TMJ و بزرگنمایی لبه های تاج ، پلها و پرکردگیها ، هنوز در حال تکامل هستند . دیگر فن آوری های دیجیتالی که در حال حاضر تحت مطالعه می باشند رادیوگرافی دیجیتالی تفریقی و توموگرافی کامپیوتری می باشد . یک یونیت که در این گزارش تحت پوشش قرار گرفت یک اسکنر ویژه توموگرافی کامپیوتری دندانپزشکی است که در اروپا موجود است . Ortho pantomo gram OPG OPG مخفف کلمه Ortho Pantomo Gram می باشد. ریشه Ortho به عنوان ارتودنتیک به دندان باز می گردد. ریشه Pan به سیستم نمایش پانورامیک باز می گردد که با اجرای تکنیک ایجاد می شود. توموگرام یک تصویر اشعه x است که توسط فوکوس روی یک صفحه منفرد از بدن بیمار ایجاد می شود. دستگاه OPG به صورت خاصی طراحی شده است که تصویر x-ray توموگرافیک- پانورامیک از دندان ها و فک و مفصل TMJ در اختیار قرار می دهد. اساس فیزیکی کار مشابه توموگرامهای معمولی است. با این تفاوت که صفحه فوکوس OPG دارای انحنایی مطابق با انحناهای فک ها است. تصاویر حاصله یک نمای کلی از موقعیت دندانها و اطلاعاتی از استخوانهای فک در اختیار قرار می دهد ( مندیبل و ماگزیلا ) همینطور اطلاعاتی از سینوسهای فک فوقانی و مفاصل بین فک ها و جمجمه ( مفصل تمپور و مندیبل ) قرار می دهد. علاوه بر این دستگاه OPG قادر است یک سفالوگرام لترال تهیه کند که نمای نیمرخ استاندارد جمجمه است. اطلاعات حاصله، دندانپزشکان و متخصصان پزشکی را در تشخیص ناهنجاریها و تهیه نقشه درمان برای مشکلات دندان کمک می نماید. در QDI تصاویر توسط گزارش متخصص به ریاست دکتر منصور بررسی می گردند. یک گزارش دقیق برای معاینات پزشکی تهیه می گردد. در شعبه Holyspirir یک یونیت OPG تخصصی به عنوان Concoct نصب شده است. این ماشین به جهت تهیه تصاویر در مقاطع cross از مندیبل و ماگزیلا و تهیه یک نمای اختصاصی برای بیمارانی که کاندید ایمپلنت دندان هستند به کار می رود. اطلاعات مشابه توسط Dent scan بدست می آید که یک تکنیک CT تخصصی برای نمایش فک ها در ایمپلنت بیماران است. نمای نتایج حاصله توسط تیم گزارش دندان بررسی شده و گزارش می گردد ( تصویر سمت راست یونیت concot در بیمارستان Holyspirir است. اتاق OPG : اتاق OPG اتاقی است که دستگاه OPG و لترال سفالوگرام در آن قرار دارد. ژنراتور ، تیوب اشعه x کنترل نیل ممکن است در اتاق عکسبرداری قرار بگیرند و یا اینکه ممکن است در اتاق مخصوص قرار داده شود. در یک انتهای تیوب اشعه x و انتهای مقابل آن نگهدارنده کاست مستقر می گردد. پروسه عملی : چانه بیماران روی یک استراحتگاه ثابت شده ، چانه در مرکز C آرم، بین تیوب اشعه x و نگهدارنده کاست فیلم قرار می گیرد. آرواره ها روی یک راهنمای پلاستیکی کوچک قرار داده می شود و ثابت می گردد. بیشتر OPG در وضعیت ایستاده بیماران شکل می گیرد. در طول اکسپوز تیوب اشعه x و کاست فیلم طول آرواره ها می چرخد. یک اکسپوز برای چند ثانیه صورت می گیرد در حالیکه بیمار در وضعیت ثابت باقی مانده است. کاست فیلم به صورت عرضی در طول اکسپوز حرکت می کند. اگر یک نیمرخ سفالومتری درخواست شده باشد، سر در یک محافظ مخصوص قرار می گیرد که مخصوص نیمرخ سفالوگرام می باشد. دز اشعه x کم می باشد. شیلد سربی و شیلد تیروئید در زمان درخواست یک اکسپوز به یک بافت می بایستی استفاده شود. این پروسه عملیاتی بدون درد می باشد. - برای یک OPG چه آمادگی درخواست می شود ؟ هیچ نوع آمادگی برای یک OPG ، لترال سفالوگرام ، اسکن دندان و concot لازم نمی باشد.
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۸:۵۰ ق.ظ ] [ آرمان ]
انتشار اشعه ایکس یک الکترون می تواند در لایه های اتمی جابه جا شود و یک لایه به لایه ای که هنوز پر نشده نقل مکان پیدا می کند. اگر این انتقال به لایه پائین تر باشد با آزاد شدن انرژی همراه بوده که میزان این تابش انرژی با اختلاف سطح انرژی دو لایه برابر خواهد بود. اگر این تابش انرژی شکل فوتون به خود گرفته و دارای کمیت انرژی کافی باشد. اصطلاحاً اشعه ایکس نامیده می شود. بالعکس اگر حرکت الکترون به لایه بالاتر باشد، این انتقال مستلزم جذب مقداری انرژی توسط الکترون است که مثلاً می توان با تابش اشعه ایکس به آن، این انرژی را تأمین کرد. در تولید اشعه ایکس از سه خاصیت اتمهای تنگستن در هدف لامپ مولد اشعه ایکس استفاده می شود: 1- میدان الکتریکی 2- انرژی همبستگی مدارات الکترونی احتیاج اتم به قرارگرفتن در پائین ترین وضعیت انرژی. اثر متقابل اشعه ایکس و ماده فوتون های اشعة ایکس ممکن است با الکترون های مداری یا هستة اتم ها برخورد نمایند که البته در محدودة انرژی اشعة ایکس تشخیص برخوردها غالباً با الکترون های مداری می باشد. 5 راه اصلی برای برخورد یک فوتون اشعة ایکس با ماده وجود دارد: 1. پراکندگی همدوس Coherent Scattering 2. اثر فتو الکتریک Photoelectric effect 3. پراکندگی کمپتون Compton Scattering 4. تولید جفت Pair Production 5. تجزیه توسط فوتون Photodisintegration 1- پراکندگی همدوس برخوردی است که بدون ایجاد هرگونه تغییری در طول موج پرتو، فقط جهت آن را تغییر میدهد. این برخورد به 2 صورت پراکندگی تامسون و ریلی وجود دارد. در پراکندگی تامسون یک الکترون منفرد در برخورد شرکت می نماید و لیکن پراکندگی ریلی از برخورد مشترک با تمام الکترون های یک اتم نتیجه می گردد. در محدودة انرژی ایکس تشخیص تعداد کمی پراکندگی همدوس رخ می دهد که گرچه موجب مه آلودگی فیلم می شود ولیکن اهمیت چندانی ندارد. 2- اثر فتوالکتریک در این برخورد یک فوتون تابشی با انرژی کمی بیشتر از انرژی همبستگی یک الکترون لایة k به یکی از الکترون های این مدار برخورد کرده و آن را از مدارش خارج می کند. تمام انرژی فوتون به الکترون انتقال می یابد. این الکترون به صورت فوتوالکترون در فضا رها می شود. جای خالی الکترون در لایة k توسط الکترون از لایة مجاور پر می گردد. این الکترون مداری انرژی به شکل اشعة ایکس از دست می دهد که اشعة ایکس اختصاصی گفته می شود و جزء خصوصیات هر عنصر می باشد. برخورد فتوالکتریک به دو عامل انرژی اشعه و عدد اتمی مادة جاذب بستگی دارد و از نقطه نظر کیفیت تصویر مطلوب می باشد؛ چرا که عالی ترین کنتراست را بدون تولید میزان قابل توجهی از تشعشعات اسکتر تولید می نماید ولی متاسفانه اکسپوژر بیمار در مقایسه با سایر برخوردها بیشتر است. 3- پراکندگی کمپتون در این برخورد یک فوتون تابشی با انرژی نسبتاً بالا با یک الکترون آزاد از لایة خارجی اتم برخورد کرده و آن را از مدارش خارج می نماید. فوتون مذبور منحرف شده و در جهت جدیدی به عنوان اشعة اسکتر حرکت می نماید. تقریباً تمام اسکترها از این برخورد ناشی می شوند. احتمال وقوع یک برخورد کمپتون به میزان کل الکترون هایی که در یک جسم کاذب وجود دارد متکی می باشد. این برخورد به عدد اتمی مادة جاذب بستگی ندارد؛ ولی به هرحال تحت تأثیر انرژی پرتو و دانسیتة مادة جاذب می باشد. این دو نوع برخورد در محدودة انرژی پرتوهای ایکس تشخیصی رخ می دهند. در تولید جفت یک فوتون با انرژی زیاد تحت تأثیر نیروی هستة اتم، انرژی اش به دو ذره تبدیل شده و خود ناپدید می شود. دو ذره، یکی الکترون معمولی و دیگری پوزیترون می باشد. این برخورد با فوتون هایی که انرژیشان کمتر ازmev 02/1 می باشد رخ نمی دهد. در تجزیه توسط فوتون، هستة یک اتم توسط یک فوتون پرا نرژی تجزیه می شود. قسمت خارج شده از هستة اتم ممکن است یک نوترون یا پروتون، ذرة آلفا و یا یک دسته از ذرات باشد. فوتون می بایست انرژی کافی برای غلبه بر انرژی همبستگی هسته به میزان mev7 تا 15 را داشته باشد. به طور کلی در انرژی های پائین برخورد فتوالکتریک متداول تر می باشد؛ در حالی که در انرژی های بالا برخورد کمپتون غالب است. 1.4. تولید اشعه ایکس هنگامی که یک جریان الکترونی با سرعت زیاد به هدف برخورد کند، شتاب خود را از دست داده و با تبدیل انرژی ایجاد اشعه ایکس می کند. به طور کلی اشعه در اثر دو فرایند تولید میشوند: 1- پدیده ترمزی در این پدیده الکترونها به دلیل انرژی جنبشی که دارند به داخل اتمهای آند وارد میشوند و تحت تاثیر میدان اتمهای سنگین هدف از مسیر اولیه منحرف شده و دارای تغییر سرعت و کاهش انرژی میشوند. این انرژی به صورت پرتو تابیده میشود. در این فرایند راندمان تولید اشعه بسیار کم و در حدود کمتر از انرژی میباشد. در این طیف ماکزیمم انرژی مربوط به الکترونی است که بیشترین انحراف را توسط هسته داشته و هیچگونه اتلافی در انرژی آن صورت نپذیرفته است. مینیمم انرژی نیز مربوط به مواد جاذب سرراه فوتون ها است که چه کسری از انرژی آنها را جذب کرده اند. قله انرژی نیز مربوط به بالاترین انرژی اعمالی به تیوب است. 2- پدیده تابش اختصاصی: در این پدیده الکترون های تابیده شده از فیلامان به الکترون های مدارهای داخلی اتم های هدف نظیر لایه های و برخورد می کنند و باعث کنده شدن این الکترون ها از مدار مربوطه می شوند و لذا در این لایه یک حفره به وجود می آید. با پُرشدن این حفره توسط الکترون های لایه های بالاتر، اختلاف انرژی دو لایه به صورت فوتون از ماده هدف خارج می شود. طیف اختصاصی برای تنگستن که عنصر سازنده آند در لامپ های اشعه است و می باشد. اگر شدت باریکه الکترونی را در نظر بگیریم، تولید نور و گرما خواهیم داشت. یعنی در سطح آند از انرژی اولیه باریکه الکترونی تشعشع خواهیم داشت. بعد از فیلتراسیون ذاتی که در اثر پنجره خروج تشعشع صورت می گیرد این شدت به می رسد و در صورت استفاده از فیلتراسیون افزوده این شدت، تا کاهش می یابد. اما همین در صد کم حاوی تعداد زیادی فوتون است مثلاً در یک رادیوگرافی سینه با شرایط معمول در حدود عدد فوتون وجود دارد. تاثیر انرژی باریکه پرتو بر کیفیت تصویر نهایی: میزان معرف قدرت نفوذ پرتو در بیمار و کیفیت تصویر نهایی است. پائین باعث ایجاد کنتراست زیاد و تمایز بهتر بافتهای نرم میشود. به همین دلیل در ماموگرافی از های پائین استفاده میشود. بالا باعث افزایش انرژی سیم و افزایش میزان نفوذ تشعشع در بافت و کاهش کنتراست میشود. به طور کمی مقدار اشعه دریافتی در گیرنده تصویر با توان دوم رابطه دارد. در مورد رابطه با دانسیته تصویر یک رابطه تجربی وجود دارد. این رابطه بیان میکند که در زیر به ازای هر تغییر، اکسپوژر ما نصف یا دو برابر میشود. در مقادیر بالای این تغییر به ازای هر تغییر رخ میدهد. تشکیل تصویر اشعه ایکس عامل تشکیل تصویر، تضعیف متفاوت اشعه ایکس به هنگام عبور از نواحی مختلف بدن (به دلیل اختلاف چگالی و ضریب جرمی در بافتهای مختلف) است. قانون لامبرت- بیر تضعیف اشعه ایکس را این گونه بیان می کند: I (z) = I0exp (-µpz) I (z) = شدت I0 = ایکس شدت اولیه اشعه µ = ضریب تضعیف خطی P = چگالی Z = فاصله بین صفحه منبع و صفحه اندازه گیری در این رابطه مولد میدان اشعه ایکس یک منبع تک انرژی اشعه ایکس است. ضریب