دانشنامه جامع عکاسی و تصویربرداری پزشکی
بهترینهای جهان برای تمام ایرانی ها 
قالب وبلاگ

Digital Radiology   تفسیر در دنیای جدید برای پزشکان 

دوران دیجیتالی شدن در رادیولوژی، دربین بخشهای کاملاً دیجیتالی، یک مرحله تازه شروع شده است. در حالیکه تمرکز دیجیتالی شدن روی موارد مربوط به تکنولوژیست هاست، فضای تفسیری رادیولوژیست ها هم تحت تاثیر این تغییر اساسی قرار گرفته است. این تغییر بوسیله PACS هدایت شده است، و به رادیولوژیست ها قول داده اند که تکنولوژی لازم برای دریافت سریع تصاویر رادیولوژی را برای آنها فراهم کنند.

توانایی ارائه الکترونیکی یکسری از تصاویر دیجیتال به پزشکان مفسر، فرصتهای جدیدی برای رادیولوژیستها فراهم کرده است ،سوالات جدیدی را برای این پزشکان و بخشهایی که کار می کردند به همراه داشت. اعتراضات در زمینه جسمانی بودند و بیان می کرد که خستگی ذهنی باعث توقف خودبخودی و کوتاه شدن کار پزشکان می شود. این موضوع که چطور دیجیتالی شدن روی دوره کاری پزشکان اثر میگذارد، خطرات ذاتی درالگوی کاری جدید و اینکه چگونه فضای تفسیر را برای بهینه سازی و تربیت پزشکان مفسر فراهم می سازد مورد بحث قرارگرفت.

در شیوه استفاده از فیلم، پزشکان یک محدوده متنوعی از جعبه های نوری و  سیستمهای نمایشگر استفاده می کنند و نمایشگرهای موتوری پیچیده ای برای ایجاد صفحه نمایش لازم در پشت تصویر به منظور بررسی تصاویر x – ray و دیگر تصاویر را بکار می برند. این سیستمها همواره در ارتباط با پزشکان مفسر بدون تغییر وجود دارند و پزشکان یک سری ابزار ( لنزهای بزرگ نما، ماده حفاظتی و 000 ) برای راحتی کار تفسیر استفاده می کنند.

با تصاویر فیلمی لازم است که پزشک، تکنولوژیست یا تکنسین ، دائما فیلمهایی که مورد بررسی قرار گرفته اند را برداشته و فیلم جدیدی برای تفسیر قرار دهد. در بخشهای شلوغ بطور معمول رادیولوژیستها باید تصاویر مورد بررسی را از یک   board بر board دیگر انتقال دهند. البته اگر فضای بخش اجازه دهد وجود بخشهای خاص مثل MRI و CT که تصاویرشان بررسی های خاصی را لازم دارد این وضعیت را تشدید می کند.

یکی از بزرگترین فواید توسعه نرم افزاری و سخت افزاری که بوسیله حامیان   PACS ذکر شده است، حذف حرکات اضافی و وقفه ای است که در پاراگراف قبل بیان شد. یک PACS خوب کاملاً بطور قطعی، به رادیولوژیست اجازه میدهد تا تصاویر پی درپی را با کمترین حرکت و جنبش نسبت به حالتی که باید در ملاء عام نمونه های دقیق را مورد بررسی قرار دهد، بوسیله ابزارهای دیجیتالی که ازطریق صفحه کلید هدایت می شود و با انگشتان به اجرا در می آید تفسیر کند. عامل بالقوه و انتظاری که به سرعت بالا می رود، کاهش   noise در روند تفسیر بود که بوسیله وقفه کاری ایجاد میشود.


متاسفانه با آنکه ما محیط تفسیری را طراحی کرده ایم افزایش پتانسیل بهره وری نمی تواند بجز با پرداخت بهای سنگین انسانی فراهم شود. در ساده ترین شرایط، رادیولوژیست یک انسان است نه یک ربات، و محیط تفسیر که انتظار می رود برای او وجود داشته باشد باید در شرایط انسانی تعریف شده باشد. انسان نمی تواند تمام روز را دریک محل نشسته و کار تفسیر انجام دهد بدون اینکه خسته شود. خستگی فیزیکی منجر به خستگی ذهنی می شود و خستگی ذهنی امکان اشتباه در تفسیر را زیاد میکند.

