دانشنامه جامع عکاسی و تصویربرداری پزشکی
بهترینهای جهان برای تمام ایرانی ها 
قالب وبلاگ

عکاس: سید آرمان نبی پور

نقد از آقای نادر اکبر پور

ثبت از چند منظر قابل بررسي و كنكاش است

1- بعد جامعه شناختي
2- بعد روان شناسي
3- بعد هنري و فني اثر

1- بعد جامعه شناختي: ارسطو و افلاطون از موسيقي به عنوان روشي براي درمان استفاده مي كردند. ارسطو مي گويد: از موسيقي مي توان در بسياري از شئون زندگي، تربيت، سرگرمي، درمان، خوشگذراني و تعديل احساسات و عواطف استفاده كرد. جامعه بدون موسيقي متعالي مساوي است با جامعه راكد و خاموش و دفن كننده فطرت و سرشت خدايي در روح آدمي. سن آگوستین فیلسوف مسیحی در قرن چهارم در"رساله موسیقی" نظریاتی را مطرح می کند که بر اساس آن تا وقتی موسیقی به عمق وجود تاثیر نکند صرفا اصواتی بی اهمیت خواهد بود.از طرف دیگر موسیقی و تاثیر آن به نحو گریزناپذیری ارتباطي عميق با تك تك افراد جامعه دارد. بطورکلی آثار هنری که حاصل تاملات روشنگرانه هنرمندان در ماهیت زندگی است عمیقا دگرگون کننده اند و به مخاطب امکان میدهد تا درباره مسائل زندگی بر پایه آن چه این هنر متعهد برایش به همراه می آورد بیاندیشد. بعبارت ديگر گزينش موسيقي متعالي در جامعه باعث پويايي و حركت است و بالعكس موسيقي غيرمتعالي ره به تركستان است.

2- بعد روان شناسي: از دید روانکاوی موسیقی تمایلات غریزی ناخودآگاه از قبیل پرخاشگری را در قالب مکانیسم دفاعی تصعید به شکل متعالی و قابل قبول از نظر اجتماعی ارضاء می نماید و این موضوع می تواند فرمی از عملکرد ایده ال و مطلوب موسيقي باشد.

3- بعد هنري و فني اثر: ثبت المان هاي گويا و روشني در جهت القاء پيام دارد. نوازنده- آلت موسيقايي- گوش در قاب و جاگيري آن بجاي سر.

مشتري اصوات موسيقايي گوش مي باشد كه بسته به سطح فرهنگ و درجه عقلانيت افراد متفاوت است. عكاس بصورت كاملآ هوشمندانه با در قرار دادن قاب(گوش) بجاي سر نوازنده سعي در بيان نكته اي عميقتر مي نمايد و آن تاكيد بر گوش دل سپردن به نغمات موسيقايي است كه پيوندي دوطرفه ميان نوازنده و شنونده را بيان مي دارد و در آن به روابط اصولي و بنيادي عقلاني بر ادراكات نفساني مي پردازد بگونه اي كه مخاطب با اولين نگاه پي بي مقصد مي برد، اگر اين رابطه دوسويه(نوازنده و شنونده) تحت هر شرايطي دچار اضمحلال شود تاثيرات آن عملآ بي رنگ مي شود و گوش صرفآ نقش يك قاب را خواهد داشت و اثرات نغمات موسيقي بر روان بي رنگ خواهد بود، نكته اي كه عكاس با درايت و ظرافت كامل به آن پرداخته است، نكته ديگر اين فريم مستحكم به نظرم وحدت ميان نوازنده با آلت موسيقايي است كه يكي شدن و ذوب شدن در حس و حال و پرواز در خلسه بي كرانگي موج مي زند شايد هنرمند در خلق اين اثر فاخر وحدت رويه ايجاد كرده، رويه اي كه حاصل دغدغه هاي اهل موسيقي است با دوستداران هنر و واپس زدن نابخردان با فطرت آدمي.......سپاس بابت اين آفرينش زيبا، پاينده باشين

 

عکاس: سید آرمان نبی پور

نقد از آقای نادر اکبرپور

قبل از شروع بحث پيشنهاد مي كنم اين ثبت را در قالب مجموعه ارائه نماييد، چون پناسيل لازم جهت ارائه در قالب مجموعه را دارا مي باشند.

گزاره ها و المان هاي موجود در ثبت مبين مطالبي روشن و واضح هستند. 