تضعیف وابسته به انرژی فوتون منبع و عدد اتمی عناصر بافت است. در محدوده تشخیص (زیر kev 200) سه روش برای تضعیف اشعه ایکس مورد استفاده قرار می گیرد: 1- پراکندگی همدوس، 2- جذب فوتوالکتریک و 3-کامپتون. • پراکندگی رایلی (همدوس): به دلیل انحراف باریکه های اشعه ایکس است که از تحریک اتمها (به خاطر پرتو تابنده) و گسیل مجدد امواج نتیجه می شود و در انرژی های کم (زیر kev 50) رخ می دهد. • جذب فوتوالکتریک: فوتون اشعه ایکس با جداشدن یک الکترون با پیوند محکم جذب می شود. انرژی جنبشی الکترون به صورت گرما پراکنده می شود و الکترونی از لایه مجاور به جای خالی ایجاد شده می آید. حرکت الکترون با تشعشع فلوئورسنت همراه است. ضریب تضعیف جرمی در این جا متناسب با توان سوم Z است و در انرژی های فوتونی بین 20 تا 50 kev رخ می دهد. • پراکندگی ناشی از اثر کامپتون: به علت برخورد بین فوتون اشعه ایکس با یک الکترون آزاد یا با الکترون یک لایه خارجی که پیوند ضعیف تری دارد ایجاد می شود و این برخورد باعث تغییر جهت و کم شدن افت انرژی اشعه ایکس و پراکندگی الکترون است. این پراکندگی اثر مهم در تخریب تصویر دارد و در انرژی های بین kev 50 تا kev 200 رخ می دهد. اثر فوتوالکتریک در موادی با عدد اتمی پائین و انرژی کم غالب است. پراکندگی کامپتون در انرژیهای بالا غالب است. تفاوت در ضریب تضعیف جرمی کنترل کننده تشکیل تصویر در رادیولوژی است. برای یافتن یک استخوان شکسته در انرژی های فوتونی متوسط (50 تا kev 70) کار می شود تا اختلاف ضریب تضعیف استخوان و بافت نرم قابل مشاهده باشد. با توجه به قانون لامبرت- بیر استخوان بسیار بیشتر از بافت نرم اشعه ایکس را جذب می کند. این تفاوتها را با محیط کنتراستی می توان افزایش داد. دو محیط کنتراست مثبت و منفی داریم. محیط کنتراست منفی چگالی و تضعیف جرمی بیشتری دارد. مثل دی اکسیدکربن و هوا (بطن نگاری). در محیط کنتراست مثبت عدد اتمی بالا داریم مثل باریم و ید(آنژیوگرافی). فیلتر نمودن روشی است که در آن انرژی متوسط یک دسته اشعة ناهمگن با عبور از یک ماده جاذب افزایش می یابد. با جذب نمودن فوتون های کم انرژی از دسته اشعه، قبل از رسیدن به بیمار می توان بافت ها را محافظت نمود. تنها عمل فیلترها در رادیولوژی تشخیصی کاهشِ دوز دریافتیِ بیمار است. فیلترها معمولاً یک صفحة فلزی می باشند که بین بیمار و لامپ اشعة ایکس قرار می گیرند. دسته اشعة ایکس بوسیله مواد جاذب در سه سطح مختلف فیلتر می شوند که شروع آن از منبع اشعه می باشد: 1- لامپ اشعة ایکس و حفاظ آن( فیلتراسیون ذاتی) 2- صفحات فلزی که در مسیر دسته اشعة ایکس قرارگرفته است.( فیلتراسیون اضافی) 3- بیمار این فیلتراسیون در نتیجة اشعة ایکس در حین عبور آن از لامپ و حفاظ آن رخ می دهد. فیلتراسیون ذاتی از 5/0 تا 0/1 میلیمتر معادل آلومینیوم متغیر می باشد. معادل آلومینیوم: ضخامتی از آلومینیوم است که تضعیفی مشابه ضخامت ماده مورد نظر در اشعه ایجاد می کند. محفظة شیشه ای بیشترین سهم را در این فیلتراسیون دارا می باشد. این فیلتراسیون از قراردادن مادة جاذب در مسیر دسته اشعة ایکس نتیجه می گردد. آلومینیوم و مس دو ماده ای هستند که معمولاً به عنوان مادة صافی انتخاب می شوند. مس با عدد اتمی 29 فیلتر خوبتری برای تشعشعات با انرژی بالا می باشد و آلومینیوم با عدد اتمی 13 یک صافی عالی جهت تشعشعات کم انرژی و یک صافی خوب برای منظورهای عمومی می باشد. پس از انتخاب ماده، گام بعدی ضخامت مطلوب فیلتر می باشد. درصد تضعیف اشعة ایکس در ضخامت های مختلف متفاوت است. آلومینیومی به ضخامت2 میلیمتر تمام فوتون های با انرژی کمتر از20 را حقیقتاً جذب می کند، لذا حداکثر بازده فیلتراسیون با بکارگیری این ضخامت بدست می آید. این نوع فیلترها برای بدست آوردن دانسیته یکنواخت بر روی فیلم در مواقعی که ضخامت قسمت مورد آزمایش یکسان نیست استفاده می شود. این نوع فیلترها به طور گسترده ای در درمان بوسیله اشعة ایکس استفاده می شوند. فیلترهای فلز سنگین( فیلترهای لبة k): در این فیلترها از لبة جذب k عناصر با عدد اتمی بیشتر از60 استفاده می نمایند که هنگام تصویربرداری با باریم و یا ید مزایای خود را آشکار می سازند. فیلتر فلز سنگین با کاهش در فوتون های کم انرژی دوز جذبی بیمار را کاهش می دهد و با کاهش فوتون های پر انرژی کیفیت تصویر بهبود می یابد. در واقع تعداد زیادی از فوتون ها که در محدودة خاصی از انرژی که بیشترین استفاده را در تصویرگیری تشخیصی دارند تولید می شوند. از این فیلترها در لامپ های با هدف مولیبدنیوم جهت استفاده در ماموگرافی استفاده می شود. اثر فیلترها بر روی اکسپوژر بیمار و فاکتورهای اکسپوژر فیلترها باعث کاهش اکسپوژر بیمار می شوند به طوری که یک فیلتر 3 تا80% باعث کاهش اکسپوژر بیمار می شود. عمده ترین عدم مزیت فیلترها کاهش شدت اشعه ایکس می باشد. لذا برای جبران کاهش شدت می بایست فاکتورهای تابش (معمولاً زمان) را افزایش دهیم. کولیماتور وسیله ای است برای محدود کردن اشعه ایکس به کار می رود. به خروجی تیوب اشعه ایکس در محفظه تیوب وصل می شود تا اندازه و شکل شعاع اشعه ایکس را تنظیم کند. کلیماتور دارای دو دریچه است می تواند با بازو بسته شدن و محدوده و تابش اشعه ایکس را تغییر دهد. هر دریچه شامل چهار صفحه سربی است که به صورت زوجهابی مستقل حرکت می کنند. وقتی هردو زوج صفحات صفحات کاملا بسته شوند صفحه هایشان در مرکز میدان اشعه تلاقی می کنند. میدان اشعه ایکس با شعاع نوری از یک چراغ نوری در کلیماتور روشن می شود. شعاع نوری به وسیله آینه ایی با زوایه 45 منحرف می شود کانون اشعه ایکس چراغ باید از مرکز اشعه ایکس فاصله یکسان داشته باشند یک کلیماتور می تواند مرکز میدان اشعه ایکس را نیز معین کند. گرید: در رادیوگرافی، شبکه یا گرید شامل یک سری از تیغه های سربی است که به وسیلة مواد شفاف نسبت به اشعه از یکدیگر جدا شده اند. این وسیله مؤثرترین راه جهت حذف پرتوهای ثانویه ناشی از میدان های بزرگ است. گریدها با جذب پرتوهای ثانویه قبل از آنکه به فیلم برسند، کنتراست را بهبود می بخشند. 3 روش جهت ارزیابی عملکرد گرید: 1- عبور پرتوهای اولیه (TP ( Primary Transmission 2- ضریب بوکی (B ( Bucky Factor 3- ضریب بهبود کنتراست (K (Contrast improvement factor اندازه گیری درصد عبور پرتوهای اولیه از یک گرید می باشد که به صورت ایده آل یک گرید می بایست پرتوهای اولیه را به میزان صددرصد از خود عبور دهد. TP= درصد پرتوهای عبوری اولیه 100 × P I / TP = IP IP= شدت پرتوها با گرید P Iَ = شدت پرتوها بدون گرید اندازه گیری های مختلف نشان می دهد که هنگام استفاده از گرید، کاهش قابل توجه ای در میزان پرتوهای عبوری ایجاد می گردد. پرتوهای عبوری/ پرتوهای تابشی=B (ضریب بوکی) هرچه ضریب بوکی بیشتر باشد، شرایط اکسپوژر و پرتو دریافتی بیمار بیشتر خواهدشد. ضریب بهبود کنتراست نسبت کنتراست با گرید به کنتراست بدون گرید میباشد. کنتراست بدون گرید/ کنتراست با گرید=K= این معیار توانایی گرید در بهبود کنتراست که وظیفه اصلی آن می باشد را نشان میدهد. این ضریب به kVp ، اندازه میدان تابش ضخامت فانتوم بستگی دارد. زیرا این سه عامل میزان پرتوهای ثانویه را تعیین می کند. همچنین افزایش کمیت پرتوهای ثانویه موجب ضعیف تر شدن کنتراست و کاهش این ضریب می گردد. گریدی که در انرژی های پائین خوب تر عمل می نماید. در برابر پرتوهای انرژی بالا نیز خوب تر عمل می کند. عبارتست از کاهش پرتوهای اولیه به سبب بازتاب تصویر تیغه های سربی به صوت عریض تر از بزرگنمایی معمولی شان این مسأله در نتیجة رابطه هندسی ضعیف بین دسته اشعة اولیه و تیغه های سربی گرید حاصل می گردد. میزان قطع گرید در گریدهای با نسبت بالا و فاصله کانونی کوتاه تر بیشتر است. 1- معکوس قرارگرفتن گریدهای کانونی: به صورت قطع گرید شدیدی در محیط اطراف همراه با یک باند سیاه اکسپوژر در مرکز فیلم و عدم اکسپوژر در دورتادور فیلم مشاهده می شود. هر چه نسبت گرید بالاتر باشد ناحیه اکسپوژر شده، باریک تر می باشد. 2- جابجایی عرضی گرید _ زاویه داربودن گرید: دراین حالت در سرتاسر سطح گرید کاهش یکنواختی در پرتوهای اولیه ایجاد می گردد و کلیشه رادیوگرافی حاصله به طور یکنواخت روشن می باشد. میزان قطع گرید در این حالت با افزایش نسبت گرید، فاصله از خط کانونی، افزایش و همراه با افزایش فاصله کانونی کاهش می¬یابد. این اثر را با استفاده از گریدهای با نسبت پائین و فاصلة کانونی زیاد می توان تاحدی اصلاح کرد. 3- خارج از کانون بودن گرید: در این حالت قطع گرید به تدریج با دورشدن از مرکز فیلم ازدیاد می یابد قسمت مرزی فیلم تحت تأثیر فرارنگرفته ولیکن قسمت های محیطی روشن می باشند. کاهش پرتوهای اولیه مستقیماً با نسبت گرید و فاصله از خط مرکزی متناسب می باشد. 4- ترکیبی از حالات2 و3: این حالت متداول ترین نوع شناخته شده قطع گرید می باشد. که منجر به تابش غیریکنواخت فیلم شده و در نتیجه فیلم در یک طرف سفید و در سمت دیگر تیره خواهدشد. میزان قطع گرید به طور مستقیم با نسبت گرید و فاصله از خط کانونی و به طور معکوس با فاصلة کانونی گرید رابطه دارد. گرید متحرک بوسیلة دکتر پوتر در سال 1920 اختراع گردید. گرید متحرک جهت محونمودن سایة تیغه های سربی از روی تصویر استفاده می شود. جهت اجتناب از ایجاد تصاویر خطوط بر روی فیلم در یک گرید متحرک دو نکته باید توجه شود: 1- گرید بایستی به اندازة کافی سریع حرکت کند. 2- حرکت عرضی گرید نمی بایست با پالس های مولد اشعة ایکس همزمان باشد. این نوع گریدها گران قیمت بوده و در معرض نقص می باشند و ممکن است موجب لرزش تخت شوند. مهم تر اینکه موجب افزایش دوز تابشی بیمار می شوند. براساس یک مصلحت گرایی بین کیفیت فیلم و اکسپوژر بیمار صورت می گیرد. گریدهای با نسبت بالا، فیلم هایی با کنتراست بهتر عرضه می نمایند؛ ولیکن در عوض اکسپوژر بیمار را افزایش می دهند. عموماً گریدهای با نسبت پائین برای پرتوهای با انرژی کم کافی می باشند. گریدهای 8:1 می بایست با انرژی های تابشی کمتر از kV90 و گریدهای 12:1 برای انرژی های بالاتر به کار برده شوند. تکنیکی دیگر برای حذف پرتوهای ثانویه در میدان های وسیع رادیوگرافی می باشد. در این تکنیک فیلم در فاصله دورتری از بدن بیمار قرار می گیرد و پرتوهای ثانویه به سادگی در مسیر برخورد به فیلم قرار نمی گیرند. در اثر ازدیاد فاصله عوامل اکسپوژر در این تکنیک در مقایسه با گرید بیشتر می باشد. ولی اکسپوژر بیمار عموماً در روش فضای خالی کمتر است؛ چرا که گرید مقداری از پرتوهای اولیه را جذب می نماید. بوکی یا گرید شامل تعداد زیادی تیغه سربی است که توسط فضاهای شفاف نسبت به اشعه از هم جدا شده اند اشعه ایکس اولیه در همان محورها که تیغه های سربی قرار دارند می باشد و از بین آنها می گذرد و به فیلم رادیولوژی می رسد بدون اینکه بر آن اثر گذارد اشعه پخش شده از نقاط مختلف در بدن بیمار ایجاد شده و در جهات مختلف حرکت می کند لذا بیشتر آنها بوسیله تیغه های سربی جذب می شوند نسبت بوکی عبارت است از نسبت ارتفاع تیغه های سربی به فاصله آنها