خوشبختانه مطالعات مهم کامپیوتری برای فراهم کردن رفاه هر چه بیشتر رادیولوژیست ها انجام شده است. مدت زمانی که رادیولوژیست درطول روز می تواند با کامپیوتر کار کند بدون اینکه صدمه خاصی به او وارد شود مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

بعد از سالها تحقیق چندین رکن اساسی برای بالا بردن فعالیت مغزی و تفسیری مفسران را درحین کار با کامپیوتر به اطلاع شما می رسانیم.

- اصلاح زاویه بین سرو گردن و تصویر

- تکیه گاه مناسب برای ساعد و مچ

- فراهم کردن زاویه 90 درجه بین ساعد و بازو

- وجود صندلی قابل تنظیمی که ستون فقرات را کاملاً پوشانده و شامل جایگاهی برای گردن و سر بوده ، بدون اینکه نقطه فشاری روی هیچ عضوی داشته باشد.

- حذف صداهای نا مربوط

- استفاده از نور مناسب

با این ملاکها می توانیم یک اتاق تفسیر مخصوص با نور و صندلی و فضای مناسب فراهم کنیم. متاسفانه همه رادیولوژیستها یک جور نیستند و برای مثال نمی تواند یک نوع صندلی خاص برای همه تولید کرد.

- کاربر می تواند برای کاهش خستگی خود هر 20 دقیقه پوزیشن خود را تغییر دهد.

این کار ثابت می کند که چرا استفاده از سیستم فیلم برای رادیولوژیستها بهتر بود چون آنها در حین قرائت فیلم جنبش و حرکت داشتند و در حین تفسیر یک سری تصویر پیچیده سروگردن خود را به فیلم نزدیک می کردند تا تمرکز دقیقی داشته باشند و ضمناً بطور مداوم برای اینکه فیلم را به گیره خود آویزان کنند حرکت داشتند که همه این کارها از آسیب به اندام آنها جلوگیری می کرد.

در حالیکه سیستم PACS هیچ نیازی به حرکت وجود ندارد  و ما باید با دقت تمام حواس خود را برای بررسی وضعیت بیماری متمرکز کنیم،  چون احتیاجات قبلی که ذکر شد بطور مکانیکی و الکترونیکی تامین می شود و ایجاد حرکات منظم درطی کار تفسیر خیلی راحت نیست و به این خاطر بر اساس مطالعات، استراحت تقریباً 2 دقیقه ای هر 20 دقیقه یکبار برای تغییر موقعیت و تغییر فوکوس چشم مشکلات اسکلتی – ماهیچه ای را بدون اثر نامطلوب در کار کاهش میدهد.

میزهای کار در حال حاضر طوری طراحی شده که بطور الکتریکی قابل تغییر است و هر دو صدا و نور را میتوان کنترل کرد و این امکان را به رادیولوژیست میدهد که در حین کار مدتی بایستد و یا گاهی به حالت لم داده کار تفسیر را انجام دهد.

البته این میزها بسیار گران هستند و یک میز تقریباً شش میلیون  قیمت دارد و با سرمایه کنونی کشورها چگونه می توان این امکانات را برای مراکز فراهم کرد؟

البته برای یک پیشرو رادیولوژی این توجیه مالی باید آسان باشد. اگر یک رادیولوژیست صدمه ببیند در حدود چند میلیون  در هر روز در آمد خود را از دست می دهد. هر صدمه به      Carpul tunnel حداقل6 – 3 هفته استراحت نیاز دارد که پی آمد مالی‌آن برای یک رئیس رادیولوژی خیلی قابل انتظار نیست.

با همه مسائل مطرح شده استفاده از یک سیستم تفسیری دیجیتال و سرمایه گذاری در PACS بسیار با اهمیت است و این کار روی هم رفته در آمد پزشکی بخش را بالا می برد .البته این افزایش بازدهی مالی بطور مستقیم قابل مشاهده نیست ولی با مقایسه قسمت پرداخت شده برای تجهیزات و روشهای انجام شده در بخش می توان به این نتیجه رسید.

بازارهای اروپایی برای سیستم دیجیتال رادیولوژی دندان از سال 2000 بیش از 2 برابر شده است و به  6/51 میلیون دلار در سال 2003 رسیده است.