1- دستي ضمخت و سخت بر صورت لطيف زن: نماد تحكم و زور بر زن
2- تابلوي دعوت به سكوت: نماد خاموش شدن و دم بر نياوردن
3- خطوط افقي و سياه و تاريك پشت سر زن: آرامش سهمگين و خفه كننده در فضا
4- تقسيم تقريبآ متعادل اثر بدو بخش سكوت و انكسار: نماد دوسويه و همگون بودن سكون و حركت در اجزاي زندگي كه به شكل مشمئز كننده اي در ثبت مشهود است.
5- اعمال ويرايش تيره(كنتراست) بر برخي نواحي قابل اعتناء ثبت، خصوصآ بر اطراف سوژه ها(زن و تابلوي سكوت): نماد سياهي مستولي بر زندگي كه روح و طراوت زندگي را از زن سلب كرده است
6- نمايش فريم كلوزآپ از چهره زن: براي متبلور شدن حس همزادپنداري مخاطب با شخصيت درون قاب
7- روشنايي در مركز ثبت با نورپردازي موضعي بر تابلوي سكوت: نماد نور و روشنايي موهوم كه بر تابلو سايه انداخته و گويي شخصيت درون تابلوي سكوت، رسالتي جز سكون و ركود به بيننده القاء نمي كند
8- نوع پوشش زن در اين قاب كه بصورت محجبه به نمايش گذاشته شده است: نماد زن هاي مسلمان و پايبند به آداب و رسوم مذهبي، كه فاصله و شكاف دروني آنان با زنان و يا مردان ديگر بگونه ايست كه ديگران ياراي تحمل وجودي اين چنين افرادي را نداشته و وجود همين شكاف هاي عميق ديني باعث بروز و ظهور معضلاتي در بين آنان مي شود كه منجر به ايجاد فضاي بحراني رواني و خفقان در آن ها مي شود.

با تامل در اين فاكتورها مي توان به نتايجي قابل ملاحظه دست يافت. فضايي آكنده از ياس و نااميدي و سركوب و خفقان كه با تابلوي سكوت بر آن تاكيد زيادي شده است، گويي در اين اثر زن بازيچه اي بيش نيست، بازيچه خودخواهي ها و حماقت هاي جنس مرد، زناني كه نقش هاي گوناگوني در جامعه بر دوش مي كشند، نقش همسر، مادر، كارگر و......كه در عين ايفاء كردن همه نقش ها به عنوان زن و حتي فراتر از توانمنديهايش متحمل انواع سختي ها و مرارت ها مي شود، ليكن در كمال تاسف هر از چند گاهي مورد بي مهري ها و ستم افرادي قرار مي گيرد. مورد قابل تامل ديگر، بحث آزادي بيان است كه بخوبي در فريم قابل مشاهده است، حق بيان مربوط به نوع بشر است و صرف نظر از جنسيت و نژاد به آن پرداخته شده است، در ماده ۱۸ اعلاميه جهاني حقوق بشر بر آزادي فكر، وجدان، مذهب، عقيده و ايمان و نيز تغيير آنها تأكيد شده است. در قرآن كريم به اين حق مسلم اشاراتي به ميان آمده است.ازجمله . آيه شريفه: «لااِكراهَ فِى‌الدّين.» (بقره: ۲۵۶): «در دين هيچ اكراه (و واداشتني) نيست.» «وَ لَو شاءَ ربُّكَ لآمَن مَنْ فِى‌الاَرضِ كلُّهُم جميعاً؛ اَفَأنتَ تُكره النّاسَ حَتَى يكونوا مؤمنين.» (يونس:۹۹): «اگر خداى تو بخواهد تمام كسانى كه روى زمين زندگى مى‌كنند ايمان مى‌آوردند؛ آيا تو مردم را اكراه مي‌كني تا باايمان گردند؟.» آيه شريفه: «قالَ المَلَأُ الَّذينَ استَكبَروُا مِن قَومِهِ لَنُخرجَنَّكَ ياشُعَيبُ وَالّذينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَريَتِنا اَو لَتَعُودُنَّ فى مِلَّتِنا؛ قالَ اَوَلَو كنُّا كارهينَ.» (اعراف:۸۸): «گروهي كه كبر ورزيده بودند از قوم او (به شعيب) گفتند: تو و كسانى را كه با تو ايمان آورده‌اند، از ديارمان بيرون مى‌كنيم يا بي‌ترديد به دين و آيين ما بازمي‌گرديد! (شعيب به آنها) گفت: هرچند ما (نسبت به دين شما) اكراه داشته باشيم؟!... .» البته آيات ديگري در اين زمينه وجود دارد كه بدليل محدوديت در وقت از آوردن آن ها خود داري مي شود. البته دوست داشتم بيشتر به اين اثر زيبا مي پرداختم اما مجال بيش از اين اجازه نمي دهد. حقير مشتري پر و پا قرص آثار شما هستم، پاينده باشيد

ياحق

[ دوشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۴ ] [ ۸:۱۰ ق.ظ ] [ آرمان ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

عکاسی و تصویربرداری پزشکی بسیار به هم نزدیکند.
حتی خیلی از جدیدترین روشها و آلگوریتم های آنالیز تصویر در هر دو مبحث بسیار شبیهند!!
پس تصمیم گرفتم این موضوعات را کنار هم جمع آوری کنم.
لینک های مفید
امکانات وب