سه معیار برای ارزیابی کار گرید وجود دارد: 1- ضریب بهبود عملکرد 2- ضریب انتقال اولیه (میزان اشعه رسیده به فیلم با وجود گرید نسبت به اشعه رسیده به فیلم بدون گرید) 3- ضریب بوکی حرکت گرید: اگر بوکی ثابت باشد تصویر تیغه های سربی روی فیلم ظاهر می شود. حرکت بوکی این تصویر را از فیلم محو می کند. حرکت بوکی همزمان با شروع چرخش آند تیوب یا همزمان با شروع تابش آغاز می شود. شرایط تابش با گرید متحرک به دلیل خطای انحراف جانبی و به سبب گسترش تابش روی تمام سطح فیلم کمی از گرید ثابت بیشتر است. در دستگاههای رادیولوژی دونوع بوکی وجود دارد: 1- بوکی تخت:روی تخت وزیر صفحه رویی تخت قرار می گیرد. برای عکسبرداری از بیمار دو حالت خوابیده استفاده می شود. 2- بوکی ایستاده(بوکی استند): به صورت یک دستگاه جداگانه است وبرای عکسبرداری در وضعیت ایستاده و به کار می رود. فیلم امروزه دو گروه فیلم در بخش های رادیولوژی استفاده می شوند: 1- فیلم های تابش مستقیم یا فیلم های دارای صفحة تقویت کننده که به صورت ترکیبی از اشعة ایکس و نور مرئی تحت تابش قرار می گیرند. به طور کلی به این گروه فیلم های اشعة ایکس می گویند. 2- فیلم هایی که فقط با نور تحت تابش قرار می گیرند. مانند فیلم های کپی برداری دانسیته و فلووگراف تمام فیلم های گروه دوم یک طرفه می باشند. ولی فیلم های گروه اول می توانند یک طرفه یا دو طرفه باشند. ساختمان فیلم(Film construction): هر فیلم شامل قسمت های زیر می باشد: 1- پایة فیلم: امروزه از پلی استر استفاده می شود. پایة فیلم عامل برای نگهداری لایة امولسیون فیلم و برای عبور نور است که بوسیلة آن تصویر می تواند مشاهده شود. ضخامت پایة فیلم بستگی به نوع فیلم و موارد استفادة آن دارد. ضخامت پایة فیلم های رادیوگرافی معمولی 18/0 میلیمتر است. 2- قسمت زیر لایه: Subbing Layer این قسمت به منظور اطمینان بیشتر از چسبیدن لایة امولسیون به صورت صاف به پایة فیلم درحین پوشش امولسیون بر روی پایه و جلوگیری از جداشدن امولسیون از پایة فیلم در حین ظهور و ثبوت است. این ماده در واقع ترکیبی از ژلاتین محلول و حلال پایه فیلم میباشد. 3- لایة امولسیون the emulsion layer این لایه از کریستال های هالید نقرة معلق در ژلاتین تشکیل شده است. امروزه کریستال های پهن جایگزین کریستال های گرد شده اند که در این حالت حساسیت و سرعت فیلم افزایش زیادی پیدامی کند. همچنین مقادیر زیادی از نور تابشی را جذب کرده و نور کمتری به امولسیون طرف دیگر فیلم می رسد و موجب کاهش ناواضحی ناشی از اثر متقاطع می شود. 4- لایة محافظ the super coat layer این لایه، لایة نازکی از ژلاتین خالص می باشد که بر روی امولسیون کشیده می شود. کار آن محافظت از لایة امولسیون در برابر سائیدگی و ایجاد الکتریسیتة ساکن در حین استفاده از فیلم می باشد و همچنین ایجاد سطحی صاف و صیقلی بر روی فیلم برای جلوگیری از تجمع گردوغبار. لایة ضد پیچیدن فیلم Non – curl backing: این لایه فقط در فیلمهای یک طرفه استفاده میشود. به منظور از بین بردن یا کاهش تمایل به پیچیدن در فیلمهای یک طرفه ، لایه هایی را در طرف دیگر پایه فیلم اضافه میکنند.این لایه ها از یک لایه « زیر لایه » و یک لایه ژلاتین تشکیل شده است. لایه ضد هاله Anti halation layer: برخی از نورهای تابشی از لایة امولسیون عبورکرده، به پایة فیلم می رسند. در این حالت یا از پایه عبور می کنند و یا به طور کامل به سمت امولسیون منعکس می شوند و هاله هایی را در تصویر اصلی ایجاد می کنند. به این پدیده هاله سازی گفته شده و موجب ناواضحی تصویر می شود. با افزودن یک رنگیزه به لایة ضد پیچیدن فیلم این اثر خنثی می شود که در اصطلاح به آن لایة ضدهاله گفته می شود. این رنگیزه در طول عمل ظهور از طرح فیلم برداشته می شود. فیلم هایی که در تصویربرداری پزشکی استفاده می شوند: A- فیلم های دوطرفه: این فیلم ها در دو سمت خود لایة امولسیون را دارا هستند. به دو صورت:1- بدون صفحات تشدید کننده؛ مانند فیلم های داخل دهانی و فیلم های جراحی کلیه و فیلم های دوزیمتری. 2- فیلم های دارای صفحات تشدیدکننده. B- فیلم های یک طرفه: فقط در یک سمت خود لایة امولسیون را دارا هستند. شامل: 1- فیلم های دارای یک صفحة تشدیدکننده مانند فیلم های ماموگرافی. 2- فیلم های متوفلوروگرافیک مانند فیلم های سینمایی و فیلم های حلقه ای 105 و 70 میلیمتر و فیلم های صفحه ای 100 میلیمتر. 3- فیلم های مخصوص متوگرافی با لامپ پرتو کاتدی (CRT) مانند فیلم های پلوراید. 4- فیلم های کپی برداری. 5- فیلم های تفریق دانسیته. 6- فیلم های مخصوص استفاده در تصویرسازی لیزری اطلاعات کامل در قسمت "اصول تاریکخانه" موجود میباشد. کاست : محفظه ای برای نگهداری فیلمهای حساس به نور می باشد. در این بخش علاوه بر بررسی کاستهای امروزی که صفحات تشدید کننده را در تماس کامل و یکنواخت با فیلم قرار می دهند، کاستهای دیگری که برای اهداف ویژه استفاده می شوند نیز مورد بررسی قرار می گیرند. کاستهای x-ray با صفحه تشدید کننده، وظیفه کاست 1) نگهداری از صفحات تشدید کننده و محافظت آنها در برابر آسیب. 2) جلوگیری از ورود نور به کاست و مه آلوده کردن ( fog ) فیلم. 3) ایجاد تماس کامل و یکنواخت بین فیلم و صفحات تشدید کننده. 4) جلوگیری از آلوده شدن و نشستن گرد و غبار برروی صفحات تشدید کننده. خصوصیات یک کاست مرغوب 1) محکم و مقاوم در برابر کارهای روزانه. 2) وزن سبک برای آسان بودن حمل و نقل آن. 3) باز و بسته شدن آن راحت باشد، به طوری که به راحتی بتوان آن را در نور ایمنی باز کرد. 4) فاقد هر نوع لبه تیز یا گوشه ای که موجب آسیب به بیمار یا کارکنان شود، باشد. 5) قسمت جلویی کاست می بایست حداقل جذب اشعه را داشته باشد و ضخامت آن یکنواخت باشد و فاقد هر نوع ناصافی باشد، زیرا تصویر ناصافی برروی فیلم می افتد. 6) باید دارای یک روزنه مخصوص یا نوار سربی جهت ثبت مشخصات بیمار باشد. 7) در سطح پشتی آن باید یک ورقه نازک سربی برای کاهش اشعه های عبوری از کاست و در نتیجه کاهش خطر اشعه های برگشتی (back scatter ) داشته باشد. 8) در طراحی و ساخت کاست می بایست از موادی استفاده شود که موجب ایجاد حداکثر تماس بین فیلم و صفحات تشدید کننده شوند ( مانند اسفنج و غیره ). 9) در ساخت بدنه کاست از موادی مانند وینیل ( vinyl ) یا مواد دیگر استفاده شود تا گرفتن کاست راحت تر باشد. 10) در اندازه تمام فیلمهای موجود باید کاست وجود داشته باشد. 11) باید مجهز به گارانتی کیفیت در حین خرید باشد. ساختمان کاست کاست از یک قسمت قدامی ( front ) و یک قسمت خلفی ( Back ) تشکیل شده است و این دو قسمت توسط یک لولا به همدیگر متصل شده اند. برروی سطح پشتی کاست یک ورقه نازک از سرب قرار گرفته است و بر روی آن یک اسفنج پلاستیکی فشرده می چسبد و بر روی آن یک صفحه تشدید کننده روی اسفنج متصل می شود. قسمت داخلی سطح قدامی کاست که بعضی مواقع به اسم کاست ( cassette well ) شناخته می شود، دارای یک صفحه تشدید کننده و یک قطعه کوچک سربی که برای ایجاد ناحیه بدون تابش بر روی فیلم استفاده می شود، می باشند. این ناحیه برای ثبت مشخصات بیمار به کار برده می شود. در برخی از کاستها، زیر صفحه تشدید قدامی کاست نیز یک لایه اسفنج متراکم می گذارند. شرکتهای مختلف از قفلهای گوناگونی برای کاستها استفاده می کنند. مثلاً عده ای از آنها قفلهای فنری و عده ای دیگر از قفلهای میله ای لغزشی استفاده می کنند، اما در تمام آنها هدف اصلی چیزی نیست جز اینکه در حالت بسته از ورود نور به داخل کاست جلوگیری کند و با فشار اسفنج متراکم تماس کامل و یکنواختی بین فیلم و صفحات تشدید کننده به وجود آورد.
تمامی قسمتهای فلزی یا پلاستیک درون کاست باید با رنگ مشکی پوشیده شوند تا از انعکاس نور در کاست جلوگیری شود، باید خاطر نشان ساخت که کاستهایی برای آینده طراحی شده اند که در آنها قسمت پشت کاست خمیده ساخته می شود. این کار باعث ایجاد تماس کامل بین فیلم و صفحه تشدید کننده می شود. موادی که در ساختمان کاست به کار برده میشود. از زمانی که تصمیم به ساخت کاستهای سبک وزن گرفته شود، مواد سنتزی زیادی مورد استفاده قرار گرفت. قسمت قدامی کاست Cassette Front قسمت قدامی کاست باید دارای ضخامت و چگالی یکنواخت و فاقد هر نوع ناصافی باشد زیرا این ناصافی ها روی فیلم تصویر میشوند. همچنین به منظور به حداقل رساندن جذب اشعه توسط جدار قدامی کاست بهتر است جدار قدامی کاست را مطابق با استاندارد انگلستان ( British standard ) ساخت. بر اساس این استاندارد در صورتی که جدار قدامی کاست از فلز ساخته شده است، ضخامت معادل آلومینیوم آن نباید بیش از 6/1 میلی متر در kvp 60 باشد. در صورتی که از پلاستیک استفاده شود ضخامت معادل آلومینیوم آن نباید بیش از 2 میلی متر باشد. امروزه برای ساخت قسمت قدامی کاست از فلزات ( مثلاً آلومینیوم ) ، ورقه های پلاستیکی یا فیبرکربنی استفاده می شود. زیرا این مواد از مزایای زیر برخوردارند: 1) مقاوم و محکم هستند. 2) وزن سبکی دارند. 3) اشعه را به مقدار کم جذب می کنند. استفاده از کاستهای فیبرکربنی موجب کاهش در بیمار به مقدار زیاد می شود زیرا اشعه را به مقدار کمتری جذب می کند به خصوص در کلیوولتاژهای پائین. قسمت پشت کاست Cassette Back قسمت پشتی کاست را معمولاً از پلاستیک یا فلزات تهیه می کنند و بر روی آن یک ورقه نازک سربی قرار می دهند. این ورقه سربی باعث محافظت از فیلم در برابر اشعه های پراکنده و برگشتی از سینی بوکی و سایر قسمتها می شود. براساس استاندارد انگلستان ( B-S ) باید ضخامت سرب در kvp 150 به اندازه mm12/0 سرب باشد. قفلها و سایر قسمتها قفلها یا نگهدارنده ها را معمولاً از استیل ( Stainless-steel ) می سازند. لولاها را اصولاً از فلز یا پلاستیک تهیه می کنند. از اسفنج متراکم مصنوعی نیز برای ایجاد حداکثر تماس بین صفحات استفاده می شوند. انواع کاستهای موجود کاستهای دارای 1 صفحه تشدید کننده Single Screen Cassette برخی از کاستها دارای یک صفحه تشدید کننده می باشند و برای استفاده کردن از فیلمهای یک طرفه طراحی شده اند. از این کاستها معمولاً در ماموگرافی استفاده می شود.
کاستهای خمیده Curved Cassette امروزه 2 نوع کاست خمیده وجود دارد : نوع اول :این کاستها در مواردی به کار برده می شوند که کاستهای معمولی نمی تواند حداکثر تماس بین فیلم و عضو مورد نظر را به وجود آورد مانند تصویربرداری از مفصل زانوی خمیده در نمای Intercondylar . نوع دوم: از این کاستها برای به دست آوردن تصاویر کامل در استخوانهای مندیبل و ماکزیلا در آزمون orthopantomography ) OPG ) استفاده می شود.