Digital Radiology

امروزه تقریباً 3/2 تمام محصولات تصویری در یک بیمارستان بر پایه اشعه ایکس است و اکثریت بر پایه سیستم فیلم کار می کنند. این سیستم ها نسبتاً ارزان هستند ،اما قیمتهای پنهانی که وجود دارد قابل توجه می باشد، در شرایط کاری ( شامل زمان کار درمان ) بیماران کمی پذیرش می شوند.

در عین حال سیستم دیجیتالی که اکنون تولید شده است خیلی گرانتر است اما پس انداز عملی آن هزینه اولیه خرید سیستم را جبران می کند. DR همچنین مزایای پزشکی زیادی دارد. برای مثال درصد بالای شباهت با فیلم و قدرت تشخیص بالای سیستم DR می تواند بهترین تصاویر را در حین کاهش پرتوگیری بیمار تهیه کند. تصاویر  DR بصورت دیجیتالی روشنتر می شوند و با دستکاری نرم افزاری می توان اطلاعات بیشتری را از تصویر گرفت که به تشخیص و درمان خیلی کمک می کند. این تصاویر می تواند بایگانی شده و بدون درنگ مورد استفاده قرار بگیرند و بررسی مجدد تصاویر و ارجاع آنها به پزشک مشاور هم امکان پذیر است.

5 سال قبل  تکنولوژی اختصاصی سلنیوم برای پیشرفت مستقیم صفحات دتکتور دیجیتال رادیولوژی بدست آمده ودر شرکت   ANRAD برای گسترش و تولید پانلهای با کیفیت بالا و یکدست دتکتورهای x – ray مستقرشد. در Direct Digital Radiography ، ( DDR ) که فوتونهای اشعه ایکس مستقیماً به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میشود، تصاویر  و اطلاعات بیشتری نسبت به تکینک غیر مستقیم بدست می آید. 

در سال 2004تعداد وسیعی واحدهای Chest که می توانست آزمونهای ایستاده را برای بیماران انجام دهد و یک ابتکار جدید برای ایجاد سیستم   DR چند منظوره برای آزمونهای رادیولوژی معمولی و آزمونهای ایستاده انجام شده بود وارد بازار شد . تقاضاهایی برای بخشهای اورژانس، مراکز تروما و کلینیک اورتوپدی وجود دارد.

اکنون سیستم فلوروسکوپی دیجیتال نیز ساخته شده که  معتقدیم مزایای این سیستم هزینه بالای آن را تحت پوشش قرار می دهد.

Direct Digital Technology

این وسیله معمولاً از یک سنسور در تماس مستقیم با کامپیوتر تشکیل شده است.

این تکنولوژی دو تا از بیشترین اندازه های رایج داخل دهانی،   OPG و تصاویر Ceph را دیجیتالی می کند.

سنسورهای داخل دهانی جایگزین فیلمهای x – ray می شوند و به کمک یک وسیله پوزیشن دهنده مثل Rinn system در داخل دهان بیمار قرار می گیرد. سپس اشعه ایکس به روش معمول تولید می شود و در عرض چند ثانیه تصویر روی صفحه کامپیوتر آماده بایگانی و تشخیص می شود. OPG اختصاصی و دستگاههای Ceph به روش مشابه سیستم فیلم عمل می کنند و بعضی از فیلم های جدید دستگاههای OPG می توانند برای استفاده دیجیتالی در تکنیکهای مشابه استفاده شوند. 

با روش جدید می توان اکثر کارهای مربوط به دندان بخصوص endidintics( رشته ای از دندان پزشکی که مربوط به علت پیشگیری و تشخیص و درمان بیماریها و صدمات پولیپ دندان و بافتهای اطراف آن می باشد.) و   implantology ( کاشت دندان ) که ممکن است برگشت سریع تصاویر لازم باشدانجام داد.

Inderect Digital Technology . Image Plate Scanners

در نوع دیگر سیستم دیجیتالی اشعه ایکس صفحات تصویری از فیلم مانند و قابل انحنایی که با روش مشابه فیلم معمولی مورد تابش قرار می گیرند استفاده می شود.

بجای پروسس فیلم در یک پروسسور شیمیایی این صفحات بوسیله یک اسکنر دیجیتال اسکن می شوند اطلاعات به دام افتاده به تصویر رادیوگرافیک روی صفحه نمایش تغییر شکل می دهند. پیشرفت اخیر در صفحات تصویر و تکنولوژی اسکنر به این معنی است که کیفیت و سرعت قابل مقایسه با بهترین سیستمهای دیجیتال مستقیم است. با هر دو نوع تکنولوژی اکنون کیفیت تصویر بسیار بهتر از فیلم معمولی است.

تصویر برداری دیجیتالی موقعیت خارق العاده ای داشته و بر بسیاری  از موانع اولیه مثل کارهای صنعتی ناکافی، تنگنای تولید، قیمت فوق العاده و میل کم مشتریان غلبه کرده است. افزایش تصاویر بایگانی و سیستمهای ارتباطی ( PACS ) محرکی برای پذیرش تکنولوژی دیجیتالی تکمیلی که در نصف کردن قیمتها و افزایش کیفیت تصاویر موثر خواهد بود می باشد وبه راحتی می تواند جایگزین فیلم در تصویربرداری شود. DR همین طور تاخیر زمانی و ناکارآمدی ذاتی در تولید فیلم را حذف کرده و بیماران را افزایش داده و به بیمارستان اجازه می دهد تا در فضا و کارکنان رادیولوژی صرفه جویی کند.

استفاده از تشعشع دهی کم برای تولید کیفیت بالای تصاویر اشعه ایکس یک موفقیت بزرگی است که سیستم DR را بسیار جلوتر از سیستم رادیوگرافی قرار می دهد. تعداد زیادی از مدلهای   DR به اندازه نصف اشعه ای که آزمونهای روتین رادیوگرافی لازم دارند بکار می برند. با توجه به ریسکی که در استفاده از اشعه وجود دارد دز بسیار کم اشعه در سیستم   DR  همراه با کیفیت تصاویر بالا عامل اصلی افزایش فروش این سیستم هاست.

تکنولوژی ابتکاری جدید که شامل چندین مشخصه برای پیشرفت تشخیص بالینی است در سیستم DR اجرا می شود. برای مثال شبیه سازی و برابر سازی بافت اجازه می دهد که یک سیگنال با کیفیت بالا دانسیته بافتی بالا و دانسیته پایین را بخوبی نمایش دهد. کاهش دو برابر انرژی، یک تکنیک تصویری  است که اجازه میدهد خصوصیات تضعیفی متفاوت بافت نرم و استخوان بطور جداگانه پردازش شود. تکنولوژی جدید ساختارهای قبلی  را با تصاویر با وضوح بیشتر برای تشخیص پاتولوژیهای مبهم جایگزین می کند.


سنجش تراکم استخوان

تراکم سنجی استخوان جهت اندازه‌گیری محتویات معدنی استخوان استفاده می‌شود و این اندازه‌گیری کاهش توده استخوانی را بخوبی نشان می‌دهد.

تراکم سنجی استخوان جهت تشخیص پوکی استخوان و تعیین ریسک شکستگی استخوان بسیار مفید است. اغلب روشهای اندازه‌گیری مواد معدنی استخوان bone mineral density (BMD) بسیار سریع و بدون درد می‌باشد.

روشهای در دسترس BMD شامل DEXA و استفاده از x،CT-Scan ستون فقرات، مچ دست، بازو و یا ساق پا (Quantity CT or (QCT ، Osteo CT، و یا Ultrasoundمی‌باشند.

برای mass screening purposes (اهداف غربالگری عمومی) یک نوع روش رسپتومتری قابل حمل و پرتابل وجود دارد. در این روش از یک وسیلهDexa x-ray یا واحدquantitative ultrasound استفاده می‌شود. هر دو نوع این آزمایشات موبایل، مچ دست انگشتان یا پاشنه پا را مورد آزمایش قرار می‌دهد.

روشهای موبایل دانسیتومتری دقت تکنیک‌های ثابت و غیر موبایل را ندارند چون تنها یک استخوان را مورد آزمایش قرار می‌دهند.

استخوانی که مواد معدنی خود را از دست داده ضعیف می‌شود و احتمال شکستگی بالایی دارد وbone densitometry قبل از شکستگی و احساس ضعف در استخوان این کاهش را نشان می‌دهد.

DEXA رایج‌ترین روش دنسیتومتری است. این روش بی‌درد بوده و احتیاج به هیچ تزریق، روش تهاجمی، مسکن یا رژیم خاص و مراقبت‌های ویژه ندارد.