کاستهای گریددار Gridded Cassette این کاستها دارای گریدی از نوع ثابت هستند که در قسمت جلویی کاست قرار گرفته است، محل گرید بین جدار قدامی کاست وصفحه تشدید کننده جلوی کاست می باشد. از این کاستها در مواردی که سیستم بوکی های معمولی موجود نباشد استفاده می شود ( مثلاً در مواردی که مشغول کار با دستگاه موبایل یا پرتابل هستید). جزئیات مربوط به گرید مانند نسبت گرید و غیره، می بایست در قسمت خارجی کاست نوشته شده باشد. کاستهای گریددار در اندازه های مشابه با کاستهای معمولی موجود هستند. کاستهای چند مقطعی Multisection Cassette بیشترین استفاده این کاستها در توموگرافی می باشد. در مواردی از این کاستها استفاده می شود که بخواهیم با تابش، یک سری از تصاویر مربوط به لایه های مختلف بدن داشته باشیم. این کاستها به گونه ای طراحی شده اند که می توانند بین 3 تا 7 فیلم را به همراه صفحات تشدید کننده و ماده پرکننده فضای بین دو فیلم را در خود جای دهد. ماده پرکننده فضای بین دو فیلم باید از اسفنج شفاف به اشعه (radiolucent) با ضخامت بین mm 10-5 ساخته شده باشد. فیلمهایی که با فاصله های 5 میلی متر نسبت به هم قرار گرفته اند تصاویری را تولید می کنند که فاصله متقاطع آنها در بدن mm5 بوده است و مانند آن، فیلمهایی که با فاصله mm10 نسبت به هم قرار گرفته اند تصویر لایه هایی از بدن را با فاصله mm10 تولید می کنند ( در بخش قبل در مورد صفحات تشدید کننده ای که در بین کاستها استفاده می شوند توضیحاتی داده شد. از کاستهای چند مقطعی در تکنیکی به نام رادیوگرافی متعدد ( multiple radiography ) هم استفاده می شود. در این روش، کاست را با یک سری از فیلمهای مشابه و صفحات تشدید کننده با سرعت متفاوت پر می کنند و در بین آنها از هیچ ماده پر کننده ای استفاده نمی شود. پس از آن با یک بار تابش تصاویری با دانسیته ها و کنتراستهای مختلف تولید می شوند، زیرا سرعت صفحات تشدید کننده با هم تفاوت زیادی داشته اند. پس از آن می توان سیستم فیلم/صفحه مورد نظر را برای ایجاد دانسیته های دلخواه انتخاب کرد ( یعنی از استخوان تا بافت نرم ). کاست و وسایل مخصوص سیستم تابش اتوماتیک در مواردی که از این تکنیک استفاده می شود سیستم فوتوتایمر می بایست در پشت کاست نصب شود به همین دلیل دیواره پشتی کاست باید فاقد لایه سربی باشد و همانند دیواره جلویی ( Front ) اشعه را به مقدار کمی جذب کند. البته باید خاطر نشان ساخت که اگر از اتاقک یونیزاسیون برای سیستم تابش اتوماتیک استفاده شود، این اتاقک باید حد فاصل فیلم و منبع تابش اشعه قرار بگیرد و به همین دلیل در این سیستم ها می توان از کاستهای قبلی هم استفاده کرد. مراقبت از کاست ها Care of X-ray Cassette در صورتی که از کاستها به خوبی مراقبت شود می توان از آنها تا مدت زیادی استفاده کرد. بی توجهی در انتقال و جابجایی کاست دیر یا زود می تواند منجر به آسیب رسیدن به کاست وایجاد مشکلات دیگر از قبیل تمامس ضعیف فیلم و صفحه و یا نشت نور شود. برای جلوگیری از این آسیب ها بهتر است که به موارد زیر توجه شود: 1) در هنگام استفاده کاست ها را به آرامی انتقال دهید. 2) تعداد کاستهایی را که در یک لحظه انتقال می دهید باید به حدی باشند که بتوان به راحتی آنها را بین بازو و بدن نگه داشت و انگشتان بتوانند زیر آنها را نگه دارند. 3) اگر کاستها را بر روی لبه های آنها نگهداری می کنید بهتر است که اطمینان پیدا کنید که کاستها کاملاً عمودی قرار گرفته اند. زیرا اگر کاستها به صورت مایل باشند و به کاستهای دیگر تکیه داده شده باشد امکان آسیب دیدگی وجود دارد زیرا وزن کاستهای دیگر هم بر روی آن فشار می آورد. 4) در مواردی که کاست می بایست به طور مستقیم زیر بدن مریض گذاشته شود ( بدون استفاده از بوکی )، می بایست از تونل کاست ( cassette tunnel ) استفاده شود تا بدین وسیله از فشار بدن مریض به کاست جلوگیری شود. 5) باید از تماس کاست با مایعات جلوگیری شود و در مواردی که احتمال آغشته شدن مایعات به کاست وجود دارد باید از پوشش های پلاستیک ضد آب استفاده شود. نگهداری از کاستها Cassette Maintainance به منظور داشتن کاستهای سالم و یادگیری روشهای نگهداری کاست می بایست از موارد زیر پیروی کرد: 1) تاریخ شروع استفاده از کاست در بخش رادیولوژی، ثبت شود. 2) برای شناسایی بهتر کاست باید یک شماره یا کلمه را برروی یکی از صفحات تشدید کننده و قسمت خارجی کاست نوشت، در این حالت به راحتی می توان از روی تصویر یا تصویرهای تهیه شده به کاست مورد نظر دسترسی پیدا کرد. 3) بهتر است تاریخ و نوع هر گونه مواظبت از کاستها را از قبیل: بررسی کاستها، تمیز کردن کاستها و آزمون نشت نور و غیره را روی بدنه آن ثبت کرد. کاست و صفحات تشدید کننده را باید به طور منظم مورد بررسی قرار داد تا در صورتی که هر گونه آسیب دیدگی یا سرویس نیاز باشد به سرعت رسیدگی شود. همچنین اگر تماس بین فیلم و صفحه تشدید کننده کم باشد و باعث مه آلوده شدن (Fog) می شود بهتر است که از آزمون اختصاصی آن که در بخشهای بعدی توضیح داده می شود برای تشخیص آن استفاده شود. پرکردن و خالی کردن کاستها عمر مفید صفحات تشدید کننده بستگی به نحوه پر و خالی کردن کاستها دارد، زیرا در این لحظه است که سطح حساس صفحات تشدید کننده در معرض آلودگی با گرد و غبار و خطر آسیب دیدگی است. خالی کردن کاستها Unloading در زیر نور ایمنی سطح جلویی کاست را رو به پائین در تماس با میز تاریکخانه قرار داده و پس از آن قفلهای آن را باز کنید و پس از آن فیلم را با دست برداشته و کاست را ببندید. پرکردن کاستها Loading زیر نور ایمنی، قسمت جلویی کاست را در تماس با میز تاریکخانه قرار داده و پس از آن درب کاست را باز کرده و فیلمی را که لبه آن را گرفته اید به آرامی درون محفظه کاست قرار دهید. پس از آن با بستن درب کاست و قفل کردن آن می توان از آن استفاده کرد. انواع دیگر کاست کاستهای خلاء Vacuum Cassette این کاستها ( که به همراه یک پمپ خلاء می باشند ) از ماده وینیل ( vinyl ) انعطاف پذیر ساخته شده اند و در یک لبه آنها یک والو ( شیر یک طرفه هوا ) نصب شده است و در داخل آن یک پوشه پلاستیکی قابل تعویض حاوی یک صفحه تشدید کننده قرار گرفته است. برای آماده سازی کاست جهت استفاده از آن، باید یک فیلم یک طرفه را به نحوی بین پوشه قرار داد که رویه امولسیون دار آن در تماس با صفحه تشدید کننده قرار بگیرد. پس از آن پوشه را به طور کامل درون کاست قرار داده و دو لبه درب کاست را روی هم گذاشته و با استفاده از یک گیره مخصوص درب کاست را به طور کامل ببندید. در ادامه پمپ خلاء را به شیر یکطرفه ( والو ) متصل کرده و هوای درون کاست را تخلیه کنید. با این عمل صفحه تشدید کننده در تماس کامل با فیلم قرار می گیرد. در این حالت تماس بین آن دو با استفاده از فشار هوا ثابت و یکنواخت باقی می ماند. در ابتدا از این کاستها در ماموگرافی استفاده می شد ولی به علت انعطاف پذیری آنها، از آنها برای راحتی در وضعیت دهی به بیمار نیز استفاده می شود (مانند عکسبرداری از زیر مفاصل خم شونده ). این کاستها در اندازه های 24×18 و 30×24 موجود هستند. کاست های مخصوص ضبط تصاویر متعدد از این کاستها در تصویربرداری از لامپ پرتو کاتدی (LRT) و مونیتور TV در سونوگرافی، پزشکی هسته ای (NM)، آنژیوگرافی دیجیتالی (DSA) و ام آرای (MRI) استفاده می شود. این کاستها باید به همراه دستگاه مولتی فورمتر ( دستگاه ایجاد کننده چند تصویر همزمان ) (multi formatter ) یا تصویر ساز ویدئویی ( video-image ) باشد. این کاستها از لبه هایی تشکیل شده اند که کار آنها نگهداری لبه های فیلم یک طرفه می باشد. همچنین دارای 2 پوشش کشویی می باشد و در مواردی که از فیلم استفاده نمی شود از آن در برابر نور محافظت می کند این کاستها فاقد صفحه تشدید کننده می باشد. برای پرکردن کاست می بایست، زیر نور ایمنی دو پوشش کشویی آن را برداشته و فیلم را به طور کشویی در جای آن به نحوی قرار دهید که امولسیون آن به سمت خارج قرار بگیرد و از طرفین درون لبه های کاست به طور محکم قرار داشته باشند). باید توجه داشت که هنگامی که کشو برداشته شود فیلم قابل تابش می شود و در انتها فیلم زیر کشو به حالت اول باز می گردد. در هنگام استفاده کاست باید درون دستگاه مخصوص ثبت تصاویر متعدد (مولتی فورمتر ) قرار بگیرد و کشو سمت مورد تابش برداشته شود و فیلم آماده تابش خواهد شد. پس از آنکه سری تصویرگیری تمام شد کشو روی آن قرار گرفته و کاست بیرون آمده و آن را وارونه کرده و کشوی دوم برداشته می شود و دوباره در دستگاه قرار می گیرد. در این حالت فیلم دوم برای عکسبرداری آماده می شود. این کاستها در اندازه های 8×10 اینچ و 11×13 اینچ موجود هستند . همچنین بعضی از کارخانه کاستهایی را منطبق با اندازه های سیستم های day light میسازند. کاستهای آنژیوگرافی سیستم Siemens Elema Aot در این کاستها حدود 30 عدد فیلم 35×35 به نحوی قرار می گیرد که بین آنها مواد فلز قرار گیرد. ( تصویر 6-7 ) پس از آنکه این کاست را از زیر نور ایمنی پر کردند باید دو درب کشویی کاست را بسته و سپس کاست را به دستگاه آنژیوگرافی Aot متصل می کنند. پس از قرارگرفتن کاست در محل مربوط درب کشویی آن باز شده و فیلم ها را در اختیار دستگاه قرار می دهد). هنگامی که عمل تصویربرداری به طور کامل انجام شد فیلمها پس از عبور از ناحیه مربوط به تصویربرداری به داخل کاستی که در طرف دیگر دستگاه قرار گرفته است ( کاست دریافت فیلم ) انتقال می یابند. پس از آن با فشار دکمه ای که در قسمت جلویی کاست قرار گرفته است، درب کشویی کاست دریافت فیلم بسته می شود پس از آن این کاست ( کاست دوم حاوی فیلمهای تابش شده ) از محل مخصوص جدا شده و به تاریکخانه منتقل می شود. در آنجا فیلمهای تابش شده را خارج ساخته و ظاهر می کنند. سیستم Puck این سیستم از نظر جزئیات ساختمانی تفاوت زیادی با سیستم AOT دارد. ولی از نظر اصول پایه ای تقریباً مشابه هستند ( یعنی در هر دو دستگاه در طول آنژیوگرافی فیلمهای cm 35×36 به سرعت از ناحیه مورد نظر عبور کرده و در کاست دوم قرار می گیرد) . کاستهای فتوفلوروگرافی فتوفلوروگرافی، یا ضبط تصاویر از فسفر خروجی یک تیوب تشدید تصویر، معمولاً با استفاده از حلقه های فیلم 70 تا 105 میلی متری یا ورقه های فیلم 100 میلی متری انجام می شود و برای هر کدام از این فیلمها کاستهای مخصوص طراحی شده است. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۸:۳۰ ق.ظ ] [ آرمان ]