در طی این آزمون بیمار روی تخت دراز کشیده و سیستم قسمتهای مورد نظر بدن را اسکن می‌کند (به طور معمول مهره‌های پایینی ستون فقرات و لگن) مدت زمان اسکن تنها چند دقیقه است. اشعه x مورد استفاده در DEXAکمتر ازChest x-ray است. دانسیته استخوانی هر بیمار با نمودار افراد سالم مقایسه می‌شود و نتیجه اعلام می‌شود.

روش جدید اندازه‌گیری استئوپروز استفاده از اولتراسوند است. سیستم اولتراسوند اندازه‌گیری مواد معدنی استخوان، بسیار کوچکتر و ارزانتر ازDexa است و زمان انجام این کار حدود 1 دقیقه می‌باشد.



مزایای استفاده از اولتراسوند دنسیتومتری

1- هیچ اشعه یونسازی وجود ندارد

2- امکان تکرار تصاویر ناحیه مورد نظر

3- مشخص شدن میزان مواد معدنی ناحیه مورد نظر(Region of interest (ROI به همراه حدود هندسی آن

4- دقت 5/0%

5- کنترل اتوماتیک درجه حرارت برای معتبرترین اندازه‌گیری

6- کالیبراسیون دقیق و کنترل داخلی

7- سرعت بالای آزمون 3ms

8- نمایش رنگی تصاویر برای ارزیابی بهتر دانسیته

9- قیمت کم نسبت به تجهیزات DEXA

10- ذخیره‌سازی تصاویر بیماران برای مدت طولانی به منظور پیگیری

11- دسترسی آسان به تصاویر برای اپراتور

12- ضبط تصاویر پاشنه

13- مقایسه بین چندین تصویر

 


 

 

DEXA equipment

 


دو نوع سیستمDEXA وجود دارد:

 

وسیله مرکزیCentral device و فرعیPeripheral device.

Central DEXAدانسیته استخوانی را در استخوانهایhip (لگن) و مهره‌ها اندازه می‌گیرد در حالیکهPeripheral device دانسیته را در مچ دست و پاشنه و انگشتان اندازه‌گیری می‌کند.

سیستم مرکزی در بیمارستان و مراکز پزشکی استفاده می‌شود در حالیکه پریفرال در داروخانه‌ها و مراکز موبایل پزشکی قابل استفاده است.

 Central یک میز تخت و بزرگ و یک بازو آویزان دارد که بازو به جلو و عقب قابل حرکت است و بنابراین تخت می‌تواند به عنوان تخت درمان یا صندلی آزمایش برای بیماران ویژه استفاده شود.

Peripheral device فقط 30 کیلوگرم وزن دارد و شامل یک جعبه متحرک است که فضایی برای قرارگیری با جهت تصویربرداری دارد.

سیستمDEXA یک بیم اشعه باریک و غیر قابل رؤیت اشعهx با دز کم دارد و انرژی را به سمت استخوان می‌فرستد. اشعهx در دو انرژی با دو پیک مجزا وجود دارد یک پیک به طور عمده بوسیله بافت نرم جذب می‌شود و دیگری بوسیله استخوان. میزان جذب شده بوسیله بافت نرم در نهایتSubtract (تفریق) شده و آنچه باقی می‌ماند دانسیته بافت استخوانی است اشعه استفاده شده در این روش 1/0 اشعه استانداردChest x-ray است.

آزمونDEXA بین 10 تا 30 دقیقه طول می‌کشد که البته به نوع تجهیزات و قسمتی از بدن که مورد آزمایش قرار می‌گیرد بستگی دارد.

در طی آزمون دتکتورها به آرامی روی ناحیه مورد نظر حرکت کرده و تصاویر را روی مونیتور ثبت می‌کنند.

نتایج آزمون

آزمون تراکم استخوان با دو حد مطلوب یا معیار مقایسه می‌شود: افراد بالغ و جوان سالم(T-

     Score) و افراد همسن (Z-Score)

نتیجهBMD شما با نتایجBMD افراد بالغ 25 تا 35 ساله هم جنس و هم اقلیم شما مقایسه می‌شود. میزانStandard deviation (SD)(انحراف از وضعیت استاندارد) تفاوت بین BMDشما و آن گروه افراد سالم است. این نتیجهT-Score شماست.

T-Scoreمثبت نشان می‌دهد که استخوان شما قویتر از وضعیت نرمال است وT-Score منفی بیانگر ضعیف بودن استخوان شما نسبت به حالت نرمال است.

YN=young normal

 طبق بیان سازمان بهداشت جهانی استئوپروز طبق جدول زیر تعریف می‌شود:

معیاری برای پوکی استخوان در زنانT-Score:

نرمال   1/0کاهش کم تراکم استخوانBMD بینSD 5/2- تا 0/1- زیر رنج افراد جوان بالغ است

پوکی استخوان >BMD5/2- پایین‌تر از رنج افراد سالم جوان

پوکی استخوان شدید>BMD 5/2- پایین‌تر از رنج افراد سالم جوان است و بیماران دو یا چند شکستگی دارند.

به طور معمول احتمال شکستگی استخوان با هرSD زیر نرمال دو برابر می‌شود بنابراین شخصی با یکBMD ،1SD زیر نرمال یعنیT-Score=-1 نسبت به یک شخص باBMD نرمال، دو برابر احتمال شکستگی استخوان دارد و یک شخص با 2-T-Score= 4 برابر فرد سالم احتمال شکستگی دارد وقتی این اطلاعات بدست می‌آید، فرد با احتمال بالای شکستگی می‌تواند به هدف جلوگیری از شکستگی‌های آینده درمان شود.

از جهت دیگرBMD شما با یک معیار سنی مقایسه می‌شود. این موردZ-Score نام دارد که در این مرحله نتیجهBMD شما با فرد همسن، هم جنس، هم وزن و هم قد شما مقایسه می‌شود.

استئوپروز شایعترین بیماری متابولیک استخوان است. این بیماری با کاهش ضخامت قشر استخوان، کاهش تعداد و اندازه ترابکولهای استخوان اسفنجی (یعنی اختلالهایی که در آنها تمام اسکلت درگیر می‌شود) مشخص می‌شود. هر تغییری در سرعت تشکیل و جذب که جذب را از تشکیل استخوان بیشتر کند می‌تواند از توده استخوانی بکاهد.

این واقعیت که در بعضی از زنان با پیدایش یائسگی از بین رفتن استخوان سرعت می‌گیرد و هر گاه قبل از سن یائسگی طبیعی، تخمدانهای زنی برداشته شود ولی دچار پوکی استخوان پیش‌رس می‌شود حاکی از آن است که استروژن‌ها نقش مهم در جلوگیری از، از بین رفتن استخوان دارند.

سیگار هم یا به طور مستقیم بر استخوان سازی اثر می‌کند یا به طور غیرمستقیم بر کار تخمدانها اثر می‌نماید کاهش سطح هورمون پاراتیروئید هم در کاهش استخوان‌سازی مؤثر است.

احتمالاً خوردن اسید زیاد، خصوصاً به صورت غذای پرپروتئین، به خاطر خنثی کردن همین اسید اضافی منجر به حل شدن استخوان می‌شود. خود اسید ممکن است استدوکلاستها را فعا کند. زندگی بی‌تحرک در افرادی که عضلات کمی دارند، نیروهای مکانیکی وارده بر استخوانهایش را کم می‌کند و میل به از بین رفتن استخوان را افزایش می‌دهد.

یک نوع استئوپروز در کودکان و نوجوانان و دختر و پسر، با کار طبیعی کنار دیده می‌شود. این دسته را استئوپروز آیدیوپاتیک می‌نامند.

بسیاری از افراد استئوپروتیک از پیکر عضلانی برخوردار نبوده و وزن متوسط کمتری دارند. مصرف سیگار و الکل می‌تواند استخوان‌سازی را کاهش دهد.

در استئوپروز بی‌تحرکی موجب افزایش اختلاف بین تشکیل و جذب استخوان و تشدید ضایعه می‌شود. بین زندگی بی‌تحرک، در فرد غیرعضلانی، نیروهای مکانیکی وارد بر اسکلت را کاهش می‌دهد و تمایل به کاهش توده استخوانی بال می‌رود چون تشکیل و جذب استخوان در پاسخ به نیروهای گوناگون مکانیکی تحریک می‌شود.

در برخی موارد استئوپروز یکی از چهره‌های بیماری دیگری همچون سندرم کوشینگ می‌باشد.

استئوپروز موسوم به نوع 1 در گروهی از خانم‌ها بعد از یائسگی بین 51 تا 75 سالگی رخ می‌دهد و با کاهش شدید و نامتناسب استخوان تومرکولر نسبت به استخوان کورتیکال مشخص می‌شود.

شکستگی اجسام مهره‌ای و بخش دیستال ساعد شایعترین عوارض می‌باشد و کاهش فعالیت عمده پاراسیتروئید ممکن است در جهت جبران جذب استخوانی باشد. استئوپروز نوع 2 در جمع کثیری از خانمها و مردان بالای 70 سال یافت می‌شود. شکستگی‌های گردن ران، بخش پروگزیمال بازو بخش پروگزیمال درشت نی و لگن شایعترین شکستگی‌های این گروه است.

علایم: شکستگی مهره، مچ، (لگن) بازو و درشت نی و ...

علامت شکستگی جسم مهره عبارت است از درد پشت و تغییر شکل ستون مهره‌ها و درد بویژه بعد از خم شدن و بلند کردن جسم سنگین.

معمولاً استراحت در بستر می‌تواند موقتاً درد را متوقف کند. انتشار رو به پایین درد به طرف یک پا شایع بوده و حملات درد بعد از چند روز تا یک هفته فروکش می‌کند و بعد از 4 تا 6 هفته بیمار می‌تواند فعالیتهای عادی خود را از سرگیرد.

علایم رادیولوژیک: پیش از شکستگی و کلاپس در اجسام مهره‌ای استئوپروز، کاهش تراکم مواد معدنی افزایش وضوح خطوط عمودی (به خاطر اتلاف شدیدتر ترابکولهای افقی) و واضح شدن صفحات انتهایی را می‌بینیم. در نتیجه ضعف صفحات ساب کوندرال و اتساع دیسکهای مهره‌ای تقعر مهره‌ها از هر دو طرف به طور مداوم افزایش یافته و با اصلاح مهرهcodfish ایجاد می‌کند.

با بروز کلاپس معمولاً ارتفاع قدامی جسم مهره کاهش می‌یابد و کورتکس قدامی نامنظم می‌شود. شکستگیهای فشاری قدیمی‌تر ممکن است تغییرات واکنشی و استئوفیتهایی در حوالی لبه‌های قدامی بوجود آورند. بدون شکستگی استخوانی، رادیوگرافیهای استاندارد شاخصهای حساسی برای مشاهده کاهش توده استخوانی به شمار می‌روند زیرا تا 30% توده استخوانی فرد برای ایجاد خطر شکستگی کافی است.

 

 



اقدامات تشخیصی:

 

 

با استفاده از روشهایی همچون سنجش جذب فوتون منفرد و دوگانه، توموگرافی کامپیوتری کمی، بررسی فعال‌سازی نوترونهای کلسیم و استفاده از اولتراسوند می‌توان اتلاف مواد معدنی استخوان را نشان داد.

اقدامات درمانی: استراحت و گرمای موضعی.Corset مناسب اکسایش بیمار را به همراه می‌آورد. هورمون استروژن سرعت جذب استخوان را زیاد می‌کند. اما تشکیل استخوان بالا نمی‌رود. استروژن مانع دفع کلسیم می‌شود و اتلاف استخوان را به تعویق می‌اندازد.

تجویز 1500 میلی‌گرم کلسیم در روز وقتی بیمار نمی‌تواند استروژن بگیرد بسیار مناسب است. مصرف کلسیم اثر خوبی بر حفظ استخوان کورتیکال دارد ولی اثری روی استخوان ترابکولار ندارد. البته دریافت کلسیم گاهی قبل از 25 یا 30 سالگی ممکن است اثرات سودمندی بر نگهداری حداکثر توده استخوانی داشته باشد.



موضوعات مرتبط: مهندسی پزشکی، تصویربرداری پزشکی
[ یکشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۸:۵۵ ق.ظ ] [ آرمان ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

عکاسی و تصویربرداری پزشکی بسیار به هم نزدیکند.
حتی خیلی از جدیدترین روشها و آلگوریتم های آنالیز تصویر در هر دو مبحث بسیار شبیهند!!
پس تصمیم گرفتم این موضوعات را کنار هم جمع آوری کنم.
لینک های مفید
امکانات وب