الکترونها ذرات با بار منفی هستند که در یک توصیف ساده روی مداراتی به دور هسته می چرخند. با توجه به برابر بودن تعداد الکترونها و پروتونهای یک اتم در حالت عادی ، این اتم از لحاظ بار خنثی می باشد. این توصیف که به منظومه شمسی شبیه است ، تفاوتهایی نیز با آن دارد ، از جمله اینکه در هر مدار بر خلاف مدارات منظومه شمسی بیش از یک الکترون وجود دارد و آن به این نحو است که در مدار اول حداکثر 2 الکترون ، در مدار دوم حداکثر 8 الکترون و...که اگر به صورت ریاضی این روند را نشان دهیم و شماره مدار را n فرض کنیم حداکثر تعداد الکترونی که می تواند در آن مدار قرار گیرد از رابطه Zn2 بدست خواهد آمد. ترتیب این مدارات با حروف لاتین که با حروف K شروع می شود ، نامگذاری شده است. تفاوت دیگری که مدارات اتم با منظومه شمسی دارد ، کروی شکل بودن لایه مدارات است. الکترون لایه اول که نزدیکترین لایه به هسته است ، الکترون K نامیده می شود و به همین ترتیب لایه های بعدی N , M , L و... از هسته دور می شوند. قطر لایه های الکترون نشأت گرفته از سه اثر هستند که عبارتند از:1- نیروهای هسته ای وارد بر الکترونها 2- مومنتوم زاویه ای 3- انرژی الکترون نیرویی که بین هسته و الکترون برقرار است و الکترونها را در اتم نگه می دارد Binding Force نیروی همبستگی نامیده می شود و با عکس مجذور فاصله بین هسته و الکترون متناسب است. مومنتوم زاویه ای نشانگر حرکت منحنی شکل الکترون به دور هسته می باشد. ذرات مقید (Bound Particles) همواره انرژی منفی در خود دارند که این قضیه شامل الکترون ها نیز می شود که برای آزاد شدن این انرژی باید به مقدار صفر یا مثبت برسد و چون این انرژی به عنوان مقدار انرژی لایه در بردارنده الکترون به عنوان مثال تنگستن دارای یک انرژی لایه ای K به میزان kev 5/69 و انرژی لایه L به مقدار kev 11 می باشد. تشعشع الکترومغناطیسی سرعت همه پرتوهای الکترومغناطیسی 3.10 m/s است. * فرکانس و طول موج (frequency and wavelength) مدل موج سینوسی پرتوهای الکترومغناطیسی، تغییرات میدانهای الکتریکی و مغناطیسی را هنگام عبور پرتو با سرعت C را نشان می دهد. خواص مهم این مدل فرکانس (f)(frequency)و طول موج (l)(ware length) است. فرکانس (بسامد) معمولاً بصورت تعداد نوسانات در هر ثانیه تعریف می گردد و واحد اندازه گیری آن هرتز (Hz)(Hertz) است که برابر است با یک دوره بر ثانیه(1 cycle / second) فرکانس برابر است با تعداد طول موجهایی که در هرثانیه از یک نقطه عبور می کند. فاصله میدان دو قله و یا دو دره ویا دو نقطه متناظر در یک موج سینوسی طول موج (wavelength) نامیده می گردد. شکل سه موج سینوسی با طول موجهای مختلف را نشان می دهد همانگونه که مشاهده می گردد، با افزایش طول موج، فرکانس کاهش می یابد. سه پارامتر سرعت، فرکانس و طول موج همگی برای بیان و توصیف یک پرتو الکترومغناطیسی لازم هستند. سه پارامتر اصلی پرتوالکترومغناطیسی طبق معادله موج (ware equation) به هم مرتبط میگردند: Velocity=Frequency × Wavelength V=f. l معادله موج هم برای پرتو الکترومغناطیسی و هم برای امواج صوتی مورد استفاده قرار می گیرد ولی این را در ذهن داشته باشید که امواج صوتی بسیار متفاوت از فوتونهای الکترومغناطیسی هستند. منابع تولید صدا متفاوت هستند، این امواج درجهات مختلف منتشر می گردند وسرعت آنها دارای تغییرات زیادی است و سرعت امواج صوتی وابسته به ماده ای است که صوت در آن ها منتشر می گردد و امواج صوتی از خلاء نمی توانند عبور کنند. بعد از این معادله موج معرفی شد، ما می توانیم این معادله را برای پرتوهای الکترومغناطیسی بصورت ساده شده زیر در آوریم (توجه گردد چون پرتوهای الکترومغناطیسی دارای سرعت ثابت (C) هستند.): C: سرعت پرتوالکترومغناطیسی l f: فرکانس l: طول موج *طیف الکترومغناطیسی (Electromagnetic spectrum) محدوده فرکانس پرتو الکترومغناطیسی تقریباً از 10 Hz تا 10 Hz است. طول موجهای فوتون مربوط به این پرتوها، تقریباً 10nm تا 10M به ترتیب است. این محدوده گسترده انواع زیادی از پرتوهای الکترومغناطیسی را که بیشتر آنها برای ما آشنا هستند، پوشش می دهد. این پرتوها روی هم، طیف الکترومغناطیسی را تشکیل می دهند. طیف الکترومغناطیسی شامل کل محدوده پرتوهای الکترومغناطیسی است. طیف الکترومغناطیسی دارای سه منطقه مهم برای تکنولوژی رادیولوژی است که عبارتند از: نورمرئی (visible light)، فرکانس های رادیویی (radiofrequency) و پرتو (X-radiation) X است. قسمتهای دیگر این طیف الکترومغناطیسی شامل پرتوفرابنفش (ultraviolet radiation)، نور مادون قرمز (infrared light) و پرتو مایکروویو (microwave) است. فوتونهای این پرتوهای گوناگون همگی یکسان هستند. یعنی هر فوتون بصورت یک باند انرژی شامل میدانهای متغییر الکتریکی و مغناطیسی است که با سرعت نور حرکت می کنند. تنها تفاوت بین این فوتونها، فرکانس و طول موج آنها است. امواج ماوراصوت (ultrasound) به صورت فوتون نیست و این امواج دارای سرعت ثابت نیستند. ماوراء صوت، موج حاصل از حرکت مولکول هاست و این امواج به ماده نیاز دارند. در صورتیکه پرتوهای الکترومغناطیسی می توانند در خلاء هم وجود داشته باشند. ماوارء صوت تشخیصی ، بخشی از طیف الکترومغناطیسی نیست. * اندازه گیری طیف الکترومغناطیسی (Measurement of the electromagnetic spectrum) طیف الکترومغناطیسی را می توان با سه مقیاس متفاوت بیان کرد، یعنی با انرژی، فرکانس و طول موج. چون سرعت تمام پرتوهای الکترومغناطیسی ثابت است پس طول موج و فرکانس با هم نسبت عکس دارند. (C=f.l) * نور مرئی (visible light)
نور مرئی کوچکترین قسمت از طیف الکترومغناطیسی را شامل می گردد و این تنها قسمتی است که ما می توانیم آن را به طور مستقیم احساس کنیم. نور خورشید همچنین دارای دو نوع از نور مرئی است: مادون قرمز و فرابنفش (ماوراء بنفش). نور مادون قرمز (Infrared light) تشکیل شده است از فوتونهایی با طول موجهایی بزرگتر از نور مرئی و کوچکتر از امواج مایکرویو. مادون قرمز به هر ماده ای که بخورد کند، آن را گرم می کند، که می توانیم این گرما را گرمای تشعشعی ( radiant heat) درنظر بگیریم. نور ماوراء بنفش (ultraviolet light) در طیف الکترومغناطیسی ما بین نور مرئی و پرتوهای یون ساز (ionizing radiation) قرار دارد. این نور مسؤل واکنشهای مولکولی است که هنگام آفتاب سوختگی ایجاد می گردد. * فرکانس رادیویی (RF) (radio frequency) مهندسان تلویزیون و رادیو تابش فوتونها را با فرکانس هایشان توصیف می کنند. کانالهای تلویزیون های ماهواره ای معمولاً بوسیله فرکانس هایشان شناخته می شوند که این فرکانسها، فرکانسهای رادیویی یا RF می نامند. فوتونهای فرکانس رادیویی دارای مقدار انرژی بسیار کم و طول موج بسیار بالای هستند. فرکانس رادیویی که طول موج کوتاهی دارند به عنوان پرتوهای مایکرویو (microware) شناخته می گردند. پرتوهای مایکروویو وابسته به استفاده، دارای فرکانسهای متغیری هستند. اما همیشه دارای فرکانس بیشتر از فرکانس رادیویی و کمتر از مادون قرمز هستند. پرتوهای مایکروویو دارای استفاده های گوناگونی اعم از تلفنهای همراه، کنترل سرعت در اتوبان ها و در پخت و پز (مایکروویو) دارند. * پرتو یون ساز (Iodizing Radiation) برخلاف فرکانس رادیویی و نور مرئی، پرتو الکترومغناطیسی یون ساز معمولاً بوسیله انرژی فوتون ذخیره شده در آن، مختص می گردند. یک فوتون پرتو X ، تقریباً مقدار قابل ملاحظه ای، بیشتر انرژی نسبت به فوتون نور مرئی یا فوتون فرکانس رادیویی دارد. فرکانس پرتو X بسیار بیشتر و طول موج آن بسیار کمتر از انواع دیگر پرتوهای الکترومغناطیسی است. تمایزی که گاهی وجود دارد این است که فوتونهای پرتو گاما از فوتونهای پرتو X میزان بیشتری انرژی دارند. این مطلب درگذشته درست بود، چون تجهیزات پرتو X موجود، میزان انرژی محدودی داشتند. ولی اکنون به علت وجود شتاب دهنده های خطی، ما می توانیم پرتوهای X با انرژی بسیار بالاتری نسبت به پرتوهای گاما تولید کنیم، بنابراین این تمایز مناسب نیست. تنها تفاوت مابین پرتوهای X و پرتوهای گاما، در ذات آنها است. پرتوهای X از ابرالکترونی یک اتم که بطور مصنوعی تحریک شده است، ساطع می گردند در حالیکه پرتوهای گاما از هسته های اتم رادیواکتیو ساطع می گردند. پرتوهای X در تجهیزات الکتریکی تولید می گردند، درمقابل پرتوهای گاما ازماده رادیواکتیو بطور خودبه خود ساطع می گردند. این شرایط نیز در تفاوت بین ذرات بتا (Beta particles) و الکترون ها نیز یکسان است. این ذرات یکسان هستند به جز اینکه ذرات بتا از هسته می آیند و الکترونها از بیرون هسته میآیند. نور مرئی بوسیله طول موج، فرکانس رادیویی بوسیله فرکانس و پرتوهای X بوسیله انرژی شناخته و تعریف می گردند. هنگامی که یک جریان الکترونی با سرعت زیاد به هدف برخورد کند، شتاب خود را از دست داده و با تبدیل انرژی، ایجاد اشعه ایکس می کند. 1- پدیده ترمزی در این پدیده الکترونها به دلیل انرژی جنبشی که دارند به داخل اتمهای آند وارد میشوند و تحت تاثیر میدان اتمهای سنگین هدف از مسیر اولیه منحرف شده و دارای تغییر سرعت و کاهش انرژی میشوند. این انرژی به صورت پرتو تابیده میشود. در این فرایند راندمان تولید اشعه بسیار کم میباشد. در این طیف ماکزیمم انرژی مربوط به الکترونی است که بیشترین انحراف را توسط هسته داشته و هیچگونه اتلافی در انرژی آن صورت نپذیرفته است. مینیمم انرژی نیز مربوط به مواد جاذب سرراه فوتون ها است که چه کسری از انرژی آنها را جذب کرده اند. قله انرژی نیز مربوط به بالاترین انرژی اعمالی به تیوب است. 2- پدیده تابش اختصاصی: در این پدیده الکترون های تابیده شده از فیلامان به الکترون های مدارهای داخلی اتم های هدف نظیر kبرخورد می کنند و باعث کنده شدن این الکترون ها از مدار مربوطه می شوند و لذا در این لایه یک حفره به وجود می آید. با پُرشدن این حفره توسط الکترون های لایه های بالاتر، اختلاف انرژی دو لایه به صورت فوتون از ماده هدف خارج می شود. طیف اختصاصی برای تنگستن که عنصر سازنده آند در لامپ های اشعه است می باشد. تیوپ شیشه ای: 1- فیلامنت سیمی (از جنس تنگستن)، 2- متمرکزکننده از جنس مولیبدنیوم یا فولاد، 3- آند مسی که روی آن هدفی از جنس تنگستن است، میباشد. از جنس فولاد بوده که مملو از روغن است و حباب شیشه ای را دربرمی گیرد. این محفظه محلی برای اتصال کابلهای فشار قوی داشته و دارای پایه ای است که تیوپ را نگه می دارد. تمام پرتوهایی که از هدف منتشر می شوند به جز پرتوی که از طریق پنجره رادیولوسنت خارج می شود، توسط لایه سربی که به صورت آستری محفظة تیوپ را پوشانیده، به شدت جذب می شوند. روغن داخل محفظه گرم و منبسط می شود. داخل محفظه وسیله ای بادکنکی است که فضای اضافی بوجود میآورد تا در زمان انبساط فضای لازم را ایجاد کند. وظیفة روغن ایجاد عایق الکتریکی و نیز انتقال گرما از آند به محفظه است. برای انتقال جریان از ترانسفورماتور فشار قوی به تیوپ اشعه ایکس از کابل های فشار قوی استفاده می شود. در این دستگاه تیوپ اشعه ایکس ضمن تولید اشعه ایکس به عنوان یکسوکننده نیز عمل می کند. مزیت این دستگاه نسبت به دستگاه های مجهز به یکسو کننده تمام موج عبارت است از سادگی، کوچکی، قابلیت مانور، ارزان بودن و... و عیب آن محدودیت در درجة حرارت است. گرمای ایجاد شده در هدف تیوپ اشعه ایکس بر حسب واحد گرمایی ( H.V) به این صورت محاسبه می شود: (زمان بر حسب ثانیه) T × (میانگین) mA × KVp = واحد گرمایی در ثانیه لامپ این لامپ از جنس شیشه پیرکس است که درون آن خلاء بوده و حاوی دو الکترود است. لامپ به گونه ای طراحی شده که الکترونهای تولید شده در قطب منفی (کاتد یا فیلامنت) تحت تاثیر اختلاف پتانسیل زیاد به سمت قطب مثبت (آند) شتاب می گیرند. برخورد این الکترونها به آند منجر به تولید پرتو ایکس می شود.کاتد: قطب منفی لامپ اشعه X است که حاوی فیلامان یا منبع تولید الکترون و سرپوش کانونی است. فیلامان خود دارای ولتاژ (متوسط10 ولت) و جریان (متوسط 3 تا 5 آمپر) است و بوسیله آنها گرم میشود. تعداد فوتونهای اشعه X تولیدی به تعداد الکترون هایی که از کاتد به سمت آند حرکت می کنند بستگی دارد. فیلامان سیمی است از جنس تنگستن که در اثر عبور جریان از آن گرم می شود و در اثر این دما تعدادی از الکترون های آن تا مسافت کمی از سطح فلز جدا می شوند. این فرایند تابش ترمویونیک نام دارد. برای وقوع تابش ترمویونیک و ایجاد تعداد مفیدی الکترون فیلامان باید تا 2200 درجه گرم شود. به همین دلیل فیلامان را از جنس تنگستن می سازند چون این ماده به راحتی به شکل سیم نازک و محکم در آمده و نقطه ذوب بالایی(3370) دارد و همچنین مقدار کمی تبخیر می شود. الکترون های تابش شده در اطراف فیلامان ابر کوچکی به نام فضای بار (Space Charge) ایجاد می کنند. این ابر که دارای بار منفی است از تابش الکترون های دیگر جلوگیری می کند که به این اثر، اثر فضای بار (Space Charge Effect) می گویند. حال می توان بایک اختلاف پتانسیل مناسب این الکترون ها را به سمت آند شتاب داد. به دلیل اینکه الکترون ها همگی دارای بار منفی هستند در طول مسیر به سمت آند از هم دور و پراکنده می گردند و سطح بزرگی از آند را بمباران می کنند که دلخواه نیست. به همین دلیل از سرپوش کانونی (Focusing Cap) که فیلامان را احاطه کرده استفاده می شود. این وسیله دارای پتانسیل منفی است و باعث به هم فشرده شدن الکترون ها می شود. این وسیله که از جنس مولیبدیم است با نیروی الکتریکی موجب کانونی شدن سیم الکترونی می شود. لامپ های امروزی دارای دو فیلامان کوچک و بزرگ می باشند. فیلامان بزرگ برای تابش های بیشتر و فیلامان کوچک برای تابش های کمتر کاربرد دارند. قطب مثبت لامپ اشعه Xمیباشد که به دو صورت ثابت و دوار میباشد. آندهای ثابت یک صفحه کوچک تنگستن به ضخامت 2تا 3 میلی متر میباشند که در یک بلوک بزرگ مس قرار داده شده اند. به چند دلیل جنس آند از تنگستن انتخاب شده است. این ماده عدد اتمی بالایی دارد و لذا بازده تولید اشعه بالاتری دارد. نقطه ذوب بالای تنگستن تحمل حرارتی خوبی به آن میدهد و در ضمن این ماده در جذب، انتقال و پراکنده سازی گرما نیز عملکرد خوبی دارد.آند را در بلوک مسی قرار میدهند تا انتقال و دفع گرما به خوبی صورت بگیرد. به دلیل اینکه در سیستمهای قدرتمند امروزی گرمای زیادی در سطح هدف ایجاد میگردد نیاز به روشی بود که تحمل گرما را برای هدف آسان سازد، لذا آندهای ثابت جای خود را به آندهای دوار دادند. این آندها مقاومت لامپ را در برابر گرمای زیاد ناشی از اکسپوژرهای طولانی افزایش میدهند.این آندها با سرعتی حداقل برابر دور در دقیقه میگردند. هدف استفاده از آند دوار پخش گرمای ایجاد شده در خلال یک اکسپوژر، در سطح بزرگی از آند است. به دلیل تابش الکترونها به سطح آند پس از مدتی در سطح آن ناهمواری و و فرورفتگی هایی مشاهده میشود که این تغییرات فیزیکی ناشی از فشارهای حرارتی بوده و باعث کاهش خروجی لامپ اشعه می¬شوند به همین دلیل در ساخت آند مقداری رنیوم به تنگستن اضافه می¬کنند تا مقاومت سطحی آن افزایش یابد. • محفظه شیشه ای: وظیفه تولید ولتاژ بالای لازم برای ایجاد اشعه ایکس را درتیوب ژنراتورهای ولتاژ بالا بر عهده دارند. تغذیه این ژنراتورها از برق v 220 شهر به گونه تکفاز و یا سه فاز می باشد که خروجی ای تاحد kv 150 در مدت زمان کوتاهی تولید می کند. این بخش از سیستم رادیولوژی از یک جعبه فلزی متصل به زمین و پر از روغن و ترانسفورماتور ولتاژ پائین برای تغذیه فیلمان ها، همچنین یک ترانسفورماتور ولتاژ بالا و مجموعه ای از دیودهای یکسوکننده ولتاژ بالا و تعدادی کنتاکتور تشکیل شده است. وجود روغن درون جعبه ژنراتور به دلیل عدم بروز جرقه الکتریکی ناشی از ولتاژ بسیار بالا می باشد. انرژی فوتون های اشعه ایکس تولید شده تابع 1- انرژی جنبشی الکترون ها، 2- اختلاف پتانسیل دو سر تیوپ است. ابتدا ولتاژی حدود kv 150 – 40 به دو قطب تیوپ اشعه ایکس اعمال می شود. الکترون هایی که توسط فیلامان تولید شده اند دراین اختلاف پتانسیل به سمت قطب آند شتاب می گیرند و پس از برخورد به هدف به فوتون هایx – ray تبدیل می شوند. اختلاف پتانسیل در سر تیوپ، موجب افزایش انرژی جنبشی الکترون ها و تولید فوتون های پر انرژی تر می گردد. هر چه ضخامت عضو بیشتر باشد، فوتون های پر انرژی تری لازم است. برای به راه اندازی تیوپ و در تولید اشعه ایکس، از ژنراتور استفاده می شود. - وظایف ژنراتور: 1- تأمین اختلاف پتانسیل دو سر تیوپ اشعه ایکس. 2- ملتهب کردن فیلامان برای تولید الکترون. 3- کنترل اختلاف پتانسیل دو سر تیوپ. ولتاژ مورد استفاده در ژنراتورهای اشعه ایکس از نوع ولتاژ متناوب است. دو نوع ولتاژ متناوب داریم: 1- تکفاز و 2- سه فاز. - نحوة تولید برق تکفاز: مبنای کار، قانون القای الکترومغناطیسی است. در نتیجه گردش یک سیم پیچ درون میدان مغناطیسی ثابت با القای ولتاژ در سیم پیچ لازم است. - نحوه تولید برق سه فاز: در مولدهای سه فاز، سه سیم پیچ به طور همزمان درون میدان مغناطیسی می چرخند. هر سیم پیچ با اختلاف زاویه ˚120 نسبت به بقیه قرارگرفته است. به علت متفاوت بودن موقعیت سیم پیچ ها، مقدار ولتاژ تولیدی در هر سیم پیچ در یک زمان مشخص متفاوت است. • ترانسفورماتورها: وسیله افزایش یا کاهش ولتاژ نسبت به مقدار مبنا هستند و بر دو نوعند: - ترانسفورماتور افزاینده (step up Transformer). - ترانسفورماتور کاهنده (step down Transformer). - اجزای ترانسفورماتور: 1- هسته فلزی. 2- دو سری سیم پیچ که بر روی هسته فلزی پیچیده می شوند. سیم پیچ متصل به ولتاژ ورودی سیم پیچ اولیه و سیم پیچی که ولتاژ تغییریافته از آن خارج شده سیم پیچ ثانویه نام دارد. سیم پیچ ها نسبت به هم عایق بندی شده است. تشکیل میدان مغناطیسی موجب القای مجدد جریان در سیم پیچ های ثانویه و هسته فلزی می شود. برای آنکه در سیم پیچ ثانویه جریانی القا شود، بایستی ولتاژ ورودی متناوب(AC) باشد. ولتاژ متناوب، میدان مغناطیسی متناوبی را در هسته ایجادکرده و شار در واحد زمان تغییرمی کند. بر مبنای قانون القای فارادی، تغییر در شار مغناطیسی موجب القاء جریان جدید در سیم پیچ ثانویه می گردد. - انواع ترانسفورماتورها (بر حسب شکل هسته و نحوه پیچیده شدن سیم پیچها) - مدار ژنراتور اشعه ایکس از دو قسمت تشکیل شده است: 1- مدار ژنراتور اشعه ایکس. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ شنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۳:۸ ب.ظ ] [ آرمان ]
نویسنده:سرور بهبهاني،محمد كريمي مريداني فيزيوتراپي، درماني غير دارويي است. اين روش درماني در بسياري از مشكلات جسماني كاربرد فراوان دارد. ازجمله موارد كاربرد اين روش مي توان به فيزيوتراپي پس از جراحي قلب، ارتوپدي، جراحي زنان و زايمان، جراحي هاي مغز و اعصاب، بيماري هاي مغز و اعصاب، پوست، كودكان معلول و... اشاره كرد. در فيزيوتراپي هدف بالا بردن عملكرد جسماني است. فيزيوتراپيست در اين رشته به عنوان درمانگر شناخته مي شود. دانش فيريوتراپيست براساس شناخت آناتومي بدن و فيزيولوژي حركت است. فيزيوتراپي به عنوان يك رشته باليني كه با استفاده از امكاناتي مانند مداليتهها ، درمانهاي دستي تمرينات بدني گروههاي گوناگون بيماري و ناتوانيها را درمان ميكند. اين رشته همچنين با شناسايي گروههاي خاص افراد اقدام به پيشگيري از بيماريها و غربالگري ناتوانيها مي كند. فيزيوتراپي به شناسايي و افزايش پتانسيلهاي حركتي براي بهبود، پيشگيري ، درمان و ناتواني، ميپردازد. فيزيوتراپي شامل اثرات متقابل فيزيوتراپيست، بيمار و خانواده آنهـا يا ساير افرادي است كه از بيمار مراقبت ميكنند، بر يكديگر است، تا بتوانند پتانسيلهاي حركتي بيمار را ارزيابي كرده و در ايجاد اهداف مورد نظر با استفاده از دانش و مهارتهاي ممتاز فيزيوتراپيست به توافق برسند. ماهيت فرايندهاي فيزيوتراپي بررسي (Assessment) تشخيص (Diagnosis) برنامه ريزي (Planning) مداخله (Intervention) ارزيابي (Evaluation) نقش فيزيوتراپيست در حوادث پيشبيني نشده جايگاه درمان فيزيوتراپي مراكز آموزشي و پژوهشي كيف فيزيوتراپي ابزارها مورد نياز در كيف
TENS
موارد كاربرد موارد كاربرد موارد كاربرد موارد كاربرد موارد كاربرد موارد كاربرد موارد كاربرد موارد كاربرد حركت درماني و مكانوتراپي در ورزش درماني با توجه به اينكه مشكل بيمار محدوديت حركتي، كوتاهي يا ضعف و ناتواني عضله است تكنيك هاي درماني مانند Mobilization، Hold Relax، P.N.F و ورزش هاي ايزومتريك و ورزش هاي مقاومتي برنامه ريزي شده و با استفاده از وسايل موجود در فيزيوتراپي از قبيل فنر، قرقره، وزنه، صندلي چهار سر، پارالل، دوچرخه ثابت، چرخ شانه، نردبان شانه، كشش مكانيكي گردن و ... هدف درماني پيگيري مي شود كه ورزش درماني در دستور فيزيوتراپي تحت عنوان EXS مطرح مي شود. آب درماني يا هيدروتراپي تكنيكها و مداليتهها ب: مداليتهها ج: تجهيزات تمرين درماني د: تجهيزات ارزيابي و كمكي هـ: آب درماني كاربردهاي فيزيوتراپي زمينههاي كاربردي فيزيوتراپي در بيماران بستري اهداف فيزيوتراپي موارد كاربرد فيزيوتراپي: با توجه به هدف فيزيوتراپي كه عنوان شد، مي توان كاربرد آن را به راحتي بيان كرد به اين صورت كه هرگاه عوامل محدود كننده و ناتوان كننده باشد با از بين بردن آن بيمار را در رسيدن به هدف توانبخشي كمك كرد ولي به طور اختصار جهت آشنايي بيشتر به موارد زير اشاره مي شود: فيزيوتراپي در بيماران ارتوپدي فيزيوتراپي در بيماري هاي روماتولوژي فيزيوتراپي در بيماريهاي اعصاب فيزيوتراپي در اطفال فيزيوتراپي در بيماري هاي زنان فيزيوتراپي در اعمال جراحي فيزيوتراپي در بيماري هاي پوستي فيزيوتراپي در بيماران بستري فيزيوتراپي در بيماريهاي قلبي و تنفسي فيزيوتراپي در سالمندان زير مجموعه هاي فيزيوتراپي شامل چندين قسمت مي شود: 1-مداليته هاي گرمايي: شامل اشعه مادون قرمز، امواج ماوراء صوت (US) و پك هاي گرم 2-مداليته هاي مكانيكي: شامل تعليق درماني (Suspention) و كشش (Traction) انواع قرقره و فنر - دوچرخه ثابت عادي و برقي - صندلي كوادر و ... 3-مداليته هاي الكتريكي: شامل تجهيزات الكتروتراپي از قبيل TENSو فاراديك، اينترفرنشيال و غيره. مداليته هاي الكتريكي درد بيمار را كاهش داده و پروسه ترميم بافتها را سرعت مي بخشد. 4-حركت درماني يا تمرينات جسماني: عبارت از انجام تمرين درماني روي قسمت هاي مختلف بدن در قالب ورزش هاي تقويتي يا كششي به صورت ايزومتريك يا ايزوتونيك است. اين روش كاربرد گسترده اي براي معالجه اختلالات جسمي حركتي دارد. از يك بي حركتي موضعي مفصل و خشكي يا سفتي مفصلي گرفته تا فلج نيمه بدن در اثر سكته مغزي تاثير خدمات بخش فيزيوتراپي بر بدن تله مديسين در فيزيوتراپي گسترش دانش، سريع تر از هر زماني ادامه دارد، به خصوص در حيطه پزشكي اين امر اهميت بيشتري مي يابد. موضوعاتي از قبيل تشخيص ،تصميم گيري درماني ، ارتباط با بيمار، ارزيابي، آمار تجهيزات مصرفي پزشكي، عملكرد حوزه هاي پاراكلينيك و بسياري از اينگونه مطالب در اين حيطه مي گنجد. در اين روش سعي بر آن است تا در خصوص استفاده اجتناب ناپذير تله مديسين و امكاناتي كه ابزارهاي ارتباطي جديد براي فيزيوتراپي ميگشايد مطالبي را بيان كرد. فيزيوتراپي مجموعه اعمال درماني است كه شامل : برآورد ، تشخيص، طرح درمان، مداخله درماني و ارزيابي است كه منجر به مداخلات فيزيوتراپي شامل تمرين درماني، مداليته ها و توصيه هايي مي شود و در خطوط سه گانه بهداشتي، درماني و توانبخشي كاربرد دارد. حيطه فيزيوتراپي اكنون تمامي بيماري ها مانند استخواني و عضلاني، قلبي و عروقي، ريوي، نورولوژي و تقريبا تمامي گروه هاي بيماري ها را در بر مي گيرد. جمع آوري دانش مراقبت اوليه سلامت (primary health care) توانبخشي مبتني بر جامعه فعاليت تيمي مانيتورينگ دائمي دستگاه هاي ( Continuous passive Motion (CPM مزاياي CPM دستگاه آب درماني (Whirlpool) دستگاه EMG-Biofeedback دستگاه پارافين فيزيوتراپي بعد از ACL تمرينات توانبخشي بعد از جراحي ترميمي ليگامان متقاطع قدامي مرحله اول : تمرينات مرحله دوم : تمرينات مرحله سوم : مرحله چهارم تا ششم : دستگاه كشش يا انقباض (Traction) قابليت ها كشش دستگاه تركيب (Combination)
قابليت ها
دستگاه 1000Cryoflow
قابليت ها
دستگاه Cryoflow Infrared قابليت ها دستگاه اسكن اولتراسونيك (200)DUS
قابليت ها دستگاه PRO 4 EMP قابليت ها دستگاه Fitvibe Excel Pro قابليت ها دستگاه Fitvibe Smart قابليت ها
دستگاه Electrostim
تجهيزات درماني منابع: [1] Medical and Physiotherapy management following Cerebrovascular accidents.
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی [ سه شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۲:۴۰ ب.ظ ] [ آرمان ]
پـروتـزهاي چشم از يك ديدگاه به دو دسته پيش ساخته (آماده) و قالب گيري شده تقسيم مـيشـونـد. پـروتـزهاي پيش ساخته به صورت انـبـوه تـوليد شده و قيمت ارزانتري دارند. در عــوض مـعــايـبــي داشـتــه و مــزيــت پــروتـــزهـاي قـالبگيري شده را ندارند و جز براي استفاده مــوقــت تــوصـيـه نمـي شـونـد. پـروتـزهـاي پيـش ساخته در بسياري از كشورها تنها در كوتاه مدت و بـراي اسـتـفـاده مـوقت مورد استفاده قرار مي گيرند . حركت نامناسب، تفاوت زياد با چشم ديگر، جنس اكريليك نا مرغوب، ضريب خطا و آسـيب بالا به حدقه از معايب پروتزهاي پيش ساخته است. پروتزهاي قالب گيري و ساخته شده از نظر هماهنگي با چشم و مزايــاي ديگر به هيچ وجه با پروتزهاي پيش ساخته قابل مقايسه نبوده و ضمنا بهاي بيشتري دارند. تخليه چشم (Enucleation) ساخت پروتز چشم
پروتز گوش
كاشت پروتز شنوايي داخل مغز ساخت ايمپلنت پروتز مفصل ران به كمك سي تي اسكن پروتز هاي سينه
پروتز سينه در چه مواردي كاربرد دارد؟ پروتز سينه و ايجاد سرطان موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی [ شنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۸:۲۹ ق.ظ ] [ آرمان ]
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی برچسبها: شبکه عصبی مصنوعی [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۱۱:۴۴ ق.ظ ] [ آرمان ]
بيماريهاي قلبي عروقي از مهمترين و شايعترين بيماريها در سراسر جهان به شمار ميروند. پزشكان همواره تاكيد ميكنند پيشگيري بهتر از درمان است و اين واقعيتي انكار ناپذيراست. پيشگيري از بيماري هاي قلب و عروق به جز عوامل ژنتيك تا حد زيادي به شيوه زندگي و عادات غذايي بستگي دارد. رعايت يك برنامه غذايي مناسب و سالم ، داشتن تحرك در زندگي روزمره، كنترل وزن، عدم استعمال دخانيات و دوري از استرس، لازمه سلامت قلب هستند. درصورت انسداد سرخرگهاي قلب اقدامات پزشكي براي رفع آن لازم است و براي جلوگيري از پيامدهاي ناخوشايند ناشي از بيماريهاي قلبي، بايد درمان لازم صورت گيرد. با پيشرفت علم و تكنولوژيهاي اخير مهندسان پزشكي همواره به دنبال روشهايي با هزينه و زمان كمتر براي كمك به بيماران بودهاند كه در اينجا به برخي از اين قبيل روشها در كمك به بيماران قلبي اشاره ميكنيم. قلب اختلالات قلبي عبارتند از : تاريخچه آنژيوگرافياين روش كه در ابتدا بر روي حيوانات آزمايشگاهي انجام شد، براي اولين بار در سال 1929 توسط ورنر فورسمن بر روي انسان صورت گرفت. هدف فورسمن ابداع روشي براي رساندن مستقيم داروها به درون قلب بود، اما قابليت تكنيك فورسمن، به عنوان يــك ابـزار تشخيصـي تـوسـط افـراد ديگـر مـورد تـوجـه قـرار گرفت. امروزه سالانه بيش از يك ميليون كاتتريزاسيون و آنژيوگرافي قلبي براي اهداف تشخيصي، مداخله درماني يا هردو انجام ميپذيرد. آنژيوگرافي كاربرد درماني آنژيوپلاستيدر اين روش بادكنك يا بالون بسيار ظريفي به داخل رگهاي بدن فرستاده ميشود و با فشار بر ضايعهاي كه موجب تنگي رگ شده است باعث ايجاد شكاف شده و ميزان گرفتگي را به ميزان قابل توجهي كاهش مي دهد. گاه از حلقههاي ظـريـف و فنر مانندي استفاده ميشود كه مانع گرفتگي مجدد رگ ميشود. استنت استنت يك لوله مشبك و فنر مانند است كه در محل گرفتگي تعبيه ميشود تا از گرفتگي مجدد رگ جـلــوگـيــري كنـد و عمـومـا شـامـل دو نـوع دارويي (آغشته به ماده دارويي ضدپلاكتي) و غير دارويي است. ليزر جايگزين بالون عوارض آنژيوگرافي و آنژيوپلاستيبيمار ممكن است به ماده كنتراست واكنش حساسيتي نشان دهد. دستگاه سيتي آنژيو مزاياي سي تي آنژيوگرافي محدوديتهاي آنژيوگرافي CT در شـخـصـي كـه بـسـيـار چـاق اسـت تصاوير كيفيت بسيار خوبي نخواهند داشت.در بـيـمـارانـي كـه بـيـمـاري كليوي پيشرفته يا ديابت شديد دارند نبايد انجام شود چون ماده حـاجـب مـيتـوانـد بـه عـمـلـكـرد كـلـيوي صدمه بيشتري بزند. اگر بيماري، ضربان نامنظم قلب داشته باشد يا پلاك هاي متعدد كلسيمي در جدار رگ داشته باشد ممكن است CT آنژيوگرافي به سختي تفسير شود . CT آنژيوگرام به اندازه آنژيوگرافي با كاتتر در عكسبرداري از عروق پيچ در پيچ قابل اطمينان نيست . به خصوص در شريانهاي كرونري در قلبي كه به سرعت در حركت است. CT آنژيوگرافي براي ديدن عروق خوني در نقاط كليدي بدن استفاده ميشود كه شامل : مغز، كليهها، لگن، پاها، قلب گردن و شكم است. پزشكان از روش سي تي آنژيو براي موارد زير استفاده ميكنند : منابع [1]Sohaili Ikram MD, Massoud Leesar MD, Ibrahim Fahsah MD, ebook " Peripheral Angiography " موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۱۰:۴۴ ق.ظ ] [ آرمان ]
![]()
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۱۰:۴۱ ق.ظ ] [ آرمان ]
در ميان تمام ماشين ها و دستگاه هاي گران قيمت و پيچيده، علم تصويربرداري پزشكي براي بسياري از افراد، ظاهري مبهم دارد. چطور اين دستگاه ها ميتوانند اشعه ايكس توليد كنند و آن گاه از عضوي از بدن رد شده و بر روي يك فيلم، تصويري از آن عضو به دست مي آيد. چطور دستگاه سونوگرافي با حركت دادن قسمتي از آن بر روي بدن، حركت اعضاي داخلي جنين و مايعات را به خوبي نشان مي دهد. بيمار هنگام قرار گرفتن در دستگاه هاي سي تي اسكن و ام آر آي با ترس خاصي از اين كه آيا ممكن است تحت خطر باشد، يا بعد از مدتي مشكلي به وجود آيد، يا مجبور است براي تشخيص و درمان بيماري خود، خطر استفاده از اين سيستمها را بپذيرد. تصويربرداري از اعضاي بدن براي اولين بار توسط ويلهلم كنراد رونتگن فيزيكدان آلماني و استاد دانشگاه ورزبورگ (wurzburg) آلمان در سال 1895 ميلادي هم زمان با كشف اشعه ايكس از استخوان هاي دست همسرش انجام گرفت. علت نام گذاري ايكس به اين اشعه نداشتن ايده به خصوصي در مورد آن بود. بنابراين آن را اشعه ناشناخته يا مجهول ايكس ناميدند و تصويرگيري با اين اشعه، راديولوژي ناميده شد. سير تحولي و رشد انواع مختلف تصويربرداري پزشكي انواع وسايل تصويربرداري پزشكي حفاظت در برابر پرتوهاي يون ساز تاثير ميدان هاي الكترومغناطيسي بر انسان تصويربرداري در پرتوپزشكي سونوگرافي كاربرد امواج فراصوت ميكروماساژ مكانيكيبـه هنگـام فشـردگي و انبساط محيط، امواج طـولـي فـراصـوتـي روي بـافت اثر ميگذارند و باعث جابجايي آب ميان بافتي و در نتيجه باعث كاهش ورم (تجمع آب ميان بافتي در اثر ضربه به يك محل) ميشوند. خطرات فراصوت سوختگياگــر امــواج پـيــوسـتــه و در يــك مـكـان بـدون چرخش به كار روند، در بافت باعث سوختگي ميشود و بايد امواج حركت داده شوند. پارگي كروموزومي ايجاد حفره موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی برچسبها: تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۱۰:۴۰ ق.ظ ] [ آرمان ]
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۱۰:۳۸ ق.ظ ] [ آرمان ]
هدف اوليه از تدوين و ارائه استاندارد انتقال تصاوير پزشكي به روش ديجيتال، تامين امكان بازيابي تصاوير و اطلاعات همراه آنها از تجهيزات تصويربرداري در يك قالب استاندارد بود كه ميان سازندگان تجهيزات تصوير برداري مشترك باشد. تحقق اين امر امكان بازيابي تصوير و اطلاعات آن را براي متخصصان مستقل از نوع تجهيزات و شركت سازنده فراهم ميآورد. موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۱۰:۲۶ ق.ظ ] [ آرمان ]
امروزه تاثير الگوريتمهاي هوشمند بر هيچكس پوشيده نيست.در اين ميان روش قطعه بندي با توجه به قابليتهاي بالايي كه دارد، به نتايج قابل قبولي دست يافته است.روش قطعه بندي در كليه زمينهها از حذف نويز گرفته تا كمك به مشخص كردن تصوير هدف با دقت بالا، كاربرد دارد.
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۱۰:۲۴ ق.ظ ] [ آرمان ]
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۹:۵۶ ق.ظ ] [ آرمان ]
ماموگرافي را ميتوان براساس هدف مورد نظر، به دو دسته اصلي تقسيم كرد: ماموگرافي براي بيماريابي و ماموگرافي تشخيصي. ماموگرافي براي بيمار يابي
ماموگرافي تشخيصي عوامل موثر بر كيفيت تصوير ماموگرافي همراه با بزرگ نمايي كانونهاي كوچكبراي اين بزرگ نمايي، بايد پارامترهاي زير را به طور صحيح و مرتبط با يكديگر انتخاب كرد: ماموگرافي اپتيك Comfort Scan موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۹:۵۴ ق.ظ ] [ آرمان ]
![]()
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۹:۵۳ ق.ظ ] [ آرمان ]
![]() مقدمه امروزه به طور روز افزونی سیستم های رادیوگرافی قدیمی جای خود را به تکنولوژی نوین رادیوگرافی دیجتال داده اند . از دلایل عمده این تغییر می توان از مواردی چون بالا بردن کیفیت تصاویر رادیولوژی جهت تشخیص های دقیق تروصحیح تر ، افزایش کاربردهای رادیو گرافی درسایرزمینه های تصویربرداری تشخیصی ، کاهش زمینه ها و میزان اشعه ایکس نام برد. درحال حاضر از سه نوع تکنولوژی مختلف رادیوگرافی دیجیتال استفاده می شود که هریک دارای معایب و مزایای خود می باشند این سه نوع تکنولوژِی عبارتنداز : 1. تکنولوژی CR 2. تکنولوژی DR 3. تکنولوژی CCD در تکنولوژی CR از کاست و یا اسکن هد حاوی فسفر استفاده می گردد مزایای استفاده از این روش عبارتند از : بدست آوردن تصویر دیجیتال ، انعطاف پذیری ، پرداز ش دادها و کوتاه بودن زمان موثر را می توان به این روش نسبت داد . در تکنولوژی DR سنتیلاتور می تواند از جنس لاتکس و یا یدید سزیم باشد اشعه ایکس پس از برخورد با سنتیلاتوروتبدیل شدن به فوتون های نور به صفحه ای از جنس سیلیکون آمورف اصابت می کنند این صفحه به عنوان فوتویود یا ترانزیستور فوتون های نور را به الکترون تبدیل کرده و آنها نیز به نوبه خود توسط اجزای الکتورنیکی بازخوانی شده و ه اطلاعات دیجیتالی تبدیل می شوند ایجاد تصویر دیجیتال ، انعطاف پذیری ، پرداز ش ثانویه ، افزایش انتفال الکترونیکی دادها ، قابلیت چسباندن تصاویربه یکدیگر ، انجام ماموگرافی ، میزان اشعه پایین نویزکم و قابلیت انجام فلورسکوپی از مزایای این روش بوده و قیمت بالا می تواند از معایب آن باشد درتکنولوژی CCD کوچک اسفتاده می شود دراین نوع تکنولوژی فوتون های نور ی آنها را بروی سنسورهای CCD متمرکز می سازند . ازمزایای این روش می توان ازایجاد تصویردیجیتال پردازش ثانویه امکان چسباندن تصاویر به یکدیگر، قیمت مناسب و قابلیت انجام فلورسکوپی نام برد. دوز اشعه بالا، نویز زیاد ، عدم وجود محلول قابل حمل و کیفیت پائین تصاویر از معایب استفاده از این تکنولوژی است بابکارگیری آشکارسازهای دیجیتال ، رادیولوژیست می تواند تصاویری با کیفیت بهترو درمدت زمان کوتاهتر بدست آورد ضمناٌ با تصاویربرداری مجدد تصاویری با همان کیفیت و استاندارد سابق بدست می آید که قابل تکرار دربیماراست بدین ترتبیب رادیولوژیست می تواند جزئیات بیشتری را درزمان حقیقی و تمامی بیماران پیدا کند . با استفاده از این دتکتورها کاربردهای بالینی جدیدی درزمینه های تصویربرداری عروقی مثل بازسازی سه بعدی تصاویر استنت ها ، رادیولوژی مثل انرزی دوگانه برای عکس برداری از قفسه سینه و ماموگرافی مثل تصویربرداری حجمی فراهم شده است نهایتاً با بکار گرفتن آشکارسازهای دیجیتال حجم بیشتری از اطلاعات بیمار به صورت دیجیتال ذخیره و یا منتقل می گردد و بدین ترتیب هزینه ها کاهش می یابد. ملاحضات فنی و پارامترهای مهم درخرید کیفیت تصویر یک دستگاه دیجیتال با پارامترهای زیر مشخص گردد. بازدهی کوانتمی آشکارسازی نسبت سیگنال به نویز رنج دینامیکی قدرت تفکیک و کنتراست بازدهی کوانتمی آشکارسازی از بین پارامترهای فوق این پارامتر ازاهمیت بیشتری برخورداراست چون عملکرد کلی سیستم را توصیف می کند بازدهی کوانتمی اشکارسازی نشان دهنده تعداد فوتونهای اشعه ایکس است که دستگاه قادر به استفاده از آنها برای تولید یک سیگنال است هرچه تعداد بیشتری از فوتونها استفاده می کند سیگنال بیشتری تولید شده و از میزان نویز کاسته می شود نویز قابلیت دید و وضوح ساختمانهایی را که درتصویر کنتراست پائین دارند محدود می سازد ( شکل 1)
شکل (1) نسبت سیگنال به نویز نسبت اطلاعات مفید تصویر (سیگنال ) به اطلاعات غیر مفید آن ( نویز), SNR1 می گویند نویز عبارت است از تغییر راندوم در تراکم سیگنال خروجی دتکتور لدا برای ایجاد تصویری با کیفیت عالی لازم است تراکم سینگنال افزایش و از تراکم نویز کاسته شود .( شکل 2) شکل (2) نسبت سیگنال به نویز، تحت تاثیر برخی پارامترها تغییرمی کند مهمترین این عوامل عبارتند از : تعداد فوتونهای ایکس که به دتکتور می رسند ( تعداد بیشتر فوتونهای ایکس این نسب را باالا می برد). جهت افزایش تعداد اشعه های ایکس لازم است: دوز اشعه را بالا می برد پیک کیلو وات را بالا می برد از فیلترهای بیشتر استفاده کرد اندازه شی ء ( اشیاء متراکم و بزرگ این نسبت را می افزاید) برداشت موثراشعه های ایکس توسط دتکتور (DQE) بالا. نویزالکترونیکی پائین ( نسبت ), SNRرا بالا می برد)
رنج دینامیکی میزان کنتراست و یا دانستیته های فیلم را که دستگاه در طیف خاصی از مقادیر پرتودهی اشعه ایکس بوجود آورده تعیین می کند رنج دینامیکی آشکارسازهای دیجیتال تمامی طیف مقادیرمختلف پرتودهی را پوشش می دهدد( شکل 3) شکل (3) قدرت تفکیک و کنتراست فانتوم تست CDRDA ( جزئیات و کنتراست) روش آسان برای اندازه گیری رزولوشن(فطرقابل روئیت دیسک) وکنتراست (عمق قابل روئیت دهانه) دستگاه تصویربرداری اشعه ایکس فراهم میکند مطالعات علمی نشان داده است که دستگاه های دیجیتال قابلیت مشاهده وبررسی اشیاء را درمقایسه با دستگاه های استانداردصفحه . فیلم ( باسرعت 400) و دردز مساوی بهبود بخشیده است .(شکل 4) شکل (4) پارامترهای مهم دراشکارسازی دیجیتال اشکارسازی دیجیتال باید یکپارچه باشد . اشکارسازهایی که از بهم متصل کردن چندین صفحه به یکدیگر بوجودمی آیند فضایی معادل 300 میکرومتر در بین صفحات به عنوان خطوط کورخواهند داشت و درنتیجه از نظرعلمی ضایعاتی که درتصویر برروی این خطوط قرارمی گیرند قابل رویت نخواهند بود .ضمناً از تراز بودن و کاملاً هم سطح بودن صفحات نمی توان مطمئن بود نوع سیمیلاتوراشکارساز از جنس ید د سزیم باشد سطح فعالی معادل 41×41 سانتیمتر بدون وجود خطوط کور DQE بسیار بالا نویز بسیارکم. توزیع اطلاعات با سرعت بالا ( سرعت داخلی بیش از یک گیگابایت در ثانیه) آشکارسازبا ساختار قابل اعتماد.( طول عمرقابل انتظاربیش از 10 سال) تعداد 3 به توان 14 سطح خاکستری اندازه پیکسل ها د رحد ایده آل (200 میکرون) تعداد پیکسل ها K2× K2 باشد قابلیت انجام فلورسکوپی
ژنراتور و تیوب اشعه ایکس ژنراتوردستگاه باید ازنوع پرفرکانس ( 50 ویا 60 کیلو هرتز) بوده و قدرت آن می تواند 65 ویا 80 کیلو وات باشد . میکرو پروسسوری که داخل ژنراتور گذاشته شده است جهت کنترل قدرت و تنظیم پارامترهای رادیولوژی به کار می رود دستگاه باید دارای دو نقطعه کانونی کوچک (6/0میلیمتر) و بزرک ( 2/1 میلیمتر) با شد درصورت داشتن ژنراتور 65 کیلو واتی محدوده میلی آمپر درکانون کوچک 320-10 ودرکانون بزرگ 800-160 میلی امپر خواهخد بود . درحالیکه باداشتن ژنراتور 80 کیلو وات می توان میلی امپر را درکانون بزرگ به 1000 رساند کیلو ولت را می توان از 150-40 و با مقایس یک کیلو ولت افزایش داد درصورتی که دستگاه دارای نرم افزارکنترل اتوماتیک پرتودهی باشد میلی آمپر ثانیه کمتر از 600 خواهدبودتیوب دستگاه معمولاً از نوع اورهد و معلق است و دارای یک صفحه حساس بوده و مانی که تیوب و کولیماتور زاویه می گیرند صفحه به طور اتوماتیک مطابق با آنها می چرخد انتخاب و تنظیم پارامترهای رادیولوژی برروی این صفحه امکان پذیر میباشد تیوب دارای سیستم ردیابی خودکار (OTS) می باشد تیوب با ردیابی عمودی میتواند میزان SID را درزمانی که تخت باالا و پایین برده می شود حفظ کند همچنین زمانی که بوکی استند بالا و یا پایینبرده می شود ردیابی عمودی تیوب ، همراستایی افقی را حفظ می کند. تخت رادیولوژی تخت دستگاه باید موبایل و قابل جابجا کردن باشد تخت را باید بتوان به صورت اتوماتیک بالا و پایین برد و رویه آن نیز باید درچهار جهت شناور باشد درصورتیکه تخت دارای باتری نیز باشد می توان به مدت یک روز از باتری جهت انجام حرکات آن استفاده نمود همچنین درصورتیکه رویه تخت از جنس الیاف کربن فشرده باشد کنتراست رادیوگرافی بالاتررفته ومیزان اشعه رسیده به بیمار به حداقل می رسد رویه تخت از طریق ترمزهای الکترومغناطیسی درمحل خود ثابت می گردد تخت باید دارای سیستم ضد برخورد باشد تا درهنگام بالا بردن به تیوب اصابت نکند. پارامترهایی را که باید درانتخاب یک تخت رادیولوژی مد نظر قرارداد عبارتند از : میزان تحمل وزن بیمار، میزان بالا رفتن تخت به صورت دیجیتال ، شناوربودن رویه تخت ، میزان حرکات طولی و عرضی آن ، جنس رویه تخت ، دارا بودن ریل های جانبی در دو سوی تخت ، سیستم ضد برخورد به تیوب ، دارا بودن باتری داخلی و مدت زمان قابلیت استفاده ازوزن تخت . 7. امکانات نرم افزاری همسان سازی بافت : این نرم افزار بخش هایی از تصویر را که به میزان بیشتر و یا کمتر پرتودهی شده اند اصلاح می کند درنتیجه تنها بایک پرتودهی رادیولوژیست میتواند جزئیات آناتومیکی بیشتری را ببیند که با فیلم و سیستم CR امکان پذیر نمی باشد این نرم افزار همچنین گاهی اوقات بیماررا از پرتودهی بیشتر مصون میدارد سیستم کمک تشخیصی : سیستم از طریق یک برنامه نرم افزاری ضایعاتی را که در تصویر مشکوک تشخیص می دهد با یک دایره مشخص می کند . سیستم درو انرژی : درطی زمان 200 میلی ثانیه ( با حذف حرکت تنفسی ) دستگاه دو تصویر با انرژیهای زیاد و کم می گیرد و بدین ترتیب سه تصویر حاصل می شود : تصویر استاندارد ( شامل بافت نرم و استخوان ). تصویر بافت نرم دون بافت استخوانی . تصویر بافت استخوانی به تنهایی رادیولوژِی حجمی: با استفاده از این کاربرد رادیولوژیست می تواند تصویرچندین صفحه از سطح عمق و تنها با یکبار جمع آوری اطلاعات تصویر نگاری کند بدون اینکه اشعه ایکس اضافی به بیمار بتابد بدین ترتیب ساختمانهای روویا زیرین بافت موردتصویربرداری حذف می شود میزان اشعه ایکس دریافت شده توسط بیمار کمتر از عکسبرداری از طریق سی تی اسکن می باشد یکپارچه سازی تصویر: جهت تصویربرداری سطح وسیعی از بدن بیمار( مثل کل ستون فقرات و یا اندام تحتانی از بالا به پایین ) ازاین نرم افزاراستفاده می گردد دستگاه با مشخص کردن بالا و پائین سطح مورد نظر تعداد تصاویر را به طور اتوماتیک محاسبه می کند تیوب آشکارساز به طورخودکار درشروع محل مورد نظر قرارگرفته و جمع آوری اطلاعات به صورت خودکار تنها با فشاردادن دکمه پرتودهی آغاز می گردد حاصل کارتصویری یکپارچه از سطح مورد نظر ( ستون فقرات گردنی ، پشتی ، کمری و خاجی دریک تصویر و یا لگن وکل اندام تحتانی دریک تصویر) می باشد . بدین ترتیب انجام محاسبات و تعیین زوایا به راحتی صورت می گیرد ، بیمار اشعه کمتری می بیند ، کیفیت تصاویر بدست آمده بالاتر بوده و زمان تصویر برداری کوتاهتر می شود. ملاحظات اقتصادی بیش از راه اندازی یک مرکز رادیولوژی دیجیتال باید پارامترهای زیر مورد بررسی قرار گرفته تا برگشت سرمایه و سود اوری مرکز تضمین گردد این پارامترها عبارتنداز : بیش بینی تامین بودجه لازم جهت خرید دستگاه رادیولوژی دیجیتال باتوجه به گران بودن نسبی آنها درنظر گرفتن انواع کاربدهای مختف رادیولوژی درآن مرکز مثل : رادیولوژی پرتابل ، ثابت ، فلورسکوپی ، ریموت کنترل و ماموگرافی . پیش بینی تعداد بیماران مراجعه کننده به مرکز آنالیز درآمد مرکز و اقتصادی بودن برگشت سرمایه بر اساس پیش بینی تعداد بیماران و تعرفه تعیین شده رادیولوژی دیجیتال از سوی وزارت بهداشت بررسیهای لازم جهت اخذ مجوزها ( اخذ مجوز کمیته سطح بندی وزارت بهداشت مجوز دانشگاه علوم پزشکی مربوطه و مجوز حفاظت دربرابر اشعه سازمان انرژی اتمی ) میزان فضای لازم جهت راه اندازی مرکز با درنظر گرفتن برنامه توسعه مرکز استخدام پرسنل مورد نیاز انتخاب صحیح تجهیزات مورد نظر فراهم نمودن امکانات شبکه شدن مرکز وقرارگیری دستگاه درشبکه بیمارستان
موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی، مهندسی الکترونیک [ یکشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۹:۱۱ ق.ظ ] [ آرمان ